مارکتینگ چیه؟ به فکر درآمدزایی هستین؟ نمی‌دونین از کجا شروع کنین؟ یه کسب و کار خونگی کوچیک رو می‌خواید راه اندازی کنین؟ می‌ترسین موفق نشین؟ ترس از این رو دارین که کالاتون به فروش نره یا به قیمت مناسبی از شما نخرن؟ چرا هیچ کالای ایرانی در جهان به ارزش واقعی خود به فروش نمی‌رسه؟ مواردی مثل پسته، زعفرون، خاویار و یا فیروزه هیچ کدام به ارزش واقعی خود فروخته نمی‌شن. نه تنها این کالاها، بلکه کالاهای مدرن‌تر هم به ارزش واقعی فروخته نمی‌شن. برای مثال لباسی که یه مزون ایرانی می‌دوزه یا شکلاتی که تو ایران درست می‌شه یا حتی ظرف و ظروف سرامیکی و زیورآلات هیچ کدام در مقایسه با مشابه غربی خود به ارزش واقعی فروخته نمی‌شن. Marketing رشته‌ی گم شده‌ی این هزارتوی بی جواب هست. در مقالات قبل در خصوص اینفلوئنسر مارکتینگ، افیلیت مارکتینگ، نیچ مارکتینگ و ویدیو مارکتینگ مطالبی به شما ارائه دادیم در این مقاله قصد داریم شما رو با Marketing آشنا کنیم.

کالای ایرانی

ممکن با خود فکر کنین که فرش ایرانی در خارج از کشور به قیمتی بین 100 تا 500 هزار دلار فروش می‌‎ره. پس این خوبه و ما مارکتینگ قوی داریم! اصلاً موضوع نگران کننده‌ای وجود نداره. اما ما به شما می‌گیم که در عوض جواهرات بولگاری و نقاشی‌های ونگوگ به یک تا 10 میلیون یورو به فروش می‌رسن. البته این مسئله هم در نظر داشته باشین که گرون‌ترین تابلوی ونگوگ 75 میلیون یورو به فروش رسید، اما گرون‌ترین قالی ایرانی که تا به حال فروخته شده یه قالی از قرن هفدهم هست که برای موزه یکی از کشورهای عربی به قیمت 33 میلیون دلار خریدن. یه قالی ایرانی 10 میلیون دلار و دیگری 3 میلیون دلار! تا به حال این 3 نمونه از بالاترین قیمت فرش و قالی ایرانی بوده‌اند. برای آگاهی از ارزش Marketing و چگونگی اون با ما باشین.

ارزش مارکتینگ

برای درک ارزش و اهمیت مارکتینگ در جهان امروز، بیشتر این موارد را بررسی می‌کنیم. در ادامه نگاهی به گرون قیمت‌ترین نقاشی‌های جهان می‌اندازیم. نقاشی زیر که مشاهده می‌کنین به قیمت 450 میلیون دلار به فروش رفته. نقاشی عیسی مسیح منجی جهان اثری از لئوناردو داوینچی هست که یکی از گرون قیمت‌ترین تابلوهای به فروش رفته در حراج کریستی بوده.

مارکتینگ

 

تابلوی زیر با نام شماره 6 بنفش، سبز و قرمز اثری از مارک روتکو هست که با قیمت 186 میلیون دلار به فروش رفته. شاید با خود بگین که این نقاشی چیز خاصی نداره و ما هم می‌تونیم بکشیم اما مسئله این هست که ما نمی‌تونیم به این قیمت بفروشیم.

مارکتینگ

بنابراین سوالی که تا اینجا در ذهن ما نقش می‌بنده این هست که چرا غربی‌ها می‌تونن کالاهای خود رو به قیمت‌های بالا بفروشن و ما نه!؟ در اصل اگه ما در زمینه Marketing قوی‌تر کار می‌کردیم، اینطوری نمی‌شد. اگه بخوایم خیلی ساده و خلاصه بگیم که Marketing چیه؟ در اصل یعنی ما بدونیم که چطوری جنس خود رو در بازار عرضه کنیم!

پرسش
حالا واقعاً چطوری باید جنس خود رو در بازارهای جهانی عرضه کنیم؟

در اصل مجموعه رفتارهای طراحی شده؛ لطفاً دقت کنین مجموعه‌ نه یکی دوتا! مجموعه رفتارهای طراحی شده باعث موفقیت یک محصول در بازار می‌شه. مجموعه رفتارهای نامنظم و بدون آگاهی هم باعث شکست اون می‌شه. برای مثال مجموعه رفتارهای برند ریاضی تبریز باعث شده تا فرشش 90 هزار دلار قیمت گذاشته بشه که اگه مجموعه رفتارهای هوشمندانه‌تری داشت می‌تونست 1 میلیون دلار قیمت گذاشته بشه. شاید با خود بگین که یه فرش ایرانی در قیاس با تابلوی داوینچی به نسبت مناسب فروخته شده اما در نظر داشته باشین که بافت این قالی 10 سال طول کشیده و طراحی بهترین طراح تبریز به نام تبریزی و بافت بهترین استاد تبریز یعنی ریاضی بوده و چندهزار ساعت آدم‌های متخصص زمان برای بافت و طراحی و رنگرزی اون گذاشتن بنابراین باید به قیمت واقعی و بالاتری فروخته بشه. در ادامه مثال موفقی از Marketing یه برند تجاری می‌زنیم.

Fiji

مارکتینگ فیجی یکی از موفق‌ترین‌ها حساب می‌شه. چرا؟ الان میگیم. فیجی در اصل همون آب معدنی و آب آشامیدنی هست. مجموعه رفتارهای طراحی شده برند فیجی باعث شده آبی که در خونه‌ی همه ما یافت می‌شه، در بطری‌های فیجی به قیمت 276 دلار به فروش برسه. این در صورتی هست که قیمت یه برند دیگه آب معدنی اینطوری که 6 تا بطری یک و نیم لیتری 5 دلار هست. به نظر می‌رسه که فیجی اهمیت Marketing رو درک کرده. شاید فکر کنین که باتون شوخی می‌کنیم اما در غرب کشور آدم‌ها آرزو دارن آب فیجی رو برای یک بار هم که شده بنوشن.

Marketing

اگه شما در قسمت سرچ اینستا خود Fijiwater# رو جستجو کنین، 186 هزارتا پست در این مورد می‌بینین. آدم‌هایی از سراسر دنیا و از کشورهای مختلف عکس بطری فیجی رو گذاشتن. حالا برین و هشتگ فرش ایرانی رو سرچ کنین. در کمال تعجب می‌بینین که تنها کمی بیشتر از یه بطری آب معدنی پست داره. چیزی حدود 195 هزار پست! نکته دیگه‌ای که نظر شما رو جلب می‌کنه این هست که هیچ آدمی از هیچ کشوری با فرش ایرانی عکس نگرفته و عکس‌ها و پست‌ها فقط از طرف فرش فروشی‌ها بودن. Marketing قوی می‌تونه مشکل گشای همه این موارد باشه. متاسفانه ضعف در Marketing باعث شده که فرش ایرانی حتی از یه بطری آب معدنی هم محبوبیت کم‌تری داشته باشه.

مارکتینگ چیست؟

به زبانی ساده و به طور خلاصه بخواهیم بیان کنیم، مارکتینگ به هر اقدامی گفته می‌شود که یک شرکت برای جذب مخاطب به محصول یا خدمات شرکت از طریق پیام رسانی با کیفیت انجام می‌دهد، گفته می‌شه. در اصل Marketing با هدف بلند مدت نشان دادن ارزش محصول، تقویت وفاداری به نام تجاری و در نهایت افزایش فروش هست. شاید از خود بپرسین که چه لزومی به بازاریابی هست؟ یا مثلاً برای توزیع محصول خرده یا به عبارتی خرده فروشی چه نیازی به حضور بازاریابان هست؟ اگه منطقی به این مسئله فکر کنین، به نظر منطقی می‌رسه. در اصل بازاریابان انگشت خود رو روی نبض مصرف کننده میذارن. هدف اونها از این کار این هست که مصرف کنندگان شما رو به طور مداوم مورد تحقیق و تجزیه و تحلیل قرار بدن. روی عادات خرید آنلاین مصرف کننده‌های شما مطالعه کنن و یک سوال اساسی مطرح کنن: مشتری ما از کجا، چه زمانی و چگونه می‌خواهد با تجارت ما ارتباط برقرار کند؟ اما شاید این مسئله هم برای شما مطرح بشه که ما در ایران هم Marketing داریم پس چطور نمی‌توانیم مانند غربی‌ها موفق باشیم؟ متاسفانه ما در ایران Marketing رو اونقدر که باید جدی نمی‌گیریم و افرادی که در این زمینه تخصص خاصی ندارن وارد این بازار کار می‌شن. در صورتی که باید کار رو سپرد دست کاردان!

پیشنهاد برای مطالعه
تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال + مزایا و معایب بازاریابی سنتی و دیجیتال

هدف مارکتینگ چیست؟

مارکتینگ در اصل فرآیندی هست که افراد رو به محصول یا خدمات شرکت شما علاقه مند می‌کنه. این مسئله از طریق تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل و درک منافع مشتری ایده آل شما اتفاق می‌افته. Marketing در اصل مربوط به تمام جنبه‌های یک تجارت هست. از جمله مواردی مانند توسعه محصول، روش‌های توزیع، فروش و تبلیغات هست. بازاریابی مدرن از دهه 1950 آغاز شد. در اصل زمانی که مردم شروع به استفاده از رسانه‌ها بیش از رسانه چاپی کردن. با ورود تلویزیون و بعد از اون اینترنت به خانوارها، بازاریابان می‌تونستن کمپین‌های مختلفی رو در چندین سیستم عامل انجام بدن. همانطور که ممکن هست انتظار داشته باشین، طی 70 سال گذشته بازاریابان برای تنظیم دقیق چگونگی فروش یک محصول به مصرف کنندگان برای بهینه سازی موفقیت، اهمیت بیشتری پیدا کردن. در اصل هدف اساسی از Marketing جذب مشتری به برند شما از طریق پیام رسانی هست. در حالت ایده آل این پیام رسانی برای مخاطبان شما مفید و آموزشی هست. بنابراین می‌تونین مصرف کنندگان خود رو به لید تبدیل کنین. امروز به معنای واقعی کلمه 10ها مکان وجود داره که می‌شه یه کمپین بازاریابی رو انجام داد.

مراحل مارکتینگ

Marketing

در این بخش بهتره نگاهی اجمالی به مراحل Marketing بندازیم تا متوجه بشیم که چه مراحلی رو باید برای فروش محصولات خود طی کنیم. بازاریابی یا مارکتینگ شامل 4 مرحله است. شرکت‌ها یا کسب و کارهای خونگی برای اطمینان از آمادگی محصولات یا خدمات خود برای فروش باید مراحل مختلف بازاریابی رو طی کنن.

ایده

بازاریابی یا Marketing از زمانی شروع می‌شه که ایده‌ای برای یه محصول یا خدمات ایجاد کنین. قبل از راه اندازی یک محصول یا خدمات باید تصمیم بگیرین که چی می‌فروشین. چه گزینه‌هایی در دسترس شما هست و چگونه محصول شما و در چه بسته بندی به مشتریان ارائه می‌شه؟ در اصل این مرحله به علت این که گام نخست شما هست، بسیار مهم و حیاتی است. پیشنهاد می‌کنیم که بیشترین تمرکز خود رو روی این مرحله بذارین. حتی اگه گروهی ایده پرداز داشته باشین، مطمئناً راحت‌تر در این مسیر پیش می‌رین.

تحقیق و آزمایش

قبل از این که ایده خود رو عمومی کنین، باید تحقیق و آزمایش روی مارکتینگ یا بازاریابی خود انجام بدین. بخش‌های بازاریابی معمولاً مفاهیم محصول جدید رو با گروه‌های متمرکز و نظرسنجی‌ها آزمایش می‌کنن تا میزان علاقه مشتری رو بسنجن و ایده‌های محصول رو اصلاح کنن و مشخص کنن که چه قیمتی می‌تونن تعیین کنن. در این مرحله از Marketing تحقیق در مورد رقبا می‌تونه به شما در تعیین قیمت خوب و بهینه و تولید ایده برای جایگاه سازی برند در بازار موجود کمک کنه.

تبلیغات

اطلاعاتی که شما در تحقیقات خود جمع می‌کنین به شما کمک می‌کنه تا استراتژی بازاریابی خود رو تعریف کرده و یه کمپین تبلیغاتی ایجاد کنین. این کمپین‌ها می‌تونن انواع مختلفی از رسانه‌ها، رویدادها، تبلیغات مستقیم، مشارکت‌های پولی، روابط عمومی و موارد دیگه رو شامل بشن. قبل از شروع یه کمپین تبلیغاتی، معیارهای مشخصی تعیین کنین که می‌تونین برای سنجش میزان کارایی اون کمپین تبلیغاتی استفاده کنین. تبلیغات بخش مهمی از Marketing هست.

فروش

آخرین مرحله از مارکتینگ ، فروش هست. دقیقاً کاری که غربی‌ها در اون تخصص خوبی دارن. شما باید تعیین کنید که کجا و چگونه می‌خواید به مشتریان خود بفروشین؟ به عنوان مثال، شرکت‌های تولید کننده کالاهای مصرفی، کالای خود رو به عمده فروشانی می‌فروشند که سپس به دست خرده فروشان می‌رسه. در بازار صنعتی در اصل فرآیند خرید طولانی‌تر هست و این موضوع باعث می‌شه تا تصمیم گیرندگان بیشتری درگیر بشن. شما ممکن کالا و خدمات خود رو به شکل محلی، ملی یا حتی بین المللی بفروشین. حتی برخی از شرکت‌ها محصولات خود رو فقط به صورت آنلاین می‌فروشن. کانال‌های توزیع و فروش شما بر این که چه کسی محصولات شما رو خریداری می‌کنه، چه زمانی اونها رو خریداری می‌کنه و از کجا خریداری می‌کنه، تاثیر داره. بنابراین در مرحله فروش از Marketing خود باید به این موارد توجه ویژه داشته باشین.

کسب و کار خونگی و مارکتینگ قوی

شاید شما قصد دارین که یه کسب و کار خونگی راه اندازی کنین اما بودجه کافی برای استخدام یه متخصص در زمینه مارکتینگ رو ندارین! شما می‌تونین با چند قدم ساده به درآمدزایی برسین و کارفرمای خودتون باشین. اولین و مهم‌ترین مسئله در Marketing و درآمدزایی این هست که شما در طول زندگی همیشه می‌خواید پول زیادی به دست بیارین اما آیا تا به حال از خودتون پرسیدین که پول چیه؟ چطوری به دست میاد؟ اصلاً هوش مالی کافی برای به دست آوردنش رو دارم؟ قشر متوسط رو به پایین جامعه مدام به دنبال پول میدود و در نهایت پول چندانی هم نصیبش نمی‌شه. چرا؟ چون اون برای پول کار می‌کنه، نه پول برای اون! برای ورود به قشر ثروتمند جامعه باید پول رو به خدمت خود بگیرید. چطوری؟ بیاید با بیان مثالی این مسئله رو باز کنیم!

هوش مالی

قبل از مارکتینگ و علم به اون باید هوش مالی مناسب رو داشته باشین. کودکی رو می‌شناختم که سراسر تابستون خود رو در کارگاه چوب بری کار می‌کرد و در پایان تابستون با کلی خستگی و بدون لذت بردن از تعطیلات اندک پولی به دست آورده بود. اون رو راهنمایی کردم و تابستان سال بعد ناگهان اتفاق هیجان کننده‌ای برای او افتاد. این بار اون پول رو به خدمت خود گرفت. چطوری؟ کتاب‌های دست دوم همه دوستان و آشنایان خود رو با قیمت مناسبی خرید و در زیر زمین خانه با کمک دوستش یک کتابخانه کوچک درست کرد. سپس تبلیغات زیادی در سراسر شهر انجام داد و اعلام کرد که نوجوانان و جوانان می‌تونن با قیمت خیلی مناسب‌تری در کتابخانه آن‌ها عضو شون. در نهایت از خواهر خود برای حسابرسی کمک گرفت و 10% از سود خود را به او داد. اون کودک تونست با هوش مالی خوب هم از تابستون خود لذت ببره هم مدام کار نکنه هم پول بیشتری به دست بیاره. هدف ما از هوش مالی و Marketing دقیقاً همین است.

امیدواریم از این مطالب نهایت استفاده رو برده باشین. سوالات و نظرات خود رو در بخش دیدگاه با ما به اشتراک بذارین.