مقالات آموزشی

توضیحاتی کلی درباره رپورتاژ – قسمت دوم

مفید بود؟

در قسمت اول مقدماتی راجع به رپورتاژ ارائه دادیم و مشخص شد که یک رپورتاژ می تواند برای هر سه طرف دخیل در تولید، عرضه و مطالعه سودآور باشد. اگر قسمت قبل را نخوانده اید، به طور مستقل می توانید همین مقاله را تنها برای دریافت “دستورالعمل جامع تولید رپورتاژ” مطالعه فرمایید، یعنی به طور جامع توضیح داده شده که یک رپورتاژ چه ویژگی هایی دارد و باید چگونه آن ها را آفرید. اما توصیه ی اکید ما این است که حتما قبل از فراگیری سطرهای پیش رو، نگاشته های متن قبلی را حتی اگر شده سرسری، نگاهی بیاندازید.

چگونه یک رپورتاژ موثر بسازیم؟

یک اصل اساسی وجود دارد، رپورتاژ را خودتان نسازید! اگر بخواهیم دقیق تر توضیح دهیم منظور این است که لزوما چیزی که در ذهن شما اهمیت دارد، آن ویژگی نیست که مخاطب دوست داشته باشد. در نتیجه ی این امر بهتر است کار به یک متخصص ارجاع داده شود به این شکل که شما محصول یا خدمات را برای او شرح دهید و او خود شخصا چیزی که به نظرش جالب و جذاب می آید را بزرگ کند و با ادبیات رسانه ی خود متن را پر و بال دهد.
بسیار خب، تا اینجا نتیجه این شد که حتی در صورتی که دستی بر آتش نویسندگی داریم، خود رپورتاژ شخصی خودمان را نسازیم. اگر قسمت اول را مطالعه کرده باشید تاکید کردیم که رپورتاژ تبلیغ نیست، بلکه یک “قصه”(داستان) است. اگر بخواهم تجربه ی چندین ساله ی نگارش رپورتاژ شخصی ام را در اختیار شما قرار دهم باید بگویم که بندهای زیر را در نظر داشته باشید(خطاب به تمامی افرادی که قصد تولید رپورتاژ دارند یا می خواهند عیار کیفی یک رپورتاژ را تشخیص دهند):
تمامی قصه را برای مخاطب تعریف نکنید. تنها روی نکات جذاب دست بگذارید. شرکت یا برندی که محتوا درباره اش است چگونه آغاز به کار کرده؟ دستاوردهای جذابش کدام ها هستند؟ چه ویژگی یا پیشنهاد ویژه ای برای مخاطبین دارد؟
گاهی از یک فرد حاضر در مجموعه ی مورد نظر می توان رپورتاژی درجه یک تولید کرد. به عنوان مثال اگر کسی بخواهد راجع به KFC بنویسد چیزی جالب تر از اینکه بنیانگذارش در 70 سالگی با پول قرضی مرغ را به آن صورت پخت(کنتاکی) و حالا چنین امپراتوری عظیمی پدید آمده؟ مقصود این است که قصه ی فردی افرادی که در مجموعه حضور دارند، حتی جذابیت روابط خانوادگی، می تواند دست مایه ی پیرنگ رپورتاژ قرار بگیرد.
حتما و حتما به خواننده نشان دهید که برایش یک پیشنهاد واقعی در نظر دارید، یک تمایز یا ویژگی منحصر به فرد را ارائه دهید، رپورتاژ قرار نیست مصداق “کرامات شیخ و شیرینی شهد” باشد.
رپورتاژ باید زبان صمیمی و جذاب داشته باشد. اگر یک نویسنده ی کار کشته رپورتاژ بنویسد شاید حتی بتواند مخاطب را “ذوق زده” کند. دقت داشته باشید که این بند به معنی واقعی خط مرزی است که نویسنده های کار کشته را از تازه کار ها جدا می کند. اگر لحن رپورتاژ بیش از حد محاوره شود ارزش و اعتبار نوشته نزول می کند، در صورتی که خیلی رسمی باشد، حوصله ی مخاطب سر می رود، در نتیجه میزان صمیمیت و جذابیت رپورتاژ باید مثل ادویه ی غذا اندازه باشد.
تیتر یا عنوان را شوخی نگیرید، تحقیقات نشان می دهد کسی متن بی عنوان را نمی خواند، همچنین سعی کنید برای تصاویری که در رپورتاژ استفاده می کنید توضیح بنویسید.

رپورتاژ و یک نکته ی اخلاقی

به خصوص اگر نشریه یا رسانه ای هستید که بنا دارد حرفه ای رپروتاژ کار کند، عادت کنید که به نوعی بخش مجزایی برای رپورتاژ ها در نظر بگیرید و بنویسید این قسمت تبلیغاتی است. دو دلیل عمده برای این کار بر شمرده می شود، اول اینکه مشکلات حقوقی برای نشریه ی شما پیش نخواهد آمد(اگر فری لنسر هستید و در رسانه ی شخصی انتشار می دهید به طور مشابه برای شما هم صادق است) و از این مهم تر، اعتبار رسانه ی خود را حفظ خواهید کرد. تجربه ی شخصی من نشان می دهد که این کار تاثیری بر محبوبیت رپورتاژ شما ندارد(در رسانه های انگیسی زبان کوچک می نویسند “Paid Advertisement” و از این طریق بخش رپورتاژ را جدا می کنند).

رپورتاژ نیازمند پایان خوش

گفتیم که رپورتاژ قصه است، در این حوزه کسی تراژدی دوست ندارد، سراغ افراد بروید و تجارب زیبایشان را در متن خود قرار دهید، حتی اگر متن شما به اقتضای زمانه درباره ی موضوعی دلخراش سخن می گوید، چاره ای نیست، راهی بیابید و با تاباندن کورسوی هر چند کوچکی از امید آن را به پایان ببرید. امیداوریم آن چه در اختیارتان گذاشتیم مفید به فایده بوده باشد.
توجه، مقاله ی نگاشته شده بر مبنای نوشتار Jim Busch از Pittsburgh Pennysaver تهیه و تدوین گردیده است.

Author

مدیریت سایت

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.