حتما این سوال برای شما هم پیش آمده که چرا بعضی از سایت ها بازدیدهای خوبی دارند؟ یا چطوری مطالب مفید و جذاب و در عین حال ساده، روان و قابل فهم را تهیه می کنند؟
تا به حال دنبال جواب سوال تان رفته اید؟
بگذارید از زاویه دیگری به قضیه نگاه کنیم …
یک نفر سایتی راه اندازی می کند و چند نفر تولیدکننده محتوا استخدام می کند، تا برای سایت او محتوا تولید کنند. کاربر هم وارد سایت می شود و از محصولات و خدمات صاحب سایت خرید می کند و والسلام!
واقعا اگر صفر تا ۱۰۰ سایت داشتن را این گونه تصور می کنید، بهتر است که اصلا کسب و کارتان را بر روی سایت قرار ندهید و به دنبال این طور کارها نروید!
در اینجا می خواهم به نکته خیلی مهمی در مورد تولید محتوا اشاره کنم، اما قبل از آن باید در مورد استراتژی تولید محتوا کمی برایتان توضیح بدهم. پس تا انتهای این مقاله، مرا همراهی کنید.
صفر تا صد استراتژی محتوا
دنیای اینترنت دنیای بسیار عجیبی است به عجیبی یک شمشیر دولبه! امکان ندارد به دنبال عبارتی در این دنیا بگردید و پیدایش نکنید. کلمه محتوا نیز برای موتورهای جستجو استثنا نیست و هزاران هزار مطلب را در این حوزه به شما معرفی خواهند کرد که احتمالاً اغلب در رابطه با تولید محتوا خواهند بود اما باید حواسمان به این شمشیر دولبه باشد، حواسمان باشد تا مصداق ” توهم دانش از نادانی هم بدتر است” نباشیم. به همین منظور در اینجا یک قدم باید به عقب برگردیم تا در رابطه با خود محتوا و استراتژی محتوا بدانیم که مقدمهی تولید محتوا هستند. این موضوع زمانی بیشترین اهمیت را پیدا میکند که بخواهید از مزایای محتوا در کسب و کار استفاده کنید. اینجاست که باید از استراتژی محتوا شروع کرد و نه از تولید.
رویکرد ما در فرامحتوا نسبت به آموزش مطالب مرتبط به محتوا به این صورت است که در ابتدا اهمیت و ضرورت موضوع مربوطه را بیان میکنیم تا فرد در صورت نیاز و لازم دیدن موضوع، تصمیم به ادامه آن بگیرد و سپس به معرفی و تعاریف میپردازیم. در نهایت نیز نحوه اجرا و پیادهسازی مفاهیم مطرح شده، بیان میشود زیرا صرفاً دانستن یک موضوع کمکی به پیشرفت سازمان و خود فرد نخواهد کرد.
حال که اهمیت استراتژی محتوا به عنوان گام اول برای استفاده از محتوا روشن شد سؤال بعدی در رابطه با پیادهسازی و چیستی استراتژی محتوا است که فلوچارت زیر کمک شایانی در این راستا خواهد کرد.
فلوچارت فوق فقط برای دانستن نیست و در فاز اجرایی نیز برای رسیدن به یک استراتژی جامع تمامی مراحل فوق باید به ترتیب طی شود.
همانطور که همیشه گفتهایم و در فلوچارت هم قابل مشاهده است، همه چیز با یک چرا شروع میشود: چرا استراتژی محتوا؟ انگیزه شما از این کار چیست؟ زیرا تا وقتی که دلیل محکمی برای انجام یک کار نداشتهباشید با کوچکترین مشکلی ناامید خواهید شد، خصوصا محتوا که نیازمند صبر است.
مدیر محتوا
شیوهها و اهداف مدیریت محتوا بر اساس مأموریت و ساختار نظارت سازمانی متفاوت است. سازمانهای خبری، وبسایتهای تجارت الکترونیکی و مؤسسات آموزشی، همگی به شیوههای مختلف از مدیریت محتوا استفاده میکنند. این امر، تفاوت در واژگان و نامها و تعداد مراحل فرایند را نشان میدهد.
مثلاً، نمونهای از محتوای دیجیتالی توسط یک یا چند نویسنده ایجاد میشود. با گذر زمان ممکن است آن محتوا ویرایش شود. یک یا چند نفر ممکن است بعضی غلطهای ویرایشی را تذکر دهند که محتوا را برای انتشار بهبود بخشد. انتشار میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد؛ میتواند عمل انتقال محتوا به دیگران، یا اعطای حق دسترسی دیجیتالی به یک محتوای مشخص برای یک فرد مشخص یا گروهی از افراد باشد. بعدها ممکن است محتوا توسط شکل دیگری از محتوا جایگزین، و در نتیجه حذف، یا غیرقابل استفاده شود.
مدیریت محتوا یک فرایند ذاتاً مشترک است که اغلب شامل نقشها و مسئولیتهایی به شرح زیر است:
- خالق: مسئول ایجاد و ویرایش محتوا است؛
- ویرایشگر: مسئول تنظیم محتوای پیام و روش تحویل، شامل ترجمه و محلیسازی؛
- ناشر: مسئول انتشار محتوا برای استفادهٔ افراد؛
- مدیر: مسئول مدیریت مجوزهای دسترسی به پوشهها و فایلها، معمولاً با استفاده از تخصیص حقوق دسترسی به گروهها یا نقشهای کاربری وظیفهٔ خود را انجام میدهد. همچنین ممکن است مدیران از راههای مختلف، کاربران را یاری و حمایت کنند.
- مشتری، بیننده یا مهمان: کسی که محتوا را پس از انتشار یا اشتراکگذاری میخواند یا از طریق دیگری دریافت میکند.
جنبهٔ حیاتی مدیریت محتوا، توانایی مدیریت نسخههای مختلف محتوای منتشرشده است. نویسندگان و ویراستارها اغلب نیاز دارند نسخههای قدیمی ویرایششده را به دلیل شکست فرایند یا یک سلسله ویرایشهای نامطلوب، بازیابی کنند.
جنبهٔ دیگر مدیریت محتوا که به اندازهٔ قبلی مهم است، ایجاد، نگهداری و استفاده از استانداردهای بررسی است. هر بخش از فرایند ایجاد و بررسی محتوا نقش منحصر به فرد و مجموعهای مسئولیت در توسعه و/یا انتشار محتوا دارد. هر عضو از تیم بررسی نیاز به استانداردهای روشن و مختصری دارد که باید همیشه برقرار باشد تا ثبات طولانیمدت و سلامت پایگاه دانش را تضمین کند.
یک سیستم مدیریت محتوا مجموعهای از فرآیندهای خودکار است که ممکن است ویژگیهای زیر را پشتیبانی کند:
- وارد کردن و ایجاد اسناد و مواد چندرسانهای؛
- تعیین تمام کاربران کلیدی و نقشهای ایشان؛
- توانایی تخصیص نقشها و مسئولیتها به گروههای مختلف یا انواع محتوا؛
- تعریف وظایف گردشکار اغلب همراه با پیام، طوریکه مدیران محتوا از تغییرات محتوا آگاه شوند؛
- توانایی پیگیری و مدیریت نسخههای متعدد یک محتوای خاص؛
- توانایی انتشار محتوا در یک مخزن برای حمایت از دسترسی به محتوا. بهطور فزاینده، مخزن بخش اصلی یک سیستم است، و امر جستجو را با بازیابی اطلاعات در هم میآمیزد.
سیستمهای مدیریت محتوا شکلهای زیر را به خود میگیرند:
- یک سیستم مدیریت محتوای وب، نرمافزاری برای مدیریت وبسایت است، که اغلب بهطور ضمنی به این معنا به کار میرود؛
- کار تشکیلات هیئت تحریریهٔ یک روزنامه؛
- گردشکار برای انتشار یک مقاله؛
- یک سیستم مدیریت اسناد؛
- یک سیستم مدیریت محتوا با منبع واحد، جایی که محتوا در قطعههای یک پایگاهدادهٔ رابطهای ذخیره میشود.
آقای Marc Feldman، کارشناس مدیریت محتوا، سه ساختار نظارتی اصلی در مدیریت محتوا را چنین بیان میکند: محلیسازی، متمرکزسازی و متحدسازی، که هر کدام نقاط ضعف و قوت خود را دارند.
نظارت از طریق محلیسازی:
مدلهای نظارت از طریق محلیسازی، با قرار دادن کنترل در دست کسانی که بیش از همه با محتوا سر و کار دارند، یعنی کارشناسان محتوا، به آنها قدرت میدهند و موجب بروز خلاقیت در ایشان میشوند. این فواید به قیمت از دست رفتن نسبی کنترل و نظارت مدیریتی حاصل میشود.
نظارت از طریق متمرکزسازی:
وقتی اهرمهای کنترل به شدت متمرکز میشوند، سیستمهای مدیریت محتوا میتوانند پیام خود را با نام تجاری متحد و بسیار واضح، ارائه کنند. علاوه بر این، ساختار نظارتی متمرکزسازی در مدیریت محتوا فرصتهای زیادی برای صرفهجویی در هزینههای سازمانها ایجاد میکند، مثلاً ۱) پرهیز از تلاشهای موازی در ایجاد، ویرایش، قالببندی، هدفگذاری مجدد و بایگانی محتوا، ۲) از طریق مدیریت فرایند و سادهسازی تمام فعالیتهای مربوط به محتوا، یا ۳) از طریق گسترش منظم یا به روز رسانی سیستم مدیریت محتوا.
نظارت از طریق متحدسازی:
مدلهای نظارت از طریق متحدسازی، بهطور بالقوه فواید هر دو مدل کنترل محلیسازی و متمرکزسازی را محقق میکنند، و در عین حال نقاط ضعف هر دو را نیز دارند. اگرچه نرمافزار سیستمهای مدیریت محتوا ذاتاً برای توانمندسازی مدلهای نظارت از طریق متحدسازی ایجاد شدهاند، اما تحقق بخشیدن به این مزایا میتواند سخت باشد، چون مثلاً نیازمند مذاکرهٔ مرزهای کنترل با مدیران محلی و سازندگان محتوا است.
دربارهٔ شرکتهای بزرگ، بهطور خاص، شکست در پیادهسازی کامل یا تحقق بخشیدن به ساختار نظارتی متحدسازی، برابر است با شکست در تحقق کامل بازگشت سرمایه و صرفهجویی در هزینههایی که با سیستمهای مدیریت محتوا حاصل میشوند.
مراحل مختلف در مدیریت محتوا عبارتند از:
- برنامهریزی
- جمعآوری اطلاعات
- طبقهبندی اطلاعات
- تحلیل اطلاعات
ویراستاری محتوا
۱. متناسبسازی (proofreading)
متناسبسازی که بعضی اوقات آن را ویرایش مکانیکی مینامند، فرایند بررسی درستی دستور زبانی محتوای نوشتاری است. این فرایند شامل بررسی املای کلمات، بزرگی و کوچکی حروف، نشانهگذاری، قالببندی، تمایزات اسم و ضمیر، استفادهی درست از فعل و درستی ساختار جمله میشود.
اغلب اوقات این فرایند نادیده گرفته میشود، اما این مرحله در فرایند نوشتن، برای اعتباردهی به مخاطب لازم است. یک یا دو خطا میتواند باعث شک مخاطب به درستی اثر شما بشود.
اگر به قوانین و مکانیسم دستور زبان مسلط نیستید، بهتر است ویراستار حرفهای متن شما را قبل از انتشار بررسی کند. اگر میخواهید خودتان نوشتهتان را متناسبسازی کنید، لازم است از نکاتی همچون پرینتگرفتن متن و خواندن آن با صدای بلند برای پیداکردن خطاها استفاده کنید.
۲. ویرایش خط
زمانی که مردم دربارهی ویراستاری کپی حرف میزنند، اغلب اوقات منظورشان ویرایش خط است. ویرایش خط به مقایسه و ارزیابی قطعهای از متن در مقابل کل آن میپردازد و در آن لحن، دقت، شفافیت، استحکام و تأثیر کلی متن بررسی میشود. ویرایش خط، کیفیت متن را تضمین کرده و نکات اصلی آن را شفاف میکند.
هنگام ویرایش خط، شما میتوانید دو رویکرد را پیاده کنید. اگر تصمیم دارید متن خود را ویرایش خط کنید، بهتر است چند روزی از اثر خود دوری گزینید و سپس با ذهنی باز دوباره به آن برگردید. یا اینکه، میتوانید یک سرویس ویراستاری کپی را بهکار بگیرید و با این کار یک منتقد بدون تعصب را با متن خود روبهرو کنید. این امر باعث میشود متن شما قدرتمندتر شود.
۳. بررسی حقایق
بررسی حقایق نوع مشخصی از ویرایش خط است. این رویکرد اصالت تمام حقیقتهای بهکاررفته در متن را تضمین میکند و سعی میکند موارد را بهدرستی و طبق سلیقهی منتشرکننده کنار هم بچیند. هرچند که سرویسهای بررسی حقایق بیشماری وجود دارند، نویسندگان میتوانند خودشان اثر را بررسی کنند و این کار را با بررسی دوبارهی آثار ذکرشده در متن انجام دهند.
۴. بازنویسی
بعضی اوقات نتیجهی ویرایش خط، به بازنویسی ساختار بخشی از متن یا کل آن منجر میشود. اگر با نوعی بازنویسی روبهرو هستید، میتوانید از یک نیروی خارجی برای داشتن چشماندازی بهتر و بازتر به متن خود استفاده کنید.