بهینهسازی موتور جستجو (SEO) حول محور گوگل می چرخد. با این حال، آنچه که اکنون به عنوان سئو می شناسیم در واقع قبل از محبوب ترین موتور جستجو جهان توسط لری پیج و سرگئی برین ابداع شده است. اگر چه این موضوع که سئو و بازاریابی موتورهای جستجو با راهاندازی اولین وب سایت در سال ۱۹۹۱ ارائه شد، ممکن است مورد بحث قرار گیرد، اما داستان سئو «به طور رسمی» کمی بعد در حدود سال ۱۹۹۷ آغاز میشود.
به گفته باب هیمن، نویسنده “تعامل دیجیتال”، ما نمیتوانیم از کسی به جز مدیر گروه راک جفرسون استارشیپ برای کمک به خلق یک زمینه ی جدید که آن را به عنوان «بهینه سازی موتور جستجو» می دانیم، تشکر کنیم. می دانید، وی کاملاً ناراحت بود که وب سایت رسمی جفرسون استارشیپ در آن زمان در صفحه 4ام برخی از موتورهای جستجو رتبه بندی می شد، نه در موقعیت 1 در صفحه نخست.
به فرض، ممکن است هرگز ندانیم که آیا این داستان یا تاریخچه سئو است یا صد درصد واقعیت دارد، اما همه علائم به طور قطع به واژه سئو که از سال 1997 سرچشمه می گیرد، اشاره دارند.
با کمی دقت بیشتر متوجه می شوید که جان آدیت از گروه بازاریابی چند رسانهای در ۱۵ فوریه ۱۹۹۷ از این اصطلاح سئو استفاده کرده است. رتبه بالا در موتورهای جستجوگر در سال 1997 هنوز یک مفهوم بسیار جدید بود. دایرکتوری نیز بسیار قابل اجرا بود. قبل از اینکه DMOZ به طبقه بندی اصلی گوگل دامن بزند، LookSmart از Zeal پشتیبانی می کرد، Go.com فهرست مخصوص خود را داشت و دایرکتوری یاهو بازیگر اصلی در Yahoo Search بود. اگر با DMOZ آشنا نیستید، پروژه دایرکتوری موزیلا، اساسا صفحاتی زرد برای وب سایتها به شمار می آمد. (به یاد داشته باشید، موزیلا یک شرکت بود و moz یک برند قبل از SEOMoz)
این همان چیزی است که در ابتدا یاهو بر پایه آن تاسیس شده است؛ یعنی امکان یافتن بهترین وب سایت های موجود که توسط ویراستاران تایید شده است.
من در سال ۱۹۹۸ برای نیاز مشتریانی که سایتهای خوبی ساخته بودند ولی ترافیک کمی داشتند، کار سئو را شروع کردم. تا حدودی میدانستم که این یک سبک زندگی خواهد شد. پس از آن، شبکه جهانی اینترنت هنوز مفهوم تازهای در آن زمان برای بسیاری از مردم بود. امروزه همه میخواهند سئو و نتایج موتور جستجو را کنترل کنند(SERPs).
بهینهسازی موتور جستجو در مقابل بازاریابی موتور جستجو
قبل از اینکه نام بهینهسازی موتور جستجو و سئو رسمی شود، اصطلاحات دیگری نیز مورد استفاده قرار گرفتند. برای مثال:
⦁ تعیین سطح موتور جستجو
⦁ موقعیت یابی موتور جستجو
⦁ رتبهبندی موتور جستجو
⦁ ثبت موتور جستجو
⦁ ارسال موتور جستجو
⦁ ارتقا وب سایت
اما هیچ بحثی بدون ذکر یک اصطلاح دیگر کامل نخواهد بود:
– بازاریابی موتور جستجو
در سال ۲۰۰۱، یکی از نویسندگان برجسته این صنعت، بازاریابی موتور جستجو را به عنوان جانشین برای بهینهسازی موتور جستجو (سئو) پیشنهاد داد. واضح بود که این اتفاق نیفتاد.
حال خودتان را آماده کنید: قرار است ادعاهای کاذب بسیاری را ببینید (به عنوان مثال، سئو از بین رفته است) و تلاش در تغییر علامت تجاری سئو (“بهینهسازی تجربه جستجو”- Search Experience Optimization).
در حالی که سئو به عنوان یک اصطلاح کامل نیست (از این گذشته ، ما موتورهای جستجوگر را بهینه نمی کنیم، ما در حال بهینه سازی حضور وب به کمک سئو هستیم) ولی برای مدت 20 سال ارجح باقی مانده و احتمالاً برای آینده نیز قابل پیش بینی خواهد بود. این مسئله همانند بازاریابی موتور جستجو همچنان مورد استفاده قرار می گیرد اما بیشتر با جستجوی پرداختی مرتبط است. این دو اصطلاح امروزه به طور مسالمت آمیز وجود دارند.
– جدول زمانی تاریخچه موتور جستجو
موتورهای جستجو نحوه یافتن اطلاعات، انجام تحقیقات، خرید کالاها و خدمات، سرگرمی خود و ارتباط با دیگران را تغییر داده اند. در پشت هر مقصد آنلاین (چه وب سایت، وبلاگ، شبکه اجتماعی، یا برنامه) یک موتور جستجو وجود دارد. موتورهای جستجو تبدیل به نیروی اتصال و راهنمای هدایتی برای زندگی روزمره شدهاند.
اما همه این ها چطور شروع شد؟ ما یک جدول زمانی از نقاط عطف مهم از تاریخ و بهینهسازی موتور جستجو برای درک ریشههای سئو که به چنین بخش مهمی از دنیای ما تبدیل شده است را کنار هم قرار دادهایم.
– شکل گیری سئو: دوران « غرب وحشی»
در آخر دهه ۱۹۰۰، دورنمای موتور جستجو سئو به شدت رقابتی بود. شما انتخاب خود را از موتورهای جستجو (هم دایرکتوریهای نیروی انسانی و هم لیست crawler) که شامل آلتاویستا، Jeeves، Excite، Infoseek، Lycos و Yahoo هستند را داشتید. در ابتدا تنها راه انجام هر نوع سئو از طریق فعالیتهای درون صفحهای بود. این موضوع شامل حصول اطمینان از محتوا خوب و مرتبط، وجود متن کافی، برچسبهای HTML دقیق، و وجود لینک های داخلی و خارجی است.
اگر می خواستید در این دوره با سئو رتبه خوبی کسب کنید، این ترفند تقریباً تکرار کلمات کلیدی به اندازه کافی در کل صفحات وب و متا تگ بود. آیا می خواهید از صفحه که 100 بار از کلمه کلیدی استفاده می کند برتر باشید؟ پس از کلمه کلیدی را ۲۰۰ بار استفاده کنید! امروزه ما این را هرز نویسی (spamming) مینامیم.
در زیر چند نکته مهم سئو آورده شدهاست:
.1 ۱۹۹۴: یاهو توسط جری وانگ دانشجوی دانشگاه استنفورد و دیوید فیلو در محوطه دانشگاه تاسیس شد. یاهو در اصل یک فهرست بوکمارک اینترنتی و دایرکتوری مکانهای جالب بود. وب مسترها مجبور بودند به صورت دستی صفحه خود را برای فهرست بندی به یاهو ارسال کنند تا در هنگام انجام یک جستجو، برایشان نمایش داده شود. AltaVista ، Excite و Lycos نیز راه اندازی شدند.
.2 ۱۹۹۶: پیج و برین، دو دانشجوی دانشگاه استنفورد، یک موتور جستجو جدید بر اساس تعداد لینکهای ورودی و محبوبیت وب سایتها رتبهبندی کردند. موتور Backrub در نهایت تبدیل به گوگل شد. HotBot که توسط Inktomi نیرو میگیرد نیز راه اندازی شد.
.3 ۱۹۹۷: دنی سالیوان به دنبال موفقیت راهنمای جستجوی موتورهای جستجو سئو، یک وب سایت جستجو را راهاندازی کرد که به ارائه اخبار مربوط به صنعت جستجو، نکاتی درباره جستجوی وب، و اطلاعات درباره نحوه رتبهبندی وب سایتها می پرداخت (ده سال بعد ، پس از ترک SEW ، سالیوان یک نشریه جستجوی محبوب دیگر بنام Search Engine Land تاسیس کرد.) Ask Jeeves نیز عرضه شد و Google.com ثبت شد.
.4 ۱۹۹۸: Goto.com با لینکهای تحت حمایت مالی و جستجوی پرداختی راهاندازی شد. تبلیغات بر روی Goto.com به منظور رتبهبندی بالای نتایج جستجوی ارگانیک، توسط Inktomi تامین شد. Goto.com در نهایت توسط Yahoo حاصل شد. DMOZ (پروژه دایرکتوری باز) مطلوبترین مکان برای افراد حرفهای است تا صفحات خود را فهرست کنند. MSN وارد جستجو با Search MSN شد که در ابتدا با Inktomi کار میکرد.
.5 ۱۹۹۹: اولین کنفرانس بازاریابی جستجو سئو ، استراتژیهای موتور های جستجوی (SES)، رخ داد. مجموعه کنفرانس اس ای ای تحت روند های مختلف و شرکتهای مادر ادامه داشت تا اینکه در سال ۲۰۱۶ تعطیل شد.
انقلاب گوگل
در سال ۲۰۰۰، یاهو بدترین حرکت استراتژیک را در تاریخ جستجو سئو انجام داد و با گوگل همکاری کرد و به آن اجازه داد به جای Inktomi، نتایج ارگانیک خود را تامین کند.. پیش از این گوگل موتور جستجوی نسبتا شناخته شده ایی بود. نتیجه نهایی اینکه هر نتیجه جستجوی یاهو قدرت گرفته از گوگل بود و آنها در نهایت بزرگترین رقیب خود را به جهان معرفی کردند و گوگل به یک گزینه بومی تبدیل شد.
تا این مرحله، موتورهای جستجو به طور عمده بر اساس محتوای صفحه، نام دامنه، توانایی برای ثبت در دایرکتوریهای فوقالذکر، و ساختار پایه سایت قرار دارند (bread crumbing). اما جستجوگر گوگل و الگوریتم PageRank انقلابی برای بازیابی اطلاعات بودند. گوگل هم عوامل درون صفحه ای و هم غیر صفحه ای را برای سئو مورد بررسی قرار داده – یعنی کمیت و کیفیت لینک های خارجی که به وب سایت اشاره می کنند (و همچنین انکر تسکت مورد استفاده برای سئو). اگر در مورد آن فکر کنید، الگوریتم گوگل در اصل درباره «اگر مردم درباره شما صحبت میکنند، پس مهم هستید» است.
اگرچه لینک ها تنها یکی از مؤلفه های رتبه بندی کلی الگوریتم های گوگل بودند، اما متخصصان سئو لینک ها را به عنوان مهمترین عامل در نظر می گرفتند ( یک صنعت فرعی در ساخت لینک ایجاد شد. طی یک دهه بعد، رقابت برای بدست آوردن تعداد زیادی از پیوندها به امید رتبهبندی بالاتر به یک تاکتیک سوء رفتاری بدل شدند که گوگل در سالهای آتی باید به آن بپردازد.
همچنین در سال ۲۰۰۰ بود که نوار ابزار گوگل در اینترنت اکسپلورر قابلدسترس شد و به افراد متخصص سئو اجازه داد تا امتیاز PageRank (عددی بین ۰ تا ۱۰) را ببینند. این امر منجر به ارسال نامههای درخواست مبادله لینک ناخواسته سئو شد. بنابراین گوگل با PageRank، یک معیار واحد ارز برای ارتباط آن معرفی کرد. امروزه بسیاری مانند آتوریتی دامنه مورد سوء استفاده قرار میگیرند.
نتایج ارگانیک گوگل نیز از سال 2000 به برخی از شرکت ها در قالب تبلیغات AdWords ارائه شد. این تبلیغات پرداختشده در بالا، پایین، و در سمت راست نتایج پرداخت نشده گوگل ظاهر می شدند.
در همین حال، گروهی از وبمسترهای سئو به طور غیر رسمی در یک میخانه در لندن گرد هم آمدند تا اطلاعات مربوط به همه چیز درباره سئو را در سال ۲۰۰۰ شروع کنند. این گردهمایی غیررسمی در نهایت به Pubcon تبدیل شد که یک سری کنفرانس جستجوی بزرگ است که هنوز هم اجرا میشود.
در طی ماهها و سالهای آینده، دنیای سئو به یک Google Dance ماهانه یا مدت زمانی که گوگل آن را به روز کرده ، عادت کرده و گاهی اوقات منجر به نوسانات مهم رتبه بندی می شود. اگرچه برین زمانی گفته بود که گوگل به اسپم وب اعتقادی ندارد ، اما احتمالاً تا سال 2003 نظرش تغییر کرد. سئو به دنبال بروزرسانی هایش بسیار سخت تر شده است، زیرا فقط تکرار کلمات کلیدی به میزان x برابر، بسیار مهم تر شده است.
Google AdSense: کسب درآمد از محتوای سئو
گوگل در سال ۲۰۰۳، پس از به دست آوردن Blogger.com، AdSense را راهاندازی کرد که تبلیغات متداول Google AdWords را در سایتهای ناشر قرار میدهد. ترکیبی از AdSense و Blogger.com منجر به افزایش انتشار یک نشر اینترنتی ساده و یک انقلاب وبلاگ نویسی با سئو شد. در حالی که احتمالا گوگل در آن زمان متوجه آن نشده بود، اما آنها مشکلاتی را ایجاد میکردند که باید رفع می شد. AdSense باعث افزایش تکنیک های اسپم و ساخت سایتهای AdSense شده با محتوای ضعیف / بهسرقترفته بود که فقط برای سئو، دریافت کلیک و کسب درآمد بود.
سئو محلی و شخصی سازی
در حدود سال ۲۰۰۴، گوگل و دیگر موتورهای جستجوی شروع به بهبود نتایج پرس و جو کردند که دارای یک هدف جغرافیایی (به عنوان مثال، یک رستوران، لولهکشی، یا دیگر انواع خدمات تجاری یا خدمات در شهر یا شهرک تان) بودند. در سال ۲۰۰۶ گوگل Maps Plus Box را ارائه کرد.
همچنین در حدود سال ۲۰۰۴ بود که گوگل و موتورهای جستجو برای شخصی کردن نتایج، شروع به استفاده بیشتر از دادههای کاربر برای سئو، مانند سابقه جستجو و علایق نمودند. این بدان معناست که نتایجی که می بینید، میتواند متفاوت از چیزی که فرد دیگری که در کنار شما در یک کافیشاپ نشسته و به دنبال همان سوال می گردد، باشد.
همچنین در سال ۲۰۰۵، برچسبهای nofollow به عنوان وسیلهای برای مقابله با اسپم ساخته شدند. جوانب مثبت سئو استفاده از این برچسب را به عنوان روشی برای واکاوی PageRank آغاز کرد. گوگل همچنین چندین به روز رسانی قابلتوجه را منتشر کرد:
⦁ Jagger: که به کاهش سطح تبادلات لینک ناخواسته سئو کمک کرد که به سرعت در حال اوج گرفتن بودند و از کاهش اهمیت انکر تکست به عنوان عاملی ناشی از خرابی خبر می داد.
⦁ Big Daddy (که توسط جف مانسون از RealGeeks ابداع شد) ، که معماری گوگل را بهبود بخشید تا درک بهتری از ارزش و رابطه بین سایتها برای سئو داشته باشد.
یوتیوب، Google Analytics و Webmaster Tools
در اکتبر ۲۰۰۶ گوگل شبکه ی به اشتراک گذاری ویدیو توسط یوتیوب را با ۱.۶۵ میلیارد دلار به دست آورد، که نهایتا تبدیل به دومین گزینه سئو در جهان تبدیل شد. امروزه یوتیوب بیش از یک میلیارد کاربر دارد. با توجه به محبوبیت زیاد ، سئو ویدئو ها برای برندها، مشاغل و افرادی که می خواستند دیده شوند بسیار مهم است.
گوگل همچنین دو محصول بسیار مهم را در سال ۲۰۰۶ راهاندازی کرد.
.1 Google Analytics: این ابزار رایگان سئو و مبتنی بر وب در هنگام راه اندازی به قدری محبوب بود که وبمسترها هشدارهای مربوط به خرابی و تعمیر و نگهداری را تجربه کردند.
.2 Google Webmaster Tools: که اکنون به عنوان کنسول جستجو سئو شناخته شده است ، به وب مسترها اجازه می دهد خطاهای crawling را مشاهده کنندو ببینند سایت شما برای چه چیزی جستجو شده است و درخواست استفاده مجدد بدهند.
همچنین در سال ۲۰۰۶ XML پشتیبانی جهانی از موتورهای جستجو را دریافت کرد. نقشه سایت به وبمستر ها اجازه میدهد تا موتورهای جستجو و هر نشانی اینترنتی روی وب سایت آنها که برای جابجا شدن در دسترس است را نمایش دهند. نقشه سایت XML نه تنها لیستی از URL ها را شامل میشود، بلکه شامل مجموعهای از اطلاعات بیشتر است، که به موتورهای جستجو کمک میکند تا هوشمندانه تر عمل کنند.
جستجوی جهانی
ما در واقع شروع به جستجو برای شروع به روشهای جدید و هیجانانگیز در سال ۲۰۰۷ کردیم. هدف همه این آپدیت های بهبود تجربه کاربر بود. اجازه دهید با جستجوی جهانی گوگل شروع کنیم. تا این لحظه، نتایج جستجو شامل ۱۰ لینک آبی بودند. سپس گوگل به ترکیب نتایج جستجوی آلی سنتی با انواع دیگر نتایج مانند اخبار، ویدئو و تصاویر پرداخت. این به راحتی بزرگترین تغییر در جستجوی گوگل و سئو است (از زمان به روز رسانی Florida).
تمیز کردن Cesspool
در سال 2008 ، اریک اشمیت مدیرعامل آن زمان گوگل اظهار داشت که اینترنت در حال تبدیل شدن به یک سیسپول است و برند ها راه حل آن هستند. او گفت، «برند ها تعیین کننده مرتب سازی سیسپول ها هستند.»
کمتر از شش ماه پس از اظهار نظر وی، به روز رسانی گوگل به نام وینس در گوگل منتشر شد. ناگهان به نظر می رسید که مارک های بزرگ ناگهان در رتبه های خیلی خوبی در SERP قرار می گیرند.
اما به گفته گوگل، این کار واقعا برای پاداش به برندها در نظر گرفته نشده است. گوگل قصد داشت حجم بیشتری برای اعتماد به الگوریتم سئو وارد کند (و برند های بزرگ نسبت به برند های تجاری کوچکتر و کمتر, اعتماد بیشتری دارند)
مدت کوتاهی پس از این بههنگامسازی، گوگل مورد دیگری را برای بهبود سرعت شاخص گذاری خود برای سئو منتشر میکند که Caffeine نامیده میشود. همانطور که SEJ در آن زمان گزارش داد، Caffeine یک معماری سئو نسل بعدی برای گوگل است که قرار است سریعتر و دقیقتر باشد، نتایج مرتبط بیشتری را ارائه کرده و بخشهای بزرگتر وب را به دست آورد. صحبت از سرعت شد، در سال 2010 گوگل اعلام کرد سرعت سایت یک عامل رتبه بندی است.
بینگ و اتحاد جستجو
در سال ۲۰۰۹، جستجوی لایو مایکروسافت به بینگ تبدیل شد. سپس، برای به چالش کشیدن نزدیک به ۷۰ درصد بازار جستجوی ایالاتمتحده، یاهو و مایکروسافت به یک قرارداد جستجوی ۱۰ ساله ملحق شدند (گرچه پنج سال بعد بازسازی شد).
پیوستگی از نتایج مایکروسافت بینگ و قدرت Yahoos ارگانیک و نتایج جستجو پرداخت شده, خبر می داد. با این که موتور بینگ به موتور جستجوی واضح شماره 2 تبدیل شده، در نهایت آنها نتوانستند گریپ های گسترده گوگل را در جستجو در ایالات متحده و در سطح جهان بشکنند.
ظهور رسانههای اجتماعی
پدیده دیگری در اواخر دهه ۲۰۰۰ در شبکههای اجتماعی ظهور کرد. گوگل BIG BET را در یوتیوب قرار داد (اگرچه دوباره با گوگل پلاس امتحان خواهد شد). اما شبکههای دیگر مانند فیسبوک، توییتر و لینکدین همگی به عنوان بازیگران اصلی سئو ظاهر شدند ( تعداد بیشتری از آنها در سال های بعد روی کار آمدند و رفتند).
همراه با ظهور رسانههای اجتماعی، گمانهزنیهایی مبنی بر اینکه سیگنالهای اجتماعی میتوانند رتبههای جستجو را تحتتاثیر قرار دهند، مطرح شد. بله، وب سایتهای ارتباط جمعی میتوانند به سئو کمک کنند، اما به طور غیر مستقیم – درست مانند سایر اشکال بازاریابی میتواند به هدایت بیشتر به وب سایت شما کمک کنند و آگاهیها و وابستگی برند را افزایش دهند (که تقاضای جستجو را ایجاد میکند).
اگرچه تأثیر سهام اجتماعی (لایک ، توییت ، + 1 و غیره) توسط گوگل بارها به عنوان عامل رتبه بندی رد شد ، اما همچنان به عنوان یک رابطه قوی در مطالعات مختلف عوامل رتبه بندی ذکر شده است.
باغ وحش گوگل: پاندا و پنگوئن
دو به روزرسانی الگوریتمی اصلی، در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ تاثیر زیادی بر سئو داشت. در این زمان دوباره گوگل سعی کرد نتایج جستجوی خود را پاک کرده و به سایتهای با کیفیت بالا پاداش دهد. گوگل در سال ۲۰۱۱ نتایج جستجوی خود را با موشکافی شدید مواجه ساخت، چرا که به اصطلاح “مزارع محتوا” (وب سایتهایی که حجم بالایی از محتوای با کیفیت پایین را تولید میکردند) بر نتایج جستجو تسلط داشتند. SERP های گوگل همچنین با وب سایت هایی که دارای محتوای غیرقانونی و خودکار بودند، به هم ریخته بود و حتی در برخی موارد سایت های scraper در حال پیشی گرفتن از مبانی محتوا بودند.
در نتیجه، این سایت ها درآمد تبلیغی زیادی را ایجاد می کردند. (مشکل AdSense گوگل که به آن اشاره کردیم را به خاطر بیاورید) . این سایتها از طریق بازدید ارگانیک گوگل در حال از بین رفتن و احیا بودند.
اما هنگامی که به روز رسانی Google Panda در سال 2011 به پایان رسید، بسیاری از وب سایت ها، البته نه همه ، از این ترافیک یک شبه ناپدید شدند. گوگل در مورد آنچه که به عنوان یک سایت با کیفیت بالا شناخته میشود، اطلاعاتی ارایه کرد. پاندا با هدف حذف محتوای کم کیفیت (یا کم حجم)به طور دورهای طی سالهای آتی به روز شد و در نهایت در سال ۲۰۱۶ با الگوریتم هستهای گوگل ادغام شد.
گوگل با استفاده از وب سایتهایی که هنوز در حال بازیابی از آثار پاندا هستند، یک الگوریتم بهینهسازی را که مورد انتظار بود، ارائه کرد و قصد داشت از نتایج آن “تاکتیک spam” را حذف کند. در نهایت الگوریتم پنگوئن سایت هایی با الگوهای ارتباطی غیر معمول (از جمله وب سایت هایی با الگو های لینک دهی غیر معمول، با انکر تکست زیاد، که فقط برای رتبه بندی سایت با کلمات کلیدی استفاده می شود) و ازدیاد کلمات کلیدی را ,هدف قرار داد.
پنگوئن با گذشت بیش از یک سال بین برخی به روزرسانی ها، تقریباً به اندازه پاندا به روز نمی شد و همانند پاندا، تبدیل به بخشی از الگوریتم زمانی واقعی گوگل در سال ۲۰۱۶ شد.
الگوریتم نمودار دانش و مرغ مگس خوار
در ماه مه ۲۰۱۲ گوگل از نمودار دانش پردهبرداری کرد. این یک تغییر عمده از تفسیر رشتههای کلمات کلیدی برای درک معانی و مفاد محتوا بود. در اینجا آمیت سینگا ، SVP ، مهندسی گوگل ، آن را شرح داده است:
«نمودار دانش به شما این امکان را میدهد که کارها، افراد یا مکانهایی که گوگل از آنها اطلاع دارد را جستجو کنید، افراد مشهور، شهرها، تیمهای ورزشی، ساختمانها، ویژگیهای جغرافیایی، فیلم، اشیا آسمانی، کار های هنری و چیزهای دیگر – و بلافاصله اطلاعات مربوط به پرس و جوی تان را دریافت کنید. این اولین قدم برای ساخت نسل بعدی جستجو است که به هوش جمعی وب نفوذ میکند و جهان را کمی بیشتر از مردم درک میکند.»
گوگل نتایج جستجوی خود را با این اطلاعات افزایش داد. صفحات دانش، جعبهها و carousels میتوانند در زمانی ظاهر شوند که افراد در جستجوی یکی از میلیاردها نهاد و واقعیات موجود در نمودار دانش هستند.
گام بعدی در نسل بعدی جستجوی گوگل در سپتامبر ۲۰۱۳ به شکل مرغ مگسخوار به وجود آمد، یک الگوریتم جدید که برای آدرس بهتر زبان طبیعی و جستجوی مکالمه طراحی شدهاست. با ظهور تلفن همراه (و جستجوی صوتی)، گوگل به بازسازی کامل این مساله نیاز داشت که بداند این الگوریتم چگونه برای برطرف کردن نیازهای جستجو کنندگان جدید کار می کند.
مرغ مگسخوار به عنوان بزرگترین تغییر در الگوریتم هستهای گوگل از سال ۲۰۰۱ در نظر گرفته شد. واضح است که گوگل قصد دارد نتایج مرتبط و بیشتری را به خصوص برای کاربران تلفن همراه ارایه دهد.
الگوریتم اول موبایل( mobile first)
از حدودسال ۲۰۰۵ تا کنون، یک سوال در صنعت ما پرسیده میشود. آیا امسال ” سال موبایل” است؟ خوب، معلوم شد که سال ۲۰۰۵ نبوده است. یا سال ۲۰۰۶. هیچ یک از این دو یا سال ۲۰۰۷ هم نبود. یا سال ۲۰۰۸. یا ۲۰۰۹. حتی ۲۰۱۰ (وقتی گوگل خود را به یک شرکت موبایلی تبدیل کرد).
سپس سال ۲۰۱۱، ۲۰۱۲، ۲۰۱۳، و سال ۲۰۱۴ آمد و رفت. در مورد موبایل صحبت و شفاف سازی شد زیرا در تمام این مدت دیوانه وار در حال رشد بود. همانطور که تعداد بیشتری از کاربران از گوشی هوشمند استفاده می کردند، به طور فزایندهای به دنبال کسب و کارها و موارد دیگر بودند.
ما در نهایت، در سال ۲۰۱۵، سال موبایل را داشتیم (نقطه ای که در آن جستجوهای تلفن همراه برای اولین بار در گوگل روی جستجوی دسکتاپ پیشی گرفت). و گرچه این امر از نظر تعداد جستجوی خام صادق است که هدف جستجو کاملا متفاوت بوده و نرخ تبدیل در دستگاه های تلفن همراه بسیار پایین است.
این همان سالی بود که comScore گزارش داد که کاربران اینترنت به واسطه موبایل از کاربرانی که از دسکتاپ استفاده می کنند پیشی گرفته اند. همچنین در سال 2015 بود که گوگل یک الگوریتم بروزرسانی مورد انتظار برای موبایل را راه اندازی کرد ، که به گونه ای طراحی شده بود که “نتایج مناسب و به موقع ، اعم از اطلاعات در صفحات وب سازگار با موبایل یا یک برنامه تلفن همراه” ، به کاربران ارائه دهد.
گوگل در تلاش برای سرعت بخشیدن به صفحات، (AMP)را در سال ۲۰۱۶ معرفی نمود. در اصل، AMP به طور آنی طراحی شدهاست و اغلب توسط رسانههای خبری و ناشران مورد استفاده قرار گرفتهاست. با روی کار آمدن موبایل های بیشتر مرحله بعد: اولویت قرار دادن جستجو موبایل از سال 2018 است که در حال انجام است.
یادگیری ماشینی، جستجوی هوشمند هوش مصنوعی
قبلا اشاره کردم که گوگل که در اصل در حول محور بازیابی اطلاعات بود، تبدیل به یک شرکت تلفن همراه شده است.
خب، این در سال ۲۰۱۷ به این دلیل تغییر کرد که مدیر عامل گوگل، ساندار پیچای گوگل را یک شرکت هوش مصنوعی اعلام کرد.
امروزه، جستجوی گوگل برای اطلاعرسانی و یاری رسانی طراحی شدهاست، به جای اینکه به کاربران فهرستی از لینکها را بدهد. به همین دلیل است که گوگل کل محصولات خود شامل جستجو، جی میل، AdWords و Google Assistant را ساخت. از نظر جستجو، ما قبلا تاثیر هوش مصنوعی را با رنک برین تجربه کردهایم. در اکتبر ۲۰۱۵، الگوریتم رنک برین در ابتدا برای تفسیر ۱۵ درصد نتایج جستجو براساس کلمات یا عبارات وارد شده کاربر مورد استفاده قرار گرفت که گوگل قادر به تشخیص هدف آن جستجو ها نبود.
از آن زمان، گوگل رنک برین را گسترش دادهاست تا در هر جستجو اجرا شود. در حالی که رنک برین در رتبهبندی تاثیر میگذارد، اما در مفهوم سنتی یک عامل رتبه بندی برای نتایج جستجو محسوب نمی شود.
در دنیای جستجوی هوشمند چیزهای بیشتری وجود دارد.
جستجوهای صوتی در حال افزایش است. جست و جوی بصری فوقالعاده خوب بوده و کاربران (و برندها)به طور فزایندهای در حال استفاده از chatbots و دستیاران شخصی (به عنوان مثال، Siri اپل، الکسای آمازون و Cortana مایکروسافت) هستند. زمانهای هیجان انگیز برای سئو پیش رو هستند.
نتیجهگیری
موتورهای جستجو و سئو از دهه ۱۹۹۰ تا کنون ادامه دارند. و ما فقط چند تا از این موارد را در این پست بررسی کردهایم. تاریخچه سئو مملو از موتورهای جستجوی جدید، از بین رفتن موتورهای جستجوی قدیمی، ویژگیهای SERP جدید، الگوریتم های جدید، و به روز رسانی های مداوم، به اضافه ظهور نشریات بزرگ سئو، کنفرانسها، ابزارها و متخصصان است. در حالی که موتورهای جستجو و سئو به میزان زیادی در طول سالها رشد کردهاند: تا زمانی که موتورهای جستجو وجود دارند، سئو حیاتی باقی میماند و ما تازه شروع کرده ایم.