مقالات آموزشی

چگونگی نوشتن داستان زندگی به صورت حرفه ای

مفید بود؟

نوشتن داستان زندگی مانند خود زندگی، یک مهارت و دستاورد شخصی است. شما برای نوشتن داستان زندگی شخصی، باید تمام فوت و فن ها و مهارت هایی که برای نوشتن یک داستان حرفه ای و موفق لازم است را یاد بگیرید.

بنابراین، اگر می خواهید مهارت هایی مهم و حرفه ای برای “نحوه نوشتن زندگی نامه” بیاموزید، در ادامه ما چند نکته ارزشمند از تجربیات نویسندگان حرفه ای را در اختیار شما قرار خواهیم داد.

9 روش عالی برای شروع داستانی جذاب و پرطرفدار

با به کار بردن این نکات مهم، شما با نحوه نگارش داستان زندگی به صورت اصولی و حرفه ای آشنا شده و در نتیجه هر چه زودتر می توانید تولید محتوا برای زندگی نامه خود را شروع کنید.

6 نکته مهم در مورد چگونگی نوشتن داستان زندگی به صورت حرفه ای

1.داستان زندگی خود را با صدای بلند برای کسی تعریف کنید.

برای اینکه راحتتر و بهتر نگارش داستان را شروع کنید، ابتدا سعی کنید داستان زندگی خود را با صدای بلند برای کسی تعریف کنید.

اصلا مهم نیست برای چه کسی داستان زندگی خود را تعریف می کنید! تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که یک دوست قدیمی را صدا کنید و بگویید:

“سلام! آیا دوست داری تا برایت داستانی را تعریف کنم؟”

با انجام این کار، داستان زندگی شما از مغز به زبانتان منتقل شده و به کلمات تبدیل می شود.

علاوه بر این، انجام این کار باعث می شود تا به سرعت بفهمید که کدام قسمت داستان زندگی تان، شنونده را می خنداند یا سوالی را در ذهن او شکل می دهد.

باید این کار را چندین بار انجام دهید تا عمیقا داستان زندگی خود را حس کرده و ابهامات و اشکالات داستان خود را به خوبی، برطرف کنید.

2.نوشتن را شروع کنید. 

خب حالا وقت آن رسیده که نوشتن را شروع کنید. تلویزیون را خاموش کنید؛ اینترنت را قطع کنید و همه حواس خود را به صورت کامل و صددرصد به نوشتن داستان، معطوف کنید.

اگر گوش دادن به موسیقی، تمرکز شما را افزایش می دهد، می توانید موسیقی ملایمی بگذارید. اما اگر انجام این کار باعث پرت شدن حواستان می شود، گوش دادن به موسیقی را به زمان دیگری موکول کنید.

من خودم به شخصه بهترین و مفیدترین زمان های نوشتنم در سفرهای هوایی طولانی انجام می شود.

وقتی کار نوشتن داستان زندگی تان به پایان رسید، حالا نوبت به ویرایش آن می رسد.

ویرایش به اندازه نوشتن داستان اهمیت داشته و باید بسیار ماهرانه و خلاقانه انجام شود.

 

3.ویرایش (ادیت) داستان زندگی خود 

استفاده از تکنیک Bullet time

هنگام ویرایش داستان زندگی تان، به Bullet time فکر کنید.

Bullet time که به “معنای برش زمان” یا “لحظه یخ زده” است، یک اثر بصری یا برداشت بصری از جدا شدن زمان و فضای دوربین (یا بیننده) از دیگر فضاها و موارد قابل مشاهده اطراف است.

برای مثال، در فیلم “ماتریکس” با بازی “کیانو ریوز” چند صحنه جذاب وجود دارد که تکنیک Bullet time به زیبایی در آن‌ها به کار رفته است.

در این نوع صحنه ها، همه چیز کند می شود تا بتوانید حرکت و بزرگنمایی گلوله ها را تماشا کنید.

درست است که Bullet time افکتی جذاب و هیجان انگیز است، اما اگر کل فیلم به این شکل فیلمبرداری شود، خسته کننده خواهد بود، درست است؟

نوشتن داستان هم دقیقا به همین شکل است. شما باید یک جاهایی سرعت را افزایش دهید (با جست و خیز و دقیق شدن بر روی جزئیات) و یک جاهایی هم سرعت را کاهش دهید (با استفاده از نگارش کلمات بیشتر برای توصیف یک لحظه).

شما باید از تکنیک Bullet time تنها در زمان هایی خاص برای ایجاد درک بیشتر مخاطب از آن لحظه حساس؛ افزایش هیجان و لذت بردن مخاطب از لحظات مهم و ارزشمند زندگی تان استفاده کنید.

ولی در بقیه قسمت های داستان، سرعت خود را افزایش دهید تا داستان شما برای مخاطب بی ارزش و کسل کننده نشود!

استفاده از تکنیک حذف مطالب غیر مهم و کم ارزش

معمول ترین ویرایشی که انجام می شود، لغو چند جمله اول (و گاهی تعدادی از پاراگراف ها) است.

تولید محتوا سئو شده

مسلما داستان زندگی شما نباید شامل تک تک لحظات زندگی تان باشد! این کار هم به لحاظ زمانی و هم از به لحاظ مخاطب پسند بودن اصلا منطقی نیست!

شما باید فقط لحظات مهم را ثبت کرده و از کنار بقیه لحظات زندگی خود سریعا عبور کنید.

به هر حال، پس از پایان نگارش داستان زندگی خود، بار دیگر آن را بازخوانی کرده و ویرایش کنید.

 

داستان خود را از وسط شروع کنید.

یک تکنیک مهم دیگر این است که داستان خود را از وسط شروع کنید.

حتما برای شما هم پیش آمده که با دیدن متن های بلند بالا و طولانی، خواندن آن را رها کرده و ادامه نمی دهید!

بیش از 100 نوع ایده تولید محتوا متنی

این موضوع، یک حقیقت است! هیچکس حوصله خواندن داستان های طولانی و خسته کننده را ندارد.

بنابراین شما باید به سرعت خواننده را جذب کنید. داستان خود را از وسط شروع کرده و از ذکر جزئیات غیر مهم ابتدای زندگی خود خودداری کنید تا بتوانید خیلی سریع خواننده را به قلاب، گیر بندازید!

می توانید لحظه ای هیجان انگیز از زندگی خود را انتخاب کرده و داستان را از آنجا شروع کنید.

سپس، به عقب برگشته و برای خواننده توضیح دهید که چگونه به این لحظه رسیده اید.

داستانی که خوب نوشته شده با یک داستان کلامی متفاوت است.

اگر بخواهم در یک کلام و با زبانی ساده این تکنیک را به شما یاد بدهم باید بگویم:

” هرچه توضیح کوتاه تر باشد، بهتر است.”

برای مثال، نباید بگویید که من در آن لحظه “خوشحال و سرخوش بودم”. معنای این دو کلمه دقیقا یکسان است. پس یکی از آنها را انتخاب کنید.

هزینه تولید محتوا متنی

روایت داستان زندگی خود را به پایان برسانید.

در نهایت هم باید مطمئن شوید که داستان شما به گونه ای به پایان رسیده است که روایت داستان زندگی تان به پایان رسیده باشد.

اگر داستان شما به طور طبیعی تمام اتفاقات را پوشش می دهد، خیلی عالی است؛ اما اگر اینطور نیست، باید آن را با درسی مهم که از زندگی گرفته اید؛ یک موضوع جالب و خنده دار و یا هر چیزی که باعث شود خواننده بابت زمانی که صرف خواندن داستان شما کرده است از خودش راضی باشد، به پایان برسانید.

 

4.حقایق زندگی خود را به مخاطب بگویید.

یکی از سخت ترین جنبه های نگارش داستان زندگی و تعریف اتفاقاتی که برایتان رخ داده این است که شما باید در بیشتر مواقع، فقط به حافظه خود اعتماد کنید.

باید در بیان حوادث و توصیف لحظات زندگی خود کاملا با مخاطب صادق باشید.

مخاطب باهوش است. او فرق بین داستان های خیالی و دروغین را با داستان های واقعی و آموزنده به خوبی متوجه می شود. پس اگر فکر می کنید که می توانید با اغراق آمیز جلوه دادن اتفاقات زندگی خود و توصیفات غیرواقعی، توجه مخاطبان بیشتری را به داستان خود جلب کنید سخت در اشتباه هستید!

5.فقط نگویید بلکه صحنه را به مخاطب نشان بدهید!

اگر در زندگی شما اتفاقات جالبی رخ داده که سرنوشت شما را تغییر داده است، درباره آن به مخاطب نگویید، بلکه صحنه را به او نشان دهید!

خوانندگان شما حق دارند بهترین قسمت های زندگی شما را به چشم ببینند. قسمت های جالب داستان خود را با توصیفات دقیق و جزئی به مخاطب نشان دهید.

6.گفتگوهای جذاب و خوب بنویسید.

گفتگوی خوب با استفاده از دو اتفاق مهم میسر می شود:

1.شناخت صمیمانه شخصیت های داستان زندگی شما

2.بازنویسی مکرر متن.

هر شخصیت در داستان شما باید صدای منحصر به فردی داشته باشد.

برای اینکه شخصیت های داستان شما گفتگوهایی جذاب داشته باشند باید از خود بپرسید:

“آیا این سخن به نظر شخصیت داستان من نزدیک است؟” اگر پاسخ شما منفی است، باید مجددا آن را بازنویسی کنید.

Author

مدیریت سایت

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.