هر کس که تاکنون دستی هر چند کوچک در اقیانوس بزرگ بازاریابی عملکرد داشته است، کلمه CTR را شنیده است. CTR که مخفف عبارت “Click-Through Rate” میباشد و در فارسی به نرخ کلیک معنا می شود، به معنی محاسبه تعداد افرادی است که بر روی یک صفحه آگهی کلیک کرده اند ( تعداد کلیکها ) تقسیم بر تعداد دفعات دیده شدن آن آگهی.
CTR یا نرخ کلیک چیست
تعداد دفعات نمایش آگهی / تعداد کلیکهای روی آگهی = نرخ کلیک یا CTR
به عنوان یکی از پارامترهای بازاریابی عملکرد، شما به شدت با نرخ کلیک ( CTR ) مواجه هستید. اما در حقیقت نرخ کلیک ( CTR ) چیزی فراتر از یک پارامتر است. زیرا آگهی دهندگان معمولا برای هر کلیک روی آگهی مورد نظر هزینه پرداخت میکنند. در نتیجه نرخ کلیک روی نتیجه برای هر دو طرف در یک رابطه تبلیغاتی اثرگذار است و بنابراین، در باب اهمیت نرخ کلیک در فعالیتهای مربوط به پرداخت برای هر کلیک ( PPC ) روزانه شما، ما 7 راهکار موثر در مورد نرخ کلیک را که لازم است شما بدانید خلاصه کرده ایم. تنها با در نظر گرفتن این نکات، شما مسیر طولانی درک کارکرد نرخ کلیک ( CTR ) و چگونگی بهینه سازی آن را براحتی میپیمایید.
نرخ کلیک ( CTR ) یک پارامتر کلیدی است
به طور کلی نرخ کلیک بالا معادل با نرخ تبدیل بالاتری است. این شاید به این واقعیت مربوط باشد که وقتی افرادی روی آگهی شما کلیک می کنند درگیر فعالیتهای مربوط به آن می شوند، و اغلب برای دنبال کردن پیشنهادات شما یا عملکردهای CALL TO ACTION شما ترغیب می شوند. بنابراین هرچه افراد بیشتری کلیک کنند، نرخ مشارکت ( engagement rate ) بالاتر خواهد بود، امتیاز کیفیت بهبود می یابد، هزینه هر کلیک پایین می آید و سهم نمایش آگهی نیز افزایش می یابد. یک نرخ کلیک خوب دارای یک پیامد چندگانه است که زنجیره ای کامل از نتایج مثبت را بهمراه دارد.
همراه با دیگر شاخصهای کلیدی عملکرد ( KPI ) نرخ کلیک حتی قدرتمندتر هم خواهد بود
به یاد داشته باشید که نرخ کلیک اندازه گیری ای برای میزان کلیک افراد بر روی آگهی شماست و منعکس کننده نرخ تبدیل ( conversion rate ) در صفحات فرود ( landing page ) مانند تعداد افرادی که یک فرم را پر کرده اند و یا با نماینده فروش شما قرارداد بسته اند، نیست. نرخ کلیک میتواند بوسیله تعداد کلیکهایی که بر روی آگهی شما می شود، میزان محبوبیت آن را به شما بگوید – اما اگر هدف شما میزان تبدیل و فروش و نه بازدید کنندگان سایت هستند، بنابراین نرخ کلیک به تنهایی نتیجه چندانی برای شما نخواهد داشت.
برای مثال اگر یک آگهی دارای نرخ کلیک ( CTR ) بالا و در عین حال نرخ تبدیل ( conversion rate ) پایین باشد، این نشانه ای احتمالی از آن است که مخاطب شما بسیار گسترده است، یا شاید پیغام آگهی شما کاملا در راستای صفحه فرود شما تنظیم نشده است. بنابراین همزمان با نرخ کلیک از پارامترهای دیگر نیز برای دستیابی به یک نتیجه کامل استفاده کنید.
یک نرخ کلیک ( CTR ) خوب چیست
آنچه که به عنوان یک نرخ کلیک خوب مورد توجه قرار میگیرد، کاملا متفاوت و در عین حال وابسته به پلت فرم ( PLATFORM ) است. برای جستجوی تبلیغات کلیکی گوگل( AdWords paid search ) میانگین نرخ کلیک 2% و بالاتر به عنوان یک نرخ کلیک خوب مطرح می شود. ولیکن برای آگهی های فیس بوک، متوسط نرخ کلیک 0.9% ( زیر 1 درصد ) است.
در کنار بررسی میانگین کسب و کار خود، به یاد داشته باشید – سخت ترین رقیبی که شما با آن مواجه هستید خودتان می باشید. سعی کنید سوابق خود را ثبت کنید و برای دستیابی به یک نرخ کلیک بالاتر تلاش کنید.
نرخ کلیک ( CTR ) بر روی سئو شما اثرگذار است
رتبه بندی شما در موتورهای جستجو به میزان محبوبیت سایت شما بستگی دارد و میزان محبوبیت با میزان بازدید از صفحه شما ارزیابی می شود. هرچه صفحه شما میزان کلیک بیشتری داشته باشد – یا به عبارت دیگر هر چه نرخ کلیک ( CTR ) شما بیشتر باشد – موتورهای جستجو آن را ارزشمندتر می پندارند و بنابراین به طور طبیعی صفحه شما در لیست نتایج جستجو به رتبه بندی بالاتری دست می یابد. نتیجه آنکه نرخ کلیک ( CTR ) بالا، سئو بهتری را بهمراه دارد.
رتبه سایت به میزان کیفیت و ارتباط محتوای سایت شما با واژه جستجو شده مرتبط است و نرخ کلیک مهمترین عامل برای تعیین میزان کیفیت و ارتباط با خواست مخاطب می باشد. موتورهای جستجو نرخ مشارکت ( engagement rate ) را برای تصمیم گیری در مورد اینکه کدام صفحه مناسبترین صفحه برای نتیجه جستجو است، بررسی می کنند. بنابراین وب سایتتان را تبدیل به یک مهمانی کنید که همه بخواهند در آن حضور یابند، و به این ترتیب نرخ کلیک خود را برای بالا بردن میزان سئو بهبود ببخشید.
متن بهتر برای آگهی شما میتواند نرخ کلیک شما را بالا ببرد
مگر اینکه جزء 50% کلیکهای تصادفی باشید که فردی بر روی آگهی شما بدلیل آنکه ان را جالب دانسته کلیک کند در غیر این صورت، آگهی های با نرخ کلیک ( CTR ) بالاتر در ایجاد ارتباط با مخاطب خود موفق تر بوده اند. برعکس، اگر آگهی شما دارای نرخ کلیک ( CTR ) پایینی است، شما ممکن است با کار بر روی متن آگهی، پیغام یا طراحی آن و با هدف جذابتر کردن آن برای مخاطب بتوانید نرخ کلیک خود را بالا ببرید.
نگاهی به آگهی های با کارایی بالای خود بیندازید، چه کلمات یا عباراتی در آنها استفاده کرده اید؟ فرم CALL TO ACTION شما به چه صورتی است؟ قسمت چشمگیر طراحی شما چیست؟ سعی کنید چیزهایی که باعث بالابردن کارایی آگهی شما شده اند را برای رسیدن به نتایج بهتر تکرار کنید.
کلمات کلیدی تاثیر بسزایی دارند
این فقط متن بهتر برای قانع کردن نیست، بلکه شما باید بر روی کلمات کلیدی تان نیز کار کنید و راه حل اینجاست: خاص باشید.
بطور مثال، تصور کنید که شما یک شیرینی پز هستید که هدفتان افرادی است که در جستجوی کاپ کیک برای پذیرایی در مراسم ها هستند. کلمه کلیدی ” کاپ کیک ” بسیار گسترده استف اما اگر شما کلمه کلیدی تان را به یک کلمه کلیدی خاص تر مثلا ” پذیرایی با کاپ کیکهای ویزه ” محدود کنید، مخاطب بسیار بیشتری جذب می کنید. با انتخاب کلمات کلیدی متمرکز شده، شما تعداد دفعات نمایش و کلیکها را فدای بدست آوردن نرخ کلیک ( CTR ) بالاتر می کنید. و این به آن علت است که آگهی شما ترافیک با کیفیت تری را جذب میکند.
آزمودن راهی برای رسیدن به موفقیت است
همانگونه که متخصصان PPC یا ( PAY PER CLICK ) پیشتر اشاره کرده اند، PPC کاملا در مورد آزمودن آنچیزی است که که کارایی دارد و آنچیزی که کارایی ندارد. استفاده از تست A/B بر روی آگهی های شما برای پیدا کردن راهی به منظور بالا بردن نرخ کلیک ( CTR ) بسیار مهم است.
این ممکن است موردی به کوچکی عدم نقطه گذاری ها، استفاده از اعداد به جای کلمات و یا راهی است که شما CALL TO ACTION خود را کلمه بندی می کنید. یا اینکه شاید شما به عکسی احساس برانگیز تر نیاز دارید. بهرحال هر چه که باشد، به محض اعلام نتیجه آزمون شما، مطمئن شوید که تغییرات لازم را در آگهی های خود اجرا می کنید. سپس در یک چرخه انتشار و آزمودن مجدد شرکت کنید. با کمی سختی و پشتکار بیشتر شما می توانید سایت خود را بهینه سازی کرده و نرخ کلیک ( CTR ) خود را افزایش دهید. برای افزایش نرخ کلیک شما ما یه راهکار نهایی نیز به شما ارائه می کنیم:
مخاطب خود را بشناسید
اگر می خواهید نرخ کلیک ( CTR ) خود را افزایش دهید با شناخت مخاطب خود آغاز کنید. به جای آنها فکر کنید و ببینید مخاطب شما چگونه کالا یا خدماتی را که به دنبال آن است توصیف می کند، زبان و اصطلاحات آنها را بیاموزید، از مواردی که برای شما مهم است اما از نظر انها دارای اهمیت نیست اجتناب کنید. البته به همین سادگی نیز نیست، این موضوع شامل درک عمیق کسب و کار و خدمات شما، تجزیه و تحلیل های پیچیده – اما از همه مهمتر – صحبت کردن با مخاطبتان است.
هر ارتباطی که با مخاطبان خود دارید، شانسی برای فهمیدن بیشتر آنهاست. از این اطلاعات حیاتی نگذرید. سعی کنید بفهمید که پروفایل ایده آل مشتری شما چگونه است و از اعمال نفوذ خود در هر فرصتی بر آن اطمینان حاصل کنید.