مقالات آموزشی

چگونگی نوشتن داستان موفقیت الهام‌بخش در عین فروتنی

مفید بود؟

چگونه در عین فروتنی، داستان موفقیت الهام بخش بنویسیم

من درحومه هلند بزرگ شدم، جایی که در آن، افتخار کردن به خود کار ناپسندیده‌ای است. هیچکس در آنجا درباره دستاوردهایش حرف نمی‌زند و صحبت درباره موفقیت مثل فحش دادن است. به همین دلیل بود که قبلا حتی تصور نوشتن داستان موفقیت الهام بخش برایم عجیب بود.
اما بالاخره یاد گرفتم که حتی داستان‌هایی که درباره یک موفقیت کوچک هستند، به شرطی که صادقانه باشند، می‌توانند هم الهام بخش خوانندگان شوند و هم کسب و کار را رونق بدهند. این را هم یاد گرفتم که می‌توان بدون لاف زدن و اغراق کردن‌های بی‌مورد، داستان موفقیت نوشت. یاد گرفتم می‌توانیم در عین فروتنی، از نشان دادن موفقیت خود به بقیه لذت ببریم. حتما می‌پرسید چگونه داستان موفقیت الهام بخش بنویسیم، نه؟ با من همراه باشید تا به شما نشان بدهم.

واقعا موفقیت چیست؟

وقتی کارمند یک شرکت بود، تعریف موفقیت خیلی راحت بود: یک قدم بالاتر رفتن از نردبان شغلی، افزایش حقوق، زیردستان بیشتر، نشستن بر روی صندلی هیئت مدیره. اما با وجود اینکه به نظر می‌رسید خیلی خوب کار می‌کنم، پیشرفت شغلی مرا خوشحال نمی‌کرد. احساس می‌کردم دارم هویتم را از دست می ‌دهم. واقعیت این بود که من فقط وانمود می‌کردم که خوشبختم و لبخند بر لبانم نقش بسته است.
کارم را که ترک کردم، در ابتدا احساس شکست و بدبختی داشتم و مدام از خودم می‌پرسیدم چرا چشمانم را به روی آن همه موقعیت بستم؟ اما واقعیت این بود که ترک آن شغل، یکی از بهترین تصمیماتی است که در تمام زندگی‌ام گرفته‌ام، چون این کار به من کمک کرد بفهمم موفقیت واقعا چه معنایی دارد. در کسب و کارهای آنلاین، موفقیت یعنی تعداد فالوورهای شبکه‌های اجتماعی، تعداد بازدیدکنندگان وبسایت یا میزان پولی که می‌گیریم. این ساده‌ترین تعریف ممکن به نظر می‌رسد.

 

ولی نشانه‌های دیگری از موفقیت هم وجود دارند که مرا به هیجان می‌آورند. وقتی می‌توانم به مشتریان و خوانندگانم کمک کنم تا روش نوشتن خود را پیدا کنند، ایده هایشان را به اشترک بگذارند و لذت نوشتن را کشف کنند، سرشار از انرژی می‌شوم. وقتی می‌توانم تعادل مناسبی بین کار و آرامش پیدا کنم، وقتی می‌توانم از خودم مراقبت کنم، آن وقت است که احساس خوشبختی می‌کنم.
اینکه با خودم در صلح باشم و از کارم لذت ببرم، شاید شکل فروتنانه‌ای از موفقیت باشد، ولی برای من خیلی اهمیت دارد.
اگر می خواهید یک داستان موفقیت الهام بخش درست و حسابی بنویسید، کارتان را با تعریف موفقیت شروع کنید. به زودی متوجه خواهید شد که در نحوه نوشتن داستان موفقیت الهام بخش، موفقیت را باید به صورت ترکیبی از اعداد بی احساس و سرسخت (میزان سود، پرسشنامه‌ها، رشد کسب و کار و غیره) و شاخص‌های سرشار از احساسات، مثل احساس اشتیاق نسبت به کاری که انجام می‌دهید و لذت بردن از روابط کاری مثبت در نظر بگیریم.
موفقیت چه معنایی برای شما دارد؟ چه معنایی برای مشتریانتان دارد؟

مقاله چگونه در پنج مرحله داستان موفقیت بنویسیم را نیز بخوانید.

چه چیزی مانع موفقیت شما شده است؟

داستان‌های الهام بخش کمتر در مورد موفقیت هستند، بلکه بیشتر در مورد چگونگی برخورد قهرمانان با شکست‌ها، نحوه غلبه بر دشمنان و اینکه چگونگی رشد این قهرمانان به عنوان انسان هستند.
به آخرین فیلم اکشنی که دیدید فکر کنید یا آخرین بیوگرافی را که به شدت برایتان الهام بخش بود، به یاد بیاورید و از خودتان بپرسید چه چیزی شما را وادار کرد همچنان آن فیلم را ببینید یا آن کتاب را بخوانید؟
مثلا جک ریچر برای رسیدن به حقیقت با اراذل و اوباش سروکله می‌زد. تونی موریسون پرفروش‌‌ترین کتاب‌ها را نوشت و علیرغم اینکه به نظر می‌رسید متقلب و دزد است، جایزه نوبل را برد. نلسون ماندلا از زندان جان سالم به در برد تا به غلبه بر آپارتاید کمک کند.
ولی همیشه لازم نیست سختی‌ها در این حد زندگی را به خطر بیندازند، موفقیت می‌تواند خیلی فروتنانه‌تر و کوچک‌تر باشد.

 

مثلا اگر مدتی است که مرا فالوو کرده‌اید، حتما می‌دانید که قبلا برای من نوشتن، نوعی کشمکش محسوب می‌شد. من مجبور بودم یاد بگیرم با تردیدهایم و با ترسم از نوشتن کنار بیایم. برای دوره جدید آموزش نوشتنم، این داستان را خلاصه کرده‌ام:
«وقتی در سال 2012 شروع به نوشتن کردم، نوشتن برایم کار سختی بود. احساس می‌کردم خیلی کند پیش می‌روم. تلاش می‌کردم ایده‌هایم را به روی کاغذ بیاورم، ولی خودم قهرمان اهمال‌کاری و تنبلی بودم. تصور می‌کردم نوشتن دشوار و یک عذاب واقعی است. اما با گذشت زمان فهمیدم که اشتباه می‌کردم. سرانجام یاد گرفتم چگونه عیب‌هایم را پیدا کرده و با منتقد درونی‌ام کار کنم. من یاد گرفتم چگونه عادات سالمِ نوشتن را پرورش بدهم و بعد از آن دیگر معطل نکردم. من یاد گرفتم که عاشق نوشتن باشم.

کشف لذت نوشتن 

کشف لذت نوشتن به من کمک کرد تا تبدیل به نویسنده داستان موفقیت الهام بخش شوم. وبلاگ من هم به موتور محرک و هم به قلب کسب و کارم تبدیل شده است؛ به عنوان موتوری که به آرامی و با قدرت پیش می‌رود، پست‌های وبلاگی‌ام مخاطبین بیشترین را به خود جذب می‌کنند و علاقه به دوره‌های نویسندگی من بیشتر و بیشتر می‌شود. و به عنوان قلب کسب و کارم، نوشته‌هایم به من کمک می‌کنند تا خوانندگان جدید را به خودم جذب کرده و دوست پیدا کنم. نوشتن هم روح مرا تغذیه می‌کند و هم به من کمک می‌کند تا امرار معاش کنم».
موفقیت یک داستان اتوکشیده نیست. اگر واقعا می خواهید یک داستان موفقیت الهام بخش بنویسید، باید به دنبال حقیقت پشت ماجرا باشید. کدام موانع را باید از میان بردارید؟ بر کدام ناملایمات باید غلبه کنید؟
از اینکه نشان بدهید آسیب‌پذیر هستید، نترسید؛ این موضوع شما را انسان‌تر کرده و باعث می‌شود موفقیت شما برای دیگران هم دست‌یافتنی شود.

یک داستان موفقیت به مرور زمان ساخته می‌شود

فرقی نمی‌کند چه کالایی می‌فروشید یا چه خدمتی ارائه می‌کنید، موفقیت شما فقط درباره خود شما نیست. موفقیت مشتریان شما هم موفقیت شماست. به همین دلیل است که رضایت‌نامه‌ها ابزار قدرتمندی برای فروش هستند و باید آنها را بر روی تمام صفحات وبسایت خود قرار بدهید – صفحه اصلی، صفحه درباره ما، صفحه فروش و غیره.
پیشنهاد می کنیم مقاله بیش از 100 نوع ایده تولید محتوا و تدوین استراتژی محتوا را نیز بخوانید.

اما وقتی چند هفته پیش دوره جدیدم را راه اندازی کردم، وقت مرور دوباره آن را نداشتم. بیشتر بازاریاب‌ها فکر می‌کنند من دیوانه هستم که یک دوره را بدون بررسی راه اندازی می‌کنم. اما وقت تمام شده بود و من دلم نمی‌خواست دوره جدید را به سال بعد بیندازم. بنابراین به همراه نویسنده همکارم، کتی کیتس قدم جلو گذاشتم و این دوره را راه اندازی کردم.
آیا این دوره بدون مرور کردن من هم فروش رفت؟
بله!
بیشتر از 230 نفر از 39 کشور مختلف دوره را خریداری کردند (ممنونم!)
چطور چنین چیزی ممکن بود؟
خب من چیزی را به غریبه‌ها نمی‌فروختم.
به عنوان بلاگر، من و شما داستان‌هایمان را به مرور با دیگران به اشتراک می‌گذاریم.
وقتی با سخاوت و مهربانی دانش خود را در وبلاگتان به اشتراک می‌گذارید، مردم به شما اعتماد می‌کنند و وقتی با قلبتان می‌نویسید، شور و شخصیت شما دیده می‌شود.
به این ترتیب داستان موفقیت الهام بخش شما، پستی‌ها و بلندی‌هایی که تجربه می‌کنید، به مرور شکل می‌گیرد، خوانندگان شما را می‌شناسند و بهتان اعتماد می‌کنند.
پی‌نوشت:
این هم بازخورد کریستینا ولگولاوسکی در مورد دوره نویسندگی من که توییت کرده است:
«یک دوره الهام بخش و جالب پیدا کرده‌ام. قدم به قدم به شکلی عالی طراحی شده – ایده‌ها و پیشنهادات ارزشمندی در هر صفحه‌اش وجود دارد. خوشحالم که که هنریتا در این راه با ماست».

Author

مدیریت سایت

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.