یکی از اصول اساسی هر کسب‌وکار و تجارتی که می‌خواهد به‌صورت حرفه‌ای فعالیت داشته باشد و مشتری‌ها و مخاطبین خود را حفظ کند و مشتری جدید به کسب‌وکار خود اضافه کند این است که از یک لوگو یا برند برای کسب‌وکار خود استفاده کند. ازاین‌رو یکی از اصلی‌ترین سؤالات صاحبان این کسب‌وکارها این است که طراحی لوگو چگونه است؟
طراحی لوگو چگونه است
قبل از شروع ادامه بحث شاید این سؤال به ذهن شما برسد که چرا باید بدانید که طراحی لوگو چگونه است. اصولاً یک طراح گرافیک باید این سؤال پاسخ بدهد و جواب آن را بداند و یک فرد اقتصادی که صاحب یک کسب‌وکار است چرا باید بداند که طراحی لوگو چگونه است؟ پاسخ کاملاً روشن است. شما برای این‌که بتوانید در یک کسب‌وکار موفق شوید باید جز به‌جز آن را بشناسید، لازم نیست این شناخت به‌صورت تخصصی باشد.
مفهوم طراحی لوگو
بلکه شما باید به‌صورت کلی آن مفهوم را بدانید. به‌طور مثال شما باید به‌طورکلی مفهوم و سؤال طراحی لوگو چگونه است را درک کنید تا بتوانید با یک طراح دراین‌باره صحبت کنید و درواقع زبان مشترکی با او داشته باشید. داشتن این زبان مشترک با اجزای یک کار و برند تجاری از مهم‌ترین شرایط برتری و موفقیت در یک کسب‌وکار محسوب می‌شود.
فراموش نکنید که شما یک مدیر هستید و سخت‌ترین مسئولیت مدیریت همین است که باید بتواند با تک‌تک اعضا و اجزای مجموعه خود ارتباطی درست برقرار کند. بنابراین به مفهوم و سؤال طراحی لوگو چگونه است به دید تخصص نگاه نکنید، بلکه این موضوع تنها و تنها ازاین‌جهت است که شمارا به‌صورت کلی با چگونه طراحی لوگو آشنا کند تا در مواجه با این موضوعات بتوانید به‌راحتی با آن کنار بیایید و زبان مشترک خوبی داشته باشید.
برند و مفهوم و اهمیت آن
دنیای اقتصاد با تمام بزرگی و ابهتی که دارد و باوجود تمام اعداد و ارقام و جداول مختلف تماماً بر اساس یک اصل بسیار ساده به نام خریدوفروش بنانهاده شده است. در کلام بهتر اقتصادی وجود نداشت اگر مفهوم خریدوفروش نبود. این مفهوم از دوپایه خریدار و فروشنده ایجادشده است که با پلی به نام معامله به یکدیگر وصل شده‌اند. این پل معمولاً جاده‌ای دوطرفه است که در یک‌سوی آن سرمایه و در جهت مخالف آن خدمات یا کالا در حال حرکت است. حال ارتفاع پایه‌ها چگونه باشد،
جنس پل و طول آن چگونه باشد و … همه و همه مفاهیمی است که اقتصاد برای آن ایجادشده است تا این مفاهیم را توضیح دهد و آن‌ها را بررسی کند. فروشنده برای این‌که بتواند در دنیای اقتصاد حیات داشته باشد باید بتواند این پل را به‌درستی احداث کند. اما تا زمانی که خود مشتری یا مخاطب نخواهد درواقع بخش نهایی پل ساخته نمی‌شود و عملاً تجارتی رخ نمی‌دهد. برای ساخت این پل مفاهیم مختلفی چون بازاریابی محتوا و … وجود دارد. اما اساس و پایه این پل را می‌تواند دو مفهوم اساسی برند و لوگو ایجاد کند.
بازاریابی و برندینگ
این دو مفهوم همچون تیرآهن‌هایی از پیش تعیین‌شده است که بین مشتری و فروشنده وجود دارد. ممکن است هیچ‌گاه این تیرآهن‌ها تبدیل به پل نشود اما به‌هرحال یک نوع راه ارتباطی ایجادشده است که می‌توان بر اساس آن ادامه روابط تجاری را ایجاد کرد. بنابراین با دو مفهوم بسیار مهم در اینجا سروکار داریم که اگر آن‌ها را بتوانیم به‌خوبی درک کنیم درواقع بسیاری از مشکلات ما حل‌شده است.
نام تجاری کسب‌وکار
برند نام تجاری محصول یا کسب‌وکار شماست. این نام تجاری باید کوتاه، مصوت، آهنگین و خاص باشد. مهم نیست که در ادامه برند چه توضیحاتی می‌خواهید داشته باشید و درواقع کار اصلی شرکت چیست و یا تحت زیرمجموعه چه شرکتی کار می‌کند و یا این‌که چه افتخاراتی دارید و … مهم این است که مشتری تنها و تنها یک نام از شما در خاطرش حفظ می‌شود و آن نام برند شماست. این برند می‌تواند بزرگ‌ترین نبردهای اقتصادی را برنده شود و بیشترین گروه‌های مشتری را به خود جذب کند. حتی رفته‌رفته برند تأثیر مستقیمی در قیمت‌گذاری کالاها پیدا می‌کند. اما برای این‌که به آن نقطه رسید باید کاری کرد که برند در ذهن مخاطب نقش ببند.
لوگو چیست؟
ما باید کاری کنیم که برند ما در ذهن مخاطب و مشتری نقش ببند. مادامی‌که این برند عینیت نداشته باشد و شکل خاصی به خود نبیند هر فرد و هر مشتری تصوری نسبت به آن خواهد داشت و این باعث می‌شود که مشتری نسبت به برند شما کور محسوب شود و مشتری کور هیچ‌وقت دست به خرید نمی‌زند و بسیار سخت اعتماد می‌کند.
برای درک موضوع عینیت و اهمیت آن بیایید یک بازی با یکدیگر بکنیم. هم‌زمان با بنده کلمات گفته‌شده را تکرار کنید: درخت، میوه، سبزی، میز هنگام تکرار این کلمات در ذهن شما چه گذشت؟ آیا درختی را ناخودآگاه تصور نکردید؟ یا یک میز معمولی را ندیدید؟ آیا سیب یا پرتقال یا هر میوه دیگری را به‌عنوان نمونه جلوی چشم خود احساس نکردید؟ یک‌بار دیگر کلمات را تکرار کنید و سپس به این سؤالات پاسخ دهید.
اهمیت لوگو برای یک برند
همان‌طور که می‌بینید ما کلمات را به نمونه‌ای از آن‌ها به‌صورت تصویری در ذهن ثبت کرده‌ایم و این‌یکی از فاکتورهای یادگیری مغز است. اگر می‌خواهیم برند ما در ذهن مخاطب ثبت شود باید برند را به او یاد بدهیم و این یادگیری انجام نمی‌شود مگر با استفاده از مفهوم تصویری به نام لوگو (Logo name). لوگو باعث می‌شود که مخاطب عینیت تصویری نسبت به برند شما داشته باشد. بنابراین لوگو اهمیت خاصی برای یک برند می‌تواند داشته باشد. در کلام بهتر اهمیت لوگو برای یک برند درواقع به‌اندازه اهمیت اکسیژن برای ما انسان‌ها محسوب می‌شود!
اما با این حساب احتمالاً پاسخ باید به سؤال طراحی لوگو چگونه است سخت باشد. چراکه ما قرار است چیزی به حساسیت اکسیژن برای برند بسازیم. اما جواب دقیقاً مانند اکسیژن است. یعنی باوجوداینکه اکسیژن حیاتی‌ترین چیز روی کره خاکی برای انسان محسوب می‌شود اما ساده‌ترین نوع ترکیب را دارد. بنابراین طراحی لوگو نیز می‌تواند ساده‌ترین نوع ترکیب را داشته باشید. به شرطی که بدانیم چه ترکیبی می‌خواهیم داشته باشیم.
پاسخ به سؤال طراحی لوگو چگونه است؟
برای دانستن این‌که طراحی لوگو چگونه است دوباره به چند بند قبل بازگردیم و آن را باهم بخوانیم. در این بندها بیان شد که برای این‌که بتوانیم یک برند را به ذهن مخاطب وارد کنیم باید آن برند را به او آموزش دهیم. ازآنجایی‌که ذهن انسان بیشتر تصویری فرایند یادگیری را طی می‌کند بنابراین ما باید به‌واسطه لوگو این آموزش را بدهیم.
وقتی شما می‌خواهید به یک کودک کلمه‌ای را آموزش دهید و به او نشان بدهید که این کلمه چیست از چه نوع تصویری استفاده می‌کنید؟ آیا سراغ نقاشی‌های ونگوگ می‌روید؟ مسلماً نه. کودک شما نه‌تنها نمی‌تواند موضوع نقاشی او را درک کند بلکه مفهوم گفته‌شده شمارا نیز گم خواهد کرد و یا آن را به‌اشتباه برداشت می‌کند. شما مسلماً برای ساده‌ترین و نزدیک‌ترین تصویر را به مفهوم گفته‌شده به او نشان خواهید داد.
- طراحی لوگو ترکیبی و اثرات آن در یک کسب‌وکار
هرچقدر تصویر پیچیده‌تر برای مشتری جذاب‌تر
به‌طور مثال اگر می‌خواهید درخت را به کودک بفهمانید مسلماً یک درخت بسیار ساده به او نشان خواهید داد و سراغ درخت‌های عجیب‌وغریب جنگل‌های آمازون نخواهید رفت. بنابراین در طراحی لوگو نیز وقتی شما قرار است برند خود را به مشتری آموزش بدهید تا در ذهن او بخواهد باید از ساده‌ترین تصویر و مرتبط‌ترین تصویر استفاده کنید. این اصل بسیار ساده‌ای است که متأسفانه بسیاری از صاحبان کسب‌وکارها و طراح‌ها آن را نادیده می‌گیرند و تصور می‌کنند هرچقدر تصویر پیچیده‌تر و غامض‌تر باشد برای مشتری جذاب‌تر است.
اشکال ساده و رنگ‌های کم
جذابیت چه تأثیری دارد وقتی قرار است به‌زودی آن را فراموش کند. همه ما می‌دانیم که نسبیت‌های انیشتین بزرگ‌ترین معادلات و غامض‌ترین معادلات جهان است و برای ما بسیار جذاب است اما چند درصد از ما کلمه‌ای از این معادلات را می‌دانیم. بنابراین فاکتور اصلی در پاسخ سؤال طراحی لوگو چگونه است این است باید طراحی آرم و لوگو به ساده‌ترین و مفهومی‌ترین شکل ممکن آن صورت بگیرد. وقتی میگوییم ساده، یعنی استفاده از اشکال ساده و رنگ‌های کم و مطرح. لازم نیست رنگی را اختراع یا کشف کنید که خاص باشد.
طراح‌های حرفه‌ای‌تر
گاهی در این دنیای بزرگ که همه به دنبال خاص بودن هستند اگر شما بتوانید به‌درستی ساده‌سازی را انجام دهید خودبه‌خود خاص می‌شوید. اما یادتان باشد ساختن تصویری ساده مرتبط با برند و کسب‌وکارتان بسیار سخت‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کنید. حتی سخت‌تر از ساختن یک لوگوی پیچیده! ازاین‌رو سعی کنید با طراح‌های حرفه‌ای‌تر کارکنید و دقیقاً از آن‌ها بخواهید که این اصل اساسی را رعایت کنند و به آن پایبند باشند.
درنهایت یادتان باشد، مخاطب نسبت به کسب‌وکار شما یک کودک و یک محصل محسوب می‌شود باید باحوصله با او رفتار کنید و بگذارید آرام‌آرام برند شمارا یاد بگیرد. اما وقتی این برند را یاد بگیرد دیگر نوبت اوست که باید دنبال شما بیفتد، چون شمارا بلد است. بنابراین این موضوع را به هیچ عنوان دست کم نگیرید و سعی کنید مفاهیم مختلف این موضوع را به خوبی فرا بگیرید تا بتوانید پیکان تیزتری برای رسیده به ذهن مخاطب بسازید.
