اگر به صورت ساده و واضح بنویسید، می توانید پیام خود را سریع و روشن ارسال کنید. اما هیچ چیز بدتر از بد نوشتن نیست. در واقع در همان چند جمله اول می توان فهمید که این نوشته، خوب است یا بد. بد نوشتن سر و صدای زیادی درست می کند، چون شامل کلمات و ایده های پیچیده و اشکالات دستوری زیادی است.
تمرکز اصلی نکته های مهمی که برای تولید محتوا بیان می کنیم، بر روی واضح بودن معناست. در واقع شلخته نویسی باعث می شود که پیام ها در هم بریزند و در واقع باعث می شوند که سادگی پیام های نوشته از بین برود.
کافی است چند ثانیه را به صورت آنلاین بگذرانید و ببینید که همه جا نوشته های بد دیده می شود، مخصوصا در هسته اصلی یکی از مهم ترین ابزارهای بازاریابی برای مشاغل مختلف، یعنی وبسایت که من آن را مدیر ارشد عملیات هر شرکت می نامم.
باید مطالب عمیق و پیچیده ای را بخوانید:
گاهی اوقات برای اینکه فقط بفهمید که شرکت مورد نظر چه خدمات یا محصولاتی را ارائه می کند، باید مطالب عمیق و پیچیده ای را بخوانید. این عدم وضوح در تولید محتوا ناشی از کپی نویسی به طرزی ناشیانه و بد است که در کنار محتواهای بی ارزش تبدیل به نوعی بیماری همه گیر در دنیای بازاریابی آنلاین شده است.
این بیماری فراگیری در صنایع مختلف، از SMBها گرفته تا شرکت های بزرگ، همه جا شیوع پیدا کرده است. در واقع قانون کپی رایتینگ باید باعث شود که پیام های بازاریابی به روشن ترین و واضح ترین روش ممکن ارائه شوند.
در ادامه برخی از اصول نگارش و تولید محتوا بیان می کنم که طی دو دهه نوشتن برای نشریات کاغذی و آنلاین به آنها دست یافته ام.
اصول نگارش و تولید محتوا
1. سادگی و وضوح: هسته اصلی تولید محتوای خوب
هنری، مری را دید. سگ از خیابان رد شد. سر من درد می کند: این زبان ساده است و سادگی هم بر دنیای کپی نویسی حاکم است؛ مخصوصا وقتی که پای معرفی کردن محصول یا خدمات به مخاطبان جدید به میان می آید. در واقع لئوناردو داوینچی کاملا واضح گفته است که : سادگی نهایت کمال است.
یک مغازه کوچک را تصور کنید که به دنبال افزایش حضور دیجیتال خود است. صاحب مغازه چیزی درباره سئو شنیده است، ولی بعد از مقداری جستجوی آنلاین، به سایت یک شرکت می رسد و محتوا ویژگی های سئو، مثل استانداردها و یا سلسله مراتب سایت را نمایان می کند و تمام!
دست یافتن به جزئیات وبلاگ یا صفحات داخلی سایت کاری ضروری است:
ولی وقتی قرار است برای اولین بار مشتری چیزی را ببیند، هیچ چیزی مهم تر از سادگی و وضوح محتوای تولیدی نیست. به عبارت دیگر، اگر یک دانش آموز دبیرستانی حرف های شما را نمی فهمد، اصلا تصور نکنید که حرف هایتان ساده و واضح هستند.
اکثر افرادی که در جستجوی خدماتی هستند، مخصوصا خدماتی که به صورت B2B ارائه می شوند، به این خاطر جستجو می کنند که وقت لازم یا تمرکز کافی ندارند تا خودشان همان چیزی را خلق کنند که شما ارائه می کنید. حتی اگر کسب و کار یا محصولات شما بر اساس اخبار هم باشد، باز هم ذهن اغلب خوانندگان شما گرفتار مسائل به درد نخوری زیادی شده است.
بعضی افراد هم پهنای باند کافی ندارند تا بتوانند در همه مسیر با فکر شما پیش بروند. تولید محتوا به صورت ساده و واضح هم پیام را سریع تر منتقل می کند و هم باعث می شود که خدمات و محصولات شما سریع تر به فروش برسند.
2. برای تولید محتوای مناسب از قالب استفاده کنید
می دانید که باید به صورت ساده و واضح تولید محتوا کنید. ولی گاهی نوشته هایتان جریان پیدا نمی کنند و به هم می ریزند. در چنین حالتی، راه حل چیست؟ کافی است قالب و چارچوبی از ایده های اصلی خود داشته باشید و این قالب را پر کنید. قبلا من خودم را به جای خواننده محتوای تولید شده می گذاشتم.
سپس فهرستی از اهداف مهمی که علامت گذاری شده بودند و من فکر می کردم مشکل ساز هستند، درست می کردم. در ادامه برای این مشکلات راه حل هایی هم ارائه می کردم. این روش کار می کرد، ولی زمان می برد.
سپس من کتاب دونالد میلر با عنوان «ساختن یک برند داستانی» را کشف کردم. خواندن این کتاب برای بازاریابان و تولیدکنندگان محتوا بسیار ضروری است. در واقع چندین تاکتیک در این کتاب ارائه شده اند که می توان از طریق آنها و با تمرکز بر خلق داستانی درباره هدفی خاص، به کسب و کارهای گوناگون کمک کرد تا بر مشکلات خود غلبه کنند.
ولی بخش کوچکی از این کتاب درباره خلق داستان یک خطی بود که به من کمک کرد تا بتواند قالبی را برای تولید محتوای خودم درست کنم. با کم این قالب است که می توانم پیام ها را ساده کرده و از همان ابتدا همه چیز را به وضوح بیان کنم.
این قالب و چارچوب نقشه ای را ارائه می کند که چهار عضو اصلی دارد:
- شخصیت
- مشکل
- طرح
- موفقیت
برای هر قطعه از نوشته خود شما باید پاسخی برای هر کدام از این اعضا ارائه کنید و یک داستان یک خطی که البته قرار هم نیست دقیقا یک خط باشد، خلق می کنید. بگذارید نمونه ای از یک دوره آموزشی ایمنی موتورسیکلت را نشانتان بدهم:
- شخصیت: موتورسوارانی که عاشق سرعت هستند، اما از تصادف هم می ترسند.
- مشکل: نمی توان بر ترس روانی غلبه کرد.
- طرح: ترس را از طریق آموزش اصول زیربنایی ایمنی موتورسیکلت، هم به صورت روانی و هم فیزیکی از بین می برند.
- موفقیت: تجدید علاقه به موتورسواری، همراه با آرامش در زندگی.
داستان یک خطی بالا را می توان به صورت زیر خواند:
ما به کسانی که علاقمند به موتورسواری هستند، کمک می کنیم تا با یادگیری اصول اثبات شده ای که چه به صورت روانی و چه فیزیکی باعث می شوند موتورسوار ایمنی بیشتر و اعتماد به نفس بالاتری داشته باشد، بر ترس ذهنی خود بر موتورسواری غلبه کنند و در واقع اشتیاق خود برای موتورسواری را تازه نمایند.
همه این ها منجر به اضطراب کمتر و آرامش بیشتر در زندگی شده و به موتورسوار این مهلت را می دهد تمام وقتی را که صرف این اضطراب و ترس می کرده، حالا صرف چیزهای مهم تری مثل خانواده و کار خود کند.
این روش به من کمک کرد تا چارچوب و قالبی برای هر نوع محتوای تولیدی به صورت نوشتاری ایجاد کنم، حالا این محتوا نوعی کپی نویسی باشد، یا صفحه خدمات یا سوالات متداول و یا حتی وبلاگ نویسی روزانه.
3. درباره آن صحبت کنید
گاهی در اعماق وجودمان می دانیم که حرفی برای گفتن داریم ولی نمی توانیم پیام را به سادگی و وضوح ارائه کنیم. اینجاست که صحبت کردن معجزه می کند. فردی باهوش و دارای ذهنی باز را پیدا کنید و ایده های خود را با او در میان بگذارید.
قرار نیست این شخص متخصص باشد، فقط مطمئن شوید که بلد است به حرف های شما گوش کند و می تواند به آنچه در ذهن شما می گذرد، پاسخ مناسب بدهد. گاهی اوقات افرادی که هیچ نوع اطلاعاتی درباره موضوع مورد نظر ندارند، بهترین پاسخ ها را ارائه می کنند.
حالا به سراغ دنیای دیجیتال برویم:
اگر من در حال کپی نویسی برای وبسایت سئو بودم که هدف اصلی آن مشاغل کوچکی هستند که اصلا نمی دانند سئو چیست و چه می کند، هرگز نمی خواستم با یک متخصص، مثل خوانندگان یا افراد حاضر در Search Engine Journal در این باره صحبت کنم.
در عوض به سراغ صاحب یک کسب و کار کوچکی می رفتم که توانسته بود با موفقیت حضور خود در عرصه دیجیتال را پیش ببرد. این شخص می داند که چه روندی باید طی شود، چه کار در محیط کاری انجام می شود، و چه به صورت کسب و کار خانگی است، اما به هر حال یک متخصص نیست.
این شخص می تواند به کمک کند تا همه چیز را ساده کرده و البته پیامی ساده ارائه کنم که مشتریان هدف به خوبی آن را درک می کنند.
برای موفق شدن مهم است که نظر فرد شایسته دیگری را هم بپرسید:
با توجه به آنچه گفتیم، برای موفق شدن خیلی مهم است که نظر فرد شایسته دیگری را هم بپرسید، ولی بسیاری از نویسندگانی که می شناسم، از جمله خودم طی سال های گذشته، بیشتر درون گرا هستند و از صحبت کردن فراری.
اما وقتی من می گویم صحبت کنید، به این معنا نیست که حتما با شخص دیگری گفتگو کنید، هرچند باید بدانید که اگر بتوانید نظرات فردی با ذهن باز را داشته باشید، نتیجه بهتری به دست خواهید آورد. البته می توانید با خودتان هم صحبت کنید. برای این کار باید آرامش داشته باشید و اجازه دهید که نقاط مختلف به صورت ناخودآگاه به یکدیگر وصل شوند.
4. یا با نوشته خود بخوابید یا رهایش کنید و کاری عادی انجام دهید
این روش به شما اجازه می دهد که از افکار آگاهانه خود دور شوید و به صورت ناخودآگاه بتوانید قطعات را کنار هم گذاشته و نقاط را به هم وصل کنید. من وارد بحث های روانشناسی نمی شوم، اما کریس بیلی همه اینها را در کتابی که همه، مخصوصا تولیدکنندگان محتوا باید حتما آن را بخوانند، خلاصه کرده است:
بیلی در کتاب «فراتر از تمرکز» نوشته است:
بهتر است تصمیمات ساده با استفاده منطقی سرد و سخت گرفته شوند. به این ترتیب ما می توانیم از طریق مراحل افزایش که منجر به پاسخ می شوند، کار کنیم.
اما این امر نمی تواند درباره تصمیمات پیچیده صدق کند، یعنی تصمیماتی که نیازمند خلاقیت بیشتر در ترکیب شبکه ای از ایده های به هم پیوسته هستند. اجرای این تصمیم فقط از طریق منطق و عقل غیرممکن است، به همین خاطر است که باید به سراغ نیروی ثابت شده ضمیر ناخودآگاه خود برویم.
من این کار را به دو صورت انجام می دهم؛
یا با آن می خوابم و یا اینکه مقداری از آن فاصله می گیرم و کاری معمولی را انجام می دهم: در واقع قبل از خوابیدن، به بازبینی و بررسی محتوایی بپردازید که در حال نوشتن آن هستید و یا اینکه درباره آنچه قصد دارید بگویید، خیالپردازی کنید. وقتی می خوابید، ضمیر ناخودآگاه شما کمک می کند تا همه چیز جمع و جور شود.
کلید موفقیت در این روش این است که بلافاصله بعد از بیدار شدن به سراغ نوشتن بروید. ایمیل هایتان را چک نکنید، کتاب نخوانید و پروژه دیگری را هم شروع نکنید. اول به این کار بپردازید و ببینید که چطور افکار جدیدی در ذهنتان جان می گیرند. این اتفاق درست همان وقتی هم که کار را رها کنید و به سراغ انجام کارهای معمولی بروید، رخ می دهد.
بعضی از چیزهایی که به درد من می خورند، عبارتند از:
- موتورسواری با سرعت زیاد – در این حالت فقط می توانم بر روی موتور سواری و سرعت خود تمرکز کنم، چون اگر حواسم پرت شود، تصادف می کنم و یا حتی ممکن است بمیرم.
- پیاده روی در جنگل به همراه سگم
- تمرین آهنگی که اصلا بلد نیستم
همه این موارد کمک می کنند که نقاط مختلف درون ذهنم به هم وصل شوند و در نتیجه تولید محتوایی واضح و ساده به روشی کاملا کارآمد داشته باشم.
5. ویرایش کنید، ویرایش دوباره کنید، و در صورتی که لازم باشد دوباره و دوباره ویرایش کنید
بعد از دو دهه نوشتن، هنوز هم همیشه در حال ویرایش قسمت های پرحاشیه و به درد نخور پیش نویس های کارم هستم. به دنبال کلمات به درد نخور و ایده هایی بگردید که نمی توانند پیام بازاریابی شما را منتقل کنند. موقعی که ویرایش می کنید، متن خود را با صدای بلند بخوانید؛ با این روش می توانید موارد به درد نخور را به سرعت پیدا کنید.
در ضمن یادتان باشد که موقع ویرایش مدام به مرحله قبلی بروید و کار را رها کنید؛ مخصوصا قبل از اینکه کار نهایی خود را آماده کنید. من وقتی کار را رها می کنم و اجازه می دهم که ذهنم نقطه ها را به م وصل کند، متوجه می شوم که پیش نویس نهایی ام به اندازه دو سه پیش نویس دیگر جای ویرایش دارد.
سخن آخر
صرف نظر از اینکه چقدر موضوع خشک و کسل کننده است، وقتی نویسنده بزرگی محسوب می شوید که بتوانید آن را خواندنی و حتی سرگرم کننده بنویسید. شفافیت و سادگی دو کلید اصلی عالی نوشتن است. این دو به خواننده شما هم کمک می کنند که زودتر به هدف شما برسد.
برای مشاهده هزینه سئو و هزینه تولید محتوا و خدمات دیگر در رایا مارکتینگ به منوی هزینه و زمان مراجعه کنید.