تا به حال از منابع مختلف برای رپورتاژ تعریف ارائه داده ایم(داده اند) و مصداق های مختلفی را هم شاهد آورده ایم. این بار اما تصمیم گرفتیم سراغ سرچشمه ی کار برویم و به همین خاطر به سایت openschoolofjournalism.com
مراجعه کردیم. سایت مذکور به نوعی مدرسه ی آزاد و رایگان آموزش فعالیت های ژورنالیستی است و برای رپورتاژ تعریف مختصر زیر را ارائه می دهد:
An advertisement in the form of an editorial is called an advertorial.
“رپورتاژ تبلیغی است در لباس مستند.” فرقی نمی کند در کدام قالب ارائه شود، روزنامه، مجله، سایت، تلویزیون یا رادیو یک تبلیغ رپورتاژ نامیده می شود به شرطی که مشخص نشود تبلیغ است، یا قصد فروش محصول و خدمات یا تحمیل عقیده ای را دارد. در ادامه ی مطلب با ما باشید تا بیشتر و بهتر نقش و جایگاه رپورتاژ در عالم ژورنالیستی را بررسی کنیم.
چرا به دنبال رپورتاژ در دنیای ژورنالیست ها می گردیم؟
اگر چه ماهیت رپورتاژ تبلیغاتی و متعلق به مارکتینگ است اما نوشته هایی که اخیرا یافت شده نشان می دهد که گاهی شرط استخدام و به خدمت گرفتن یک نویسنده در نشریات معتبر توانایی خلق رپورتاژ است. اگر بخواهیم برای حرفمان سند ارائه دهیم باید به AdAge ارجاع دهیم که مدعی شد(فاش کرد) مجله های InStyle و Time در پاییز 2013 برای یک کمپین در Google به طور منظم رپورتاژ تهیه کرده اند. به همین خاطر است که این بار از ارتباط عمیق و حیاتی رپورتاژ و عالم نشریات خبری سخن به میان می آوریم.
نکته ای که این خبر و یافته هایی از این دست را اهمیت می بخشد این است که وظیفه ی نگارش رپورتاژ ها در آن بازه به عهده ی نویسنده و ویراستار بخش های ثابت ارجاع داده شده بوده است( به عنوان مثال نویسنده ی بخش سیاسی یا حوادث رپورتاژ سفارشی نوشته و ویراستاری کرده و در کنار سایر مطالب خود با نامی دیگر یا بدون نام چاپ کرده است).
البته ذکر این موضوع حیاتی است که اعلام کنیم پس از این اتفاق تایم اعلام کرده که این اتفاق و نوشتن رپورتاژ تنها برای یک پروژه بوده و همکاری هایی از این دست را به طور کامل متوقف ساخته است.
نگارش و چاپ رپورتاژ توسط ژورنالیست ها چه پیامی دارد؟
اگر به خاطر داشته باشید بارها بر این طبل کوبیده ایم که رپورتاژ زبان دارد و اگر قرار است جواب دهد باید به زبان منبعی سخن بگوید که در آن منتشر می شود. در اصل های مختلفی هم که ارائه می شود همواره یک یا دوبند به طور مستقیم و غیر مستقیم همین نکته را گوشزد می کند.
پیام این مطلب و مثالی که در ابتدا ارائه دادیم یک نکته بیشتر نیست، اگر می خواهید رپورتاژ بنویسید یا سفارش رپورتاژ داده اید و قصد بررسی عیار کیفی اش را دارید محتوای خود را لابه لای مطالبی که همزمان و در همسایگی رپورتاژ شما چاپ می شوند نگاه کنید، اگر چشمک می زند و مشخص است وصله ی ناجورِ نشریه(شبکه تلویزیونی، برنامه رادیویی و غیره) گشته با اطمینان باید گفت که کار شما در بهترین حالت یک تبلیغ معمولی است.
اما در عین حال باید نکته ای دیگر را مد نظر داشت تا کار به بیراهه کشیده نشود، توجه ویژه داشته باشید که در عین حالی که مطلب شما باید عادی به نظر برسد، لازم است که جذاب باشد و مخاطب را تا نقطه ی آخر بکشاند. این دو منافاتی ندارند. برای روشن تر شدن موضوع یک مثال ارائه می دهیم. فرض کنید قرار است بازیکنی از یک تیم فوتبال را برای یک امر تبلیغاتی به خدمت بگیرید، توصیه ی ما این است که سراغ بهترین بازیکن آن تیم بروید.
امیدواریم مثال ارائه شده تا حد قابل قبولی روشن بوده باشد، اما اگر بازهم بخواهیم تعریفی جایگزین ارائه دهیم باید بگوییم رپروتاژ شما باید حتما لباس نشریه ی فوق را پوشیده باشد و در عین حال بهترین عضو یا مطلب آن نشریه باشد.
جمع بندی و روشن کردن یک موضوع
این که در ابتدای بحث مثالی آوردیم که نویسندگان تایم رپورتاژ می نوشته اند و چه اهدافی را دنبال می کرده اند موضوع بحث نیست، از نظر ما چنین اقدامی به طور کامل مرزهای اخلاق را در می نوردد، اما بیان و ارائه ی این مطلب برای روشن شدن چگونگی رپورتاژ نویسی بود.
رپورتاژ شما در هر نشریه ای در قسمتی مخصوص درج می شود که مشخص است تبلیغاتی است اما بازهم شما باید بکوشید تا زبان نشریه ی میزبان را فراگیرید و به طور حداکثری شبیه شوید.