ما در دنیای غریبی زندگی می کنیم. با این همه پیشرفت در تمدن، گاهی اخباری شنیده می شود که تمام و کمال، باورهای آدمی را فرو می ریزد. در این عصر، درست مانند روزهای بربریت، هنوز هم دولت ها از هر ابزاری برای رسیدن به مقصود استفاده می کنند و جان و جهان انسان ها برایشان کوچک ترین ارزشی ندارد. اگر شما با دنیای رسانه آشنا باشید، به خوبی می دانید که این فضا، در بسیاری از موارد، بیشتر از سایر پدیده ها درگیر چالش های اخلاقی شده و به اسلحه ای در دست سیاستمداران بدل گردیده است.
در این نوشته از سری مقاله هایمان پیرامون رپورتاژ، دست روی یک رسوایی می گذاریم. اسنادی وجود دارد که نشان می دهد دولت اسرائیل در زمانی مشخص با استفاده از رپورتاژ سعی داشته عملیات مغز شویی خود را به پیش ببرد. ما یک وب سایت سیاسی نیستیم و آن چه نگارش می شود هم سیاسی نیست، اما هدف، شناخت بهتر چارچوب رپورتاژ، بایدها و نباید های ساخت این گونه تبلیغاتی و رسیدن به چارچوبی اصولی در تدوین و نگارش است.
رپورتاژ، دو نقطه
“تبلیغی در روزنامه و مجله، که شبیه سایر مقاله ها به نظر می رسد”
اخیرا پایگاه اینترنتی mag.com مقاله ای منتشر کرده که در آن بر پایه ی یافته های Seventh Eye ادعا می شود نیروهای نظامی اسرائیل(تحت نظارت وزارت دفاع) در سال های اخیر بالغ بر بیست و هشت میلیون دلار(معادل واحد پول رایج اسرائیل) برای نشر رپورتاژ در انبوهی از رسانه ها هزینه کرده اند. این رپورتاژ ها در قالب گرافیک، اخبار، مقاله و ویدئو تولید می شده اند و سالانه تا هفت میلیون دلار هزینه در بر داشته اند. به عنوان مثال در تابستان سال 2015 میلادی نشریه ی اسرائیلی Israel Hayom یک ستون به IDF اختصاص می دهد و در آن جوانان را ترغیب می کند که در ارتش اسرائیل عضو شوند.
اگر چه که تمامی مقامات مسئول به صورت تمام و کمال موضوع را تکذیب می کنند، اما شواهد متقن و قابل استنادی وجود دارد از این که سفارش رپورتاژ به صورت سازمان یافته در جریان بوده است. ابعاد این موضوع گسترده تر می شود وقتی بدانیم پروژه ی مذکور محدود به نشریات و جوانان نبوده و در تمامی شئون حتی کودکان را هم از طریق تولید برنامه های تلوزیونی در بر می گرفته است. به طور مشابه، دو ایستگاه رادیویی طرف حساب ارتش اسرائیل بوده اند و به طور منظم برنامه های تبلیغاتی با پوشش رپورتاژ تولید می کرده اند. پر واضح است که چنین فعالیت های عظیمی نیاز به هزینه های قابل توجه دارد و این امر با بررسی بودجه وزارت دفاع اسرائیل از 2014 به این سو کاملا مشهود است، یعنی بخشی ذیل عنوان تبلیغات به صورت سالیانه افزایشِ دریافتی داشته است. همان طور که گفتیم ما قصد نداریم به ابعاد سیاسی ماجرا بپردازیم، اما واقعا سوال چالشی اینجاست که مرز استفاده از رپورتاژ کجاست و چگونه می توان دستاوردهای مثبتی از رپورتاژ انتظار داشت.
رپورتاژ چیست و چرا کار بیان شده غیر اخلاقی تلقی می شود
اگر مردمان قرن گذشته بودیم، خیلی نمی شد به این دست از کارها خرده گرفت. اما در عصر ما بازی با افکار عمومی در زمزه ی تقبیح شده ترین عمل ها قرار می گیرد. همان طور که می دانید تعریف رپورتاژ مقاله ای است که رنگ و بویی از تبلیغ در آن وجود نداشته باشد، اما امروز اگر در حال نگارش چنین متنی باشید، نشریه مورد نظر حتما و حتما باید در ابتدا ذکر کند که محتوای شما تبلیغاتی است و برای انتشارش هزینه دریافت شده.
می دانید چرا؟ به این خاطر که فحوای رپورتاژ تغییر کرده. اگر تا دیروز یک مقاله سعی می کرد تجربیات خیالی درباره ی محصول یا خدماتی خاص ارائه دهد، امروزه دقیقا مساله بر عکس است، یعنی رپورتاژ مقاله ای است علمی و مستند که درباره ی آن محصول و تمامی نمونه های مشابه اطلاعات ارائه می دهد و از طریق افزایش آگاهی مخاطب، خود را مطرح می سازد. کاملا رو راست و “بی دوز و کلک”. در نتیجه، تنها برندهایی می توانند از ظرفیت رپورتاژ استفاده کننده که حرفی برای گفتن داشته باشند، درست کاری سرمشق فعالیت هایشان باشد و مخاطب یا مشتری را کیسه ی پول نبینند.
با این مقدمه، سراغ مقاله ی دوم خواهیم رفت، در آن جا سعی کرده ایم مساله را بیشتر باز کنیم و بگوییم دقیقا حدود و قصور یک رپورتاژ کجا و چگونه شکل می گیرد. به بیان خودمانی، مرزهای اخلاق را خط کشی کرده ایم، بررسی خواهیم کرد که چگونه می توان هم با شرافت بود، هم حداکثر فواید و دستاوردهای مارکتینگ را در چنته داشت.