توضیحاتی درباره تاثیر رپورتاژ

ما ساده اش می کنیم

تبلیغات، کسب و کارها را زیر و رو می کند، جهت سرازیری پول را تغییر می دهد و شاید به نوعی پایه گذار سیستم و ساختار اقتصادی جوامع و جهان باشد، در نتیجه نباید مساله را ساده انگاشت. به خصوص اگر صاحب برند، شرکت یا کسب و کاری هر چند خرد و کوچک هستید، روی مساله ی مارکتینگ قمار نکنید.
البته که هیچ فرمول طلایی اثبات شده ای برای تبلیغ و مارکتینگ وجود ندارد، اما با قاطعیت می توان گفت که قوانین کلی یا دستورالعمل های قابل استنادی در دسترس هستند برای اینکه در مسیر صحیح حرکت کرد، ما در این نوشته روی رپورتاژ تمرکز داریم و نشان می دهیم اسکلت یک رپورتاژ استاندارد، روی چه محور هایی بنا می شود.

شکل1، مقاله ی دانشگاه چینی که رپورتاژ را در نشریات امریکایی مورد بحث قرار داده

محور اول، جایگذاری صحیح

فرض کنید که یک شرکت بیمه، می خواهد برای بیمه ی عمر خود رپورتاژ تهیه کند و قرار بر این شده محتوا به صورت پادکست ساخته شود. به نظر شما یک میان برنامه در “پخش موزیک درخواستی” مناسب است؟ به طور حتم نه.
مثال فوق یک نمونه بود. در واقع اگر بنای ساخت رپورتاژ دارید، اول باید مخاطب خود را بشناسید، به کجا ها سر می زند؟ چارچوب مورد نظرش کدام است؟ به بیان دقیق تر، روزنامه مناسب خواهد بود یا یک ایستگاه رادیویی محلی؟ سایت یا یوتیوب؟ پس از یافتن پاسخ مناسب برای این دست از سوال ها، می توانید نسبت به رپورتاژی که برای شما مناسب است، اشراف و درک بالاتری پیدا کنید.

محور دوم، چه می خواهید؟

اگر خود شما ندانید که چه می خواهید، هیچ وقت به موفقیت دست پیدا نخواهید کرد. یک شرکت از فواید و دستاوردهای بی نظیر رپورتاژ در عالم مارکتینگ با خبر می شود و سفارش ساخت چند رپورتاژ می دهد. اما هدف کلی است، بهبود کسب و کار، با این زمینه نمی توان امید چندانی به موفقیت داشت.
به بیان دقیق تر باید دقیقا مشخص باشد یک سری رپورتاژ با چه هدفی نگارش می شوند. شاید قرار است روی پاسخگویی مناسب اپراتورهای یک شرکت الکترونیکی کار شود یا خدمات پس از فروش فلان شرکت تولید اتومبیل، هر کدام رپورتاژ های گوناگونی هستند که باید بنا به شرایط مخصوص و منحصر به خود نگارش شوند.

محور سوم، پیشنهادهای رد نشدنی

اگر یک چاقو روی گلوی شما قرار گرفته باشد و درخواست از شما خالی کردن تمام جیب ها عنوان شود، چه می کنید؟ رپورتاژ باید چنین حالتی برای مخاطب پدید آورد. اجازه دهید برای باز کردن ماجرا، یک مثال بزنیم، روی شیشه ی فروشگاهی نوشته هفتاد درصد تخفیف. این مساله آن قدر تکراری شده که همه می دانیم همین سی درصد باقی مانده از قیمت، بالاتر از ارزشی است که کالا واقعا دارد. در نتیجه روی خوش نشان نمی دهیم. اما اگر یک فروشگاه در یک سری برنامه(مثلا رپورتاژ) نشان دهد دقیقا به چه دلیلی کالای خود را ارزان تر می فروشد(هفتاد درصد هم نه، تنها پانزده درصد)، پاسخ مخاطبان اطمینان خواهد بود.

محور چهارم، معرفی مزیت نسبی

رپورتاژ در قالب یک مقاله نگارش می شود. هر مقاله ای یک موضوع اصلی دارد و در نهایت نتیجه گیری مخصوصی در آن باره ارائه می دهد. مقاله ی سفارشی شما درباره ی محصول یا خدمات، باید یک مزیت نسبی معرفی کند. این امر نباید تنها قیمتِ اقتصادی و به صرفه باشد، یعنی شخصی که مقاله را مطالعه می کند نیاز دارد برتری نسبی در کیفیت را احساس کند.

محور پنجم، امتحانش را مجانی کنید

حتما دیده اید استارتاپ هایی را که تاکید خود را بر بازگشت وجه و پس گرفتن کالا قرار داده اند. آن ها با این کار در حال فرستادن این سیگنال هستند که امتحانش مجانی است، یک بار ما را امتحان کنید. مشابه این کار با گارانتی و تست رایگان ممکن می شود و حتما روش های دیگری هم موجود است. خلاصه اینکه رپورتاژ قدرتمند روی این چنین ویژگی هایی بنا می شود(البته که در قالبی مخفی).

جمع بندی

حتما انتظار ندارید که در یک مقاله ی کوتاه، بی کم و کاست تمامی زیر و بم رپورتاژ معرفی شود. این امر محقق نیست زیرا همان طور که نشان دادیم، مساله آن قدر جدی است که موضوع مقالات علمی و دانشگاهی قرار می گیرد.
البته تلاش ما همواره ارائه ی کاربردی ترین دستورالعمل ها، در زبان و قالبی ساده بوده است.