نوشتن داستان موفقیت برای بهبود برنامههای توسعه
اغلب از کارکنان برنامههای توسعه خواسته میشود تا با نوشتن داستان موفقیت تلاشهای انجام شده و دستاوردهای به دست آمده برنامه خود را نشان بدهند. در واقع هدف اصلی نوشتن داستان موفقیت در این برنامهها این است که گزارشی از وضعیت سختی که در آن گرفتار شده بودند (به همراه گزارشی درباره شخصی که مشکل اصلی را شناسایی کرده و نیز نحوه رسیدگی به آن مشکل) و نیز گزارشی از فعالیتهای برنامه توسعه خود و نتایج و تاثیرات آن به سرمایهگذاران داده شود.
سوالاتی که اغلب برای بهتر کردن نحوه نوشتن داستان موفقیت باید در نظر گرفته شوند، عبارتند از:
1- در داستان موفقیت باید درباره چه چیزهایی نوشت؟
2- یک داستان موفقیت چقدر از نظر کلمه و صفحه میتواند طولانی باشد؟
3- آیا میتوان برای نوشتن داستان موفقیت از نمودار، جدول، عکس و غیره استفاده کرد؟
4- برای به اشتراک گذاشتن داستان موفقیت با دیگر افراد، چه فرصتهایی وجود دارد؟
نویسنده این مقاله بیشتر از حدود سیصد داستان موفقیتی را که کارکنان برنامههای توسعه نوشته بودند را خوانده است و با چندین نقطه ضعف روبرو شده است که عبارتند از:
1- طول داستانها بین پنج جمله تا سه صفحه متغیر بود. این امر نشان میداد که هیچ الگو، قالب یا راهنمایی برای کارکنان وجود نداشته است تا بتوانند داستان موفقیت خود را بر اساس آن بنویسند.
2- داستانها از نظر محتوای تولید شده ، جریان منطقی و شرح مسئله دارای هیچ انسجامی نبودند.
3- داستانها هیچ دادهای را برای فعالیتهای انجام شده، ارائه نمیکردند و اغلب از نظر ادبی ضعیف بودند.
بیشتر بخوانید: بیش از 100 نوع ایده تولید محتوا
نکاتی برای نوشتن داستان موفقیت
این بررسی منجر به تهیه و آماده کردن نکاتی شد تا به عنوان الگو و قالب نوشتن داستان موفقیت در اختیار کارکنان برنامههای توسعه قرار بگیرند و به این ترتیب آنها بتوانند زحمات خود را به صورت بهتری به دیگران نشان بدهند. این نکتهها عبارتند از:
1- دلیل (مسئله یا مشکل): فقط در حدود ده جمله به بیان و شرح نیاز، اهمیت و مفهوم برنامه خود برای مخاطبین، جامعه، شهرستان، ایالت و کشور بپردازید. به عبارت دیگر، به صورت خلاصه وضعیت مسئله را توضیح دهید.
2- اهداف و روش: طبق برنامهریزیها و طراحیهای انجام شده، قرار است برنامه شما منجر به چه نتیجهای بشود؟ از چه روشهایی برای جمعآوری اطلاعات استفاده کردهاید؟ (نباید بیشتر 5-6 جمله باشد).
3- نتایج برنامه: انجام برنامه شما باعث رخ دادن چه اتفاقاتی شده است؟ یافتهها / نتایج مهم برنامه را بیان کنید. مثلا ممکن است بخواهید افزایش سطح دانش و آگاهی شرکتکنندگان در برنامه را مثال بزنید یا به حل کردن یک مشکل و مسئله خاص اشاره کنید. استفاده از عبارات جذاب، نقل قولهای شرکتکنندگان و بیان حقایق و اعداد و رقمها می توانند توجه سرمایهگذاران را جلب کنند. در صورتتمایل میتوانید از نمودار، تصویر، جدول و غیره هم استفاده کنید ( نباید بیشتر از 10-15 جمله باشد).
4- تاثیر برنامه: برنامه شما چه تاثیری بر روی شرکتکنندگان، خانوادهها و جامعه داشته است؟ آیا مردم چیزهای جدیدی یاد گرفتهاند که میتوانند در نیازهای روزمره خود به کار بگیرند؟ یا کاری را نسبت به گذشته متفاوتتر انجام میدهند؟ (نباید بیش از 10 جمله باشد).
5- پتانسیل آینده: برنامه شما چه پتانسیلی برای آینده دارد؟ به عبارتی به مردم کمک کنید تا سهم برنامه شما در رفاه اجتمایشان را درک کنند (نباید بیشتر از 5 جمله باشد).
6- انتشار: میتوان داستان موفقیت را در خبرنامههای سازمانها، جلسات کنفرانسها، روزنامههای محلی، نشریات و غیره منتشر کرد. حتی ممکن است بعضی از آنها به صورت مقالات ژورنالی منتشر شوند.
پیشنهاد می کنیم مقاله تولید محتوای خوب را نیز بخوانید.
داستان موفقیت و استفاده از آن
مدیریت برنامههای توسعه، مدیران گروهها و سایر متخصصان برنامههای توسعه مقاله «نکاتی برای نوشتن داستان موفقیت» را بررسی و از قالب و دستورالعمل ارائه شده در ابراز رضایت کردند. در ادامه واحد توسعه کارکنان، کارگاههای آموزشی مستقیم و غیرمستقیم در زمینه نوشتن داستان موفقیت و نحوه استفاده از آنها را برای کارکنان برگزار کرد. مدیران نیز با موافقت هیات مدیره، پیشنهاد کردند که هرسال هر گروه حداقل دو داستان موفقیت بنویسد و به داستانهای برتر پاداش داده شود.
داستان موفقیت، همان داستان خود ماست و معیاری برای سنجش کیفیت و موفقیت برنامههای توسعه ارائه میکند. داستانهای موفقیت در کنار بهینهسازی ارتباطات و مهارتهای نوشتاری کارمندان، به عنوان ابزار ارتباطی و بازاریابی هم عمل میکند. همچنین میتوان از داستان موفقیت برای نوشتن بیانههای موثر برای پاسخگویی به مسئولیتهای مختلف استفاده کرد.
نمونه داستان موفقیت
در ادامه یکی از داستانهای موفقیت را به عنوان نمونه داستان موفقیت خوب میآوریم که توسط یکی از کارکنان برنامه توسعه نوشته شده است.
پروژه مداخله در محصول مزرعههای کوچک – راجر فرانسیس، چارلستون
محصولات گیاهی بخش مهمی از چشمانداز کشاورزی در چارلستون است. مزرعههای کوچک عمده سبزیجات تولید شده در شهرستان را میکارند. مشخصه اصلی اکثر مزارع کوچک تولید متمرکز محصول است. محصولات حاصل از این مزارع از طریق کانالهای مستقیم به بازار برده شده و به فروشگاههای زنجیرهای سوپرمارکت محلی فروخته میشوند.
اگرچه کشاورزی متمرکز از ویژگیهای این مزارع کوچک است، اما درآمدشان ثابت نیست. به طور کلی درآمد مزرعههای کوچک در فصول غیر تولید به صورت قابل توجهی کاهش پیدا میکند. این کمبود مستقیما به نبود سیستم کشت متنوع مرتبط است.
دفتر محلی برنامه توسعه یک پروژه متنوعسازی محصولات را آغاز کرد که هدف آن شناسایی محصولات مناسب منطقه و ترویج تولید آنها بود تا در فصول غیرتولید هم کشاورزان درآمد داشته باشند.
یک مطالعه غیررسمی از مزرعههای کوچک انجام گرفت تا در زمینههای زیر اطلاعات لازم به دست آید:
1) واکنش تولیدکنندگان به مداخله احتمالی در سیستم کشت سنتی آنها،
2) به دست آوردن نظر تولیدکنندگان در مورد مداخله پیشنهادی و
3) شناسایی محصولات سازگار با منطقه که دارای پتانسیل عالی در بازار باشند.
انتخاب محصول برای این پروژه براساس این معیارها انجام شده است: سازگاری محصول با منطقه، دوره کشت و برداشت، منابع موردنیاز برای رشد مناسب محصول و تقاضای بازار محلی.
برای اطمینان از موفقیت پروژه، تصمیم گرفته شد که فقط محصولاتی کاشته شوند که بازار تقاضای ثابت داشتند. مزرعهداران میتوانستند محصولی را که دوست داشتند، پرورش دهند. در مورد گزینههای مختلف و منابع لازم برای تولید آن نیز راهنماییهای لازم انجام شد.
این پروژه با دو تولیدکننده شروع شد که حدود 1.25 جریب زمین را توت فرنگی کاشتند. در حال حاضر پنج تولیدکننده در این پروژه شرکت دارند که چهار نفر آنها در 9.5 جریب زمین، توت فرهنگی کشت میکنند.
بازدهی بالای تولیدکنندگان و بازار تقاضای محصول، دلایل اصلی افزایش سریع کشت و تولید توت فرنگی هستند. تمام اطلاعات لازم در مورد روشهای تولید و انتخاب آنها توسط کارکنان محلی برنامه توسعه ارائه میشود. بیشتر محصول در همان مزرعه، آماده و برداشت شده و سپس به فروش میرسد. قسمتی از آن نیز در بازارهای محلی، کنار جاده و سوپرمارکتهای محلی فروخته میشوند. یکی از پرورشدهندگان نیز شروع به تولید مربای توت فرنگی کرده است.
مداخله در سیستمهای سنتی کشت سبزیجات مزرعههای کوچک میتواند موفقیتآمیز باشد. یکی از راههای اطمینان از موفقیت این مداخله، مشارکت تولیدکنندگان از ابتدای برنامه است. این امر به تولیدکنندگان اطمینان و احساس مالکیت میدهد و در نتیجه خطر شکست خوردن برنامه را کم میکند. علاوه بر این، داشتن اطلاعات صحیح در مورد نحوه عملکرد تولیدکننده محصول و نیز منابع موجود نیز اهمیت زیادی دارد. تولیدکنندگان میتوانند با کمک نمایندگیهای برنامه توسعه تصمیمات مربوط به انتخاب محصول و بازاریابی را بگیرند. علاوه بر همه اینها، محصولی که معرفی میشود باید جزء منابع مزرعههای کوچک باشد.