اشتباه خطرناک بازاریابی که اغلب بازاریابان وقتی به تازگی مشغول به این حرفه می شوند و یا فروشندگانی که به سختی با افراد مهم و تاثیر گذار که منبع بزرگ و خوبی برای فروش محصولاتشان هستند قرار ملاقات می گذارند، با بی اطلاعی و یا سهل انگاری های پیش و پا افتاده، باعث از دست رفتن پروژه و یا خراب شدن وجهه کاری و شخصیتی خود و شرکت متبوع شان می شوند. سعی داریم در این مقاله شما را با ۶ اشتباه خطرناک بازاریابی رایجی آشنا کنیم که اغلب بازاریابان حتی آنهایی که کاملا خود را حرفه ای می دانند در ملاقات های حضوری با خریداران مرتکب شوند.
بازاریابی از سلسله اقداماتی نشأت می گیرد که هر بخش آن دارای قوانین خاص خود است.
۱۰ قانون بازاریابی در رسانه های اجتماعی
۶ اشتباه خطرناک بازاریابی
۱ .وقتِ خریداران ارزشمند است آن را تلف نکنید
اگر دقت کرده باشید افراد تاثیر گذار در سازمان ها و یا تصمیم گیرنده را کمتر و یا به سختی می شود پیدا کرد و با آن ها ارتباط برقرار کرد. چرا؟ چون آنها به شدت از هدر رفت زمانشان فراری هستند و برای زمانشان ارزش زیادی قائل اند و ذره ای وقت اضافه برای مسائلی غیر کار و خانوادشان ندارند.
راه حل چیست؟
از آنجایی که قرار است شما به عنوان یک بازاریاب به سازمانها و یا شرکت ها وارد شوید، برای گرفتن وقت قرار ملاقات با آنها، حتما باید دلیل قانع کننده و ارزشمندی داشته باشید تا آنها یا از زمانِ کاریشان و یا از زمان با خانواده بودشان کسر کنند و به شما اجازه قرار ملاقات بدهند.
پس سعی کنید هدف و گفتگوی شما کاملا شفاف باشد و پرسش های احتمالی که ممکن است آنها از شما بپرسند را حتماً از قبل بررسی کرده باشید تا شما را یک بازاریاب کاملا حرفه ای تلقی کنند و ملاقات با شما را یک سرمایه گذاری بدانند.
هرم بازاریابی محتوایی
۲ .تلاش نکنید دوست خریداران باشید!
شاید برایتان عجیب باشد که بگوییم” تلاش نکنید دوست خریداران باشید!” چون تا به امروز در همه مکتب ها و کتابها این چنین شنیده اید که باید دوست مشتریان باشید تا آنها شما را دوست بدارند و از شما خرید کنند. و همچنین شنیده اید که مشتری خود را بشناسید و از علایقش سر در بیاورید.
اما ما در اینجا به شما می گوییم این کار را نکنید، چرا؟ چون افرادی که درگیری های کاری دارند و هر روز سخت مشغول کارند و فرصت سر خاراندن ندارند، تمایلی ندارند تا از علایق و خانواده و مسافرت های خارج از کشورشان برای غریبه ای بگویند که قصد دارد تا به آن ها چیزی بفروشد.
شما باید اول ارزش خودتان را به آنها اثبات کنید و نشان دهید که فرد ارزشمندی هستید و نشان دهید که فرد متفاوتی هستید، آنگاه آنها قطعاً شما را میپذیرند.(قطعا همکاران زیادی همچون شما با این قبیل افراد قرار ملاقات داشته و خواهند داشت،پس باید متفاوت باشید تا محصول ، خدمات و شرکتتان متفاوت به نظر آید)
۳ .انتظار توضیح دادن درباره کارشان را نداشته نباشید
قطعاً نمیتوان قبل از ورود به شرکتها اطلاعات کامل و دقیقی کسب کرد اما خدا را شکر در رابطه با شرکتهای بزرگ، همیشه قبل از ورود به سازمان میتوانید تا حدودی اطلاعاتی از قبیل اهداف مشتریان، رقبایشان، گرایشهای بازارشان و یا حتی چالشهایشان کسب کنید. و حتماً این کار را انجام دهید چون افرادی که با آنها قرار خواهید داشت، اصلاً علاقهای ندارند تا به فروشنده یا بازاریابی که قرار ملاقات دارند، در رابطه با کارشان توضیح دهند و توقع دارند شما از قبل همه آنها را بدانید. اما با اینکه اطلاعات هم درباره آنها دارید، سعی کنید کماکان خود را برای بیشتر دانستن مشتاق نشان دهید.
۴ .به یکباره همه اطلاعات درباره محصولتان را ارائه نکنید
متأسفانه این اشتباهی است که اغلب فروشندگان مرتکب میشوند و به محض ورود، شروع میکنند به اطلاعات دادن درباره محصول و به نوعی تخلیه اطلاعاتی میکنند. جالب است بدانید بسیاری از خریداران در ابتدا از شما در رابطه با محصول یا خدماتتان میپرسند تا بتوانند برای نه گفتن به شما راهی بیابند. پس سعی کنید بر ویژگیها و قابلیتهای محصولتان زیاد تمرکز نکنید و اطلاعات زیادی ندهید.
۴ استراتژی بازاریابی اینترنتی با بودجه محدود
۶ .اصراری به ممتاز بودن محصولتون نکنید
تمامی مشتریان انتظار این را میکشند که به محض ورود یک بازاریاب یا فروشنده، بخواهند از او تعریف و تمجید محصولشان بشنوند. جالب است بدانید که هیچچیزی بیش از تعریف و تمجید و توصیف محصول یا خدماتتان نمیتواند باعث بیارزش شدن شما و محصولتان شود. با این کار شبیه به دستفروشانی میشوید که با صدای بلند فریاد میزنند کالای من بهترین است و از آنجایی که ما انسانها به دستفروشها اعتمادی نداریم، پس با این کار خریداران را از خودمان متنفر خواهیم کرد.
انتظار نداشته باشید مشتریان ارزش ایجادشده شما را درک کنند.
شاید محصولی که شما ارائه یا عرضه میکنید در نوع خودش یا بهترین باشد یا اولین و یا استفاده کردن از آن یک نیاز واقعی محسوب شود که کارایی آن کاملاً واضح باشد و نیازی به توضیح نباشد، اما شاید کسانی که شما با آنها طرف هستید افرادیاند که وقت فکر کردن و تجزیه تحلیل محصول شما را ندارند. شاید آنها بدانند یا درک کنند که کالا یا خدمات شما خیلی ارزشمند است اما وقت آن را ندارند تا ببینند محصولات شما چگونه کسب وکار و شیوه های اجرایی آن را بهبود میدهد، اینها چیزهایی است که شما باید درباره آن به خریدارانتان توضیح دهید.
هیچوقت انتظار نداشته باشید که با یک بار ملاقات با خریداران بتوانید به راحتی محصولات و خدماتتان را بفروشید، و هیچوقت سعی نکنید با عجله چیزی بفروشید. مطمئن باشید حس فروشندگان به راحتی به خریداران انتقال مییابد و آنها از حسی که شما به آنها منتقل میکنید، با شما ارتباط برقرار میکنند. پس حستان را دست کم نگیرید.