بازاریابی محتوای شما این است که مطمئن شویم پول خرج شده بر روی محتوا ارزشش را داشته است. اینکه توجه نسبت به برند شما را بیشتر کرده و میزان فروشتان
ابزارهایی مانند HootSuite
، Buzzsumo و Buffer نشان میدهند که چه سایتهای دیگری محتوای شما را به اشتراک گذاشتهاند و شما بک لینکهای خود را از کجا میگیرید. به آمارهایی که این ابزارهای درباره سایت شما میدهند نگاه کنید تا درک بیشتری از ارزش محتوای خود به دست آورید. برای مثال، یک پست وبلاگی در تعداد زیادی از کانالهای رسانه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شده و نظرات مختلفی از طرف کاربران دریافت کرده اما تعداد زیادی از مخاطبان آن تبدیل به مشتری نشدهاند، احتمالاً باید بر روی قسمت CTA آن کار بیشتری صورت گیرد. این صفحات به طور بالقوه بسیار مستعد این هستند که با کار بر روی CTA آنها، بازدید کننندگان را به سمت صفحات فرود هدایت کنید.
کدام تکههای محتوای شما بیشترین سهم در نرخ تبدیل را دارد؟ شما از طریق Google Analytics میتوانید مسیرهایی که بازدیدکنندگان در سایت طی میکنند را دنبال کنید. اگر آنها یک ویدیو میبینند، بعد بر روی لینکی کلیک میکنند تا اطلاعات بیشتری در مورد خدمات کسب نمایند، و بعد بر روی صفحه تماس کلیک نموده و فرم مربطه را پر می کنند، میفهمید که این محتوا قابلیت تبدیل مخاطب به مشتری را دارد.
ارزش تبدیل کاربر به مشتری را محاسبه کنید
ابتدا باید برای خود مشخص کنید که هر تبدیل چقدر میارزد. به طور مثال میانگین ارزش تبدیل برای یک کسب و کار می تواند 50 هزار تومان باشد. یعنی هر کاربری که در سایت این کسب و کار به مشتری تبدیل شود 50 هزار تومان سود برای آن شرکت خواهد داشت. خوب حالا باید ببینید مجموع هزینه تولید و تبلیغ محتوای سایت شما برای یک ماه چقدر است. اگر این هزینه در حدود 5 میلیون تومان باشد. میتوان اینطور نتیجه گیری کرد که شما به منظور پوشش سرمایه گذاری بازاریابی محتوای خود باید هر ماه حداقل 100 کاربر را به مشتری تبدیل کنید. هر مقداری فراتر از این بازگشت سرمایه یا در واقع ROI بالقوه شما خواهد بود.چ
چرا محاسبه ROI سایت مهم است؟
هدف از محاسبه ROI بازاریابی محتوای شما این است که مطمئن شویم پول خرج شده بر روی محتوا ارزشش را داشته است. اینکه توجه نسبت به برند شما را بیشتر کرده و میزان فروشتان را افزایش داده است.
همچنین برای اینکه بفهمیم چه نوع محتوایی نرخ تبدیل را بیشتر افزایش میدهد نیز مهم است. برای مثال، شاید متوجه شوید که سرمایه گذاری بر روی محتوای ویدیویی با کیفیت به اندازه مثلاً سرمایه گذاری بر روی مجموعه ای از رویدادهای وبینار، که تقریباً همان میزان هزینه دارد، بازگشت سرمایه ندارد.
مجموعه این عوامل بینش عمیقی به شما میدهد تا بدانید ترجیحات مخاطبان شما چیست و جهت گیری استراتژی بازاریابی محتوای شما در آینده چه باید باشد.
شاید متعجب شوید از اینکه برخی محتواها بیشتر از آنچه پیش بینی میکردید جواب میدهند
1. آیا این هدف واقعی برای افراد مناسب دارد؟
می توانید به دو صورت بنویسید.
می توانید برای خودتان بنویسید و چیزی بسازید که به نظر شما فوق العاده است.
یا می توانید برای خوانندگان خود بنویسید ، چیزی ایجاد کنید که به طور خاص برای کمک به آنها طراحی شده است
آیا می توانید حدس بزنید کدام را ترجیح می دهم؟ گزینه شماره 2 است. همیشه برای خوانندگان خود بنویسید. یکی از اشتباهاتی که بسیاری از تولیدکنندگان محتوا مرتکب می شوند به ویژه موارد جدیدتر، نوشتن چیزی است که به نظر آنها خوب است. آنها فقط برای این که خود را باهوش به نظر برسند ، ناله یا پست دیگری می نویسند. اما این کار جز این نیست که آنها را باهوش احساس کند.
همانطور که می بینید نویسنده یک پست عمومی نوشت که اساساً به مدیرعامل خود یک سخنان ناسزا گفته بود. اگر بخواهید می توانید آن را بخوانید اما اساساً همه چیز شاکی است. همه چیز درباره “من ، من ، من”. به عنوان یک یادداشت جالب ویرایش روی پست توضیح می دهد که او بلافاصله پس از انتشار پست (نه لزوما) رها شده. نکته این است که حتی اگر این محتوا توسط بسیاری از افراد خوانده شود ، بر زندگی آنها تأثیر نخواهد گذاشت. از منظر بازاریابی محتوا، همه محتوای خوب باید تأثیر مطلوبی از نام تجاری شما در ذهن خوانندگان بگذارد
باید یکی از موارد زیر را انجام دهد:
حل یک مشکل-به عنوان مثال، راهنمای گام به گام دقیق برای وصله دیوار.
الهام بخش عمل – هنگامی که محتوا روی خواننده متمرکز می شود، می تواند آنها را برای انجام اقدامات برای بهبود زندگی خود ترغیب کند. در پایان بسیاری از پست های من از خوانندگان می خواهم که در مورد آنچه که من نوشته ام اقدام کنند زیرا آنها در هنگام انجام این کار مرا به یاد خواهند آورد. آموزش دهید – همه دوست دارند در مورد چیزهایی که واقعاً به آنها اهمیت می دهند بیاموزند. محتوای خوب می تواند بر آموزش یک مفهوم مهم تمرکز کند به عنوان مثال، پستی که برای SEO های مبتدی در مورد نحوه کار الگوریتم اصلی Google نوشته شده است.
به سوالات برگردید و اکنون به آن پاسخ دهید.
آیا محتوای شما برای مخاطبان شما نوشته شده است و آیا ارزش آنها را دارد؟
اگر موضوع خوب است اما بیشتر روی نوشتن تمرکز کرده اید آنچه فکر می کنید باید در یک مقاله خوب باشد، آن را مرور کرده و آن را ویرایش کنید. دائماً از خود بپرسید ، “چگونه می توانم این را برای خوانندگانم واضح تر کنم؟ شما باید بتوانید ارزش دقیقی را که محتوای شما در اختیار خوانندگان قرار می دهد بیان کنید. اگر نمی توانید احتمالاً هیچ (یا زیاد) ندارد.
2. آیا ادعاهای شما با منابع معتبر پشتیبانی می شود؟
روزها به پایان رسیده است که می توانید هر آنچه را که می خواهید بنویسید و به آن باور داشته باشید
این روزها بسیاری از خوانندگان شک دارند. پس از خواندن این همه دروغ و شنیدن وعده های دروغین ، آنها باید متقاعد شوند که شما را به قول خود عمل کرده و اقدامی انجام دهند. و اگر نتوانید آنها را وادار به اقدام کنید ، هرگز آن مکان را در صندوق های ایمیل یا حافظه آنها ادعا نکنید به همین دلیل است که توصیه می کنم در صورت امکان از همه ادعاهای خود پشتیبان گیری کنید.
چه چیزی قانع کننده تر است؟
گفتن:
دیابت باعث ریزش موهای شما می شود یا
آیا دیابت عملکرد مغز شما را مختل می کند؟
هر دو ممکن به نظر می رسند اما هر دو به نظر می رسد که حدس و گمان باشند. تفاوت در دومی است پیوند به مطالعه در مجله معتبر
به عنوان یک خواننده، من با دومی متقاعد شده ام. اولی سوالاتی برای من ایجاد می کند
منبع معتبر چیست؟ یک کلمه کلیدی در سوال “معتبر” است. اگر خواننده ای روی منبع شما کلیک کند و به آن اعتماد نکند به همان جایی که شروع کرده اید باز می گردید.
در اینجا چیزی که من می گویم یک قاعده خوب برای منابع معتبر است:
- مطالعات (مقالات مجله) بهترین هستند
- پست های تجزیه و تحلیل داده ها
- سایت های دولتی
- سایتهای بسیار معتبر (مانند webMD)
- پست های نوشته شده توسط نویسندگان بسیار معروف (یا مصاحبه با آنها)