تا حالا به این فکر کرده بودین که تعداد دفعاتی که روی موس کامپیوتر کلیک میکنین که اصطلاحا نرخ کلیک یا CTR نامیده میشه چه قدر میتونه برای اون سایت موردنظر مهم و موثر باشه؟ یا اصلا برعکسش، تعداد کلیک بقیه روی سایت شما چه قدر به نفع شماست؟
خب قطعاً شاید بهش فکر کرده باشین ولی در عوض از تاثیر زیادی که CTR یا نرخ کلیک در ترافیک یه سایت داره و حتی فرمولی که برای احتسابش هست خبری ندارین. مثل همین الان که اینجا رو کلیک کردین و الان اینجایین که یاد بگیرین این همه کلیک یا CTR قراره به یه دردی هم بخورن. یه کلیک از شما به نفع ما!!!
نرخ کلیک یا CTR چیه؟
نرخ کلیک یا Click Through Rate یا مخفف شده اون یعنی CTR نسبت تعداد کلیک بر روی یک پیوند خاص یا عمل انجام شده به تعداد دفعاتی که مردم اون لینک رو دیدن، معنی میشه. محاسبه نرخ کلیک از یه فرمول ساده پیروی میکنه که به شکل زیر هست:
CTR یا نرخ کلیک = تعداد دفعات کلیک تقسیم بر تعداد دفعات ایمپرشن Impression ضربدر ۱۰۰ که به شکل درصد خواهد بود.
به عنوان مثال، اگر 100 نفر یه آگهی آنلاین رو ببینن و از اون ۱۰۰ نفر فقط 5 نفر برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد محصول روی لینک کلیک کنن، اون تبلیغ CTR 5٪ داره.
CTR رو میشه برای اندازه گیری موفقیت تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک یا PPC در نتایج جستجو با مثلا Google AdWords یا سایر موتورهای جستجو، CTA در صفحه فرود یا Landing page یا لینکهای ارتباطی در پستهای وبلاگ و کمپینهای ایمیل هم استفاده کرد.
چرا CTR مهمه؟
باید بگیم که CTR یک معیار مهمه چون به شما کمک میکنه تا مشتریان خودتون رو بشناسین و حتی اون موقعی که تلاش میکنین به مخاطب موردنظر خودتون برسین، به شما میگه که چه عواملی موثرن و چه عواملی موثر نیستن. و حتماً میدونین که چه قدر این شناخت برای کسب و کار مهمه.
در واقع یک CTR پایین میتونه به شما نشان بده که شما یا مخاطبان اشتباهی رو هدف قرار دادین یا این که به زبان خودشون به اندازهای که قانعکننده باشه صحبت نمیکنین که اونها رو ترغیب به کلیک کردن کنه.
همونطور که میدونین، کمپین تبلیغاتی برای جستجوی ترافیک پولی است یعنی یه تبلیغاتی منتشر میکنیم که افراد رو به سمت وبسایت، فروشگاه تجارت الکترونیکی یا صفحه فرود هدایت میکنه. CTR تبلیغات آنلاین به شما این امکان رو میده تا بدونین که تبلیغ در ترسیم مشتریان بالقوه و واقعی چقدر موثر بوده. بعدش میتونین نسخه آگهی، موقعیت تبلیغ و CTA رو مقایسه کنین تا ببینید کدوم بالاترین CTR رو برای شما دارن.
CTR خوب
CTR بین صنایع و صفحهها و کسب و کارها متفاوته. برای تعیین اینکه نرخ کلیک خوب از نظر سبک تجارت شما چطوره، میتونین با تحقیق در مورد میانگین نرخ کلیک صنعت و تجارت خودتون شروع کنین. بعد از شناخت معیارهای موجود و میانگینهای نرخ CTR صنعت موردنظر، حالا میتونین برای دستیابی به CTR بالاتر و دستیابی به اهداف شغلی کسب و کار خودتون، قدم بردارین. و ما قراره همین جا بهتون کمک کنیم!
4 نکته برای بهبود Click Through Rate
به عنوان مثال، اگه شما یه نرخ CTR کم در کانال رسانههای اجتماعی مثل فیسبوک یا توییتر دارین، در نظر بگیرین کدوم هشتگ ممکنه به گسترش دسترسی شما به مخاطبان مورد نظرتون کمک کنه و وقتی هم که میخواین CTR رو برای یه تبلیغ PPC افزایش بدین، باید به عنوان و متن تبلیغ خیلی توجه جدی کنین.
در اینجا چهار نکته وجود دارد که باید هنگام بهبود CTR اونها رو در نظر بگیرین:
1. بهینه سازی عنوان و متن محتوا
از یک یا دو کلمه کلیدی متمرکز در عنوان متن خودتون استفاده کنین.
به احساسات و نیازهای مخاطبان خودتون متوسل بشید چون در نهایت قراره مشکلی از اونها رو حل کنین، پس لازم بهشون اهمیت بدین.
2. داشتن CTA در محتوا
یک راه تماس مستقیم و قانعکننده و همچنین ترغیبکننده برای CTA در محتوایی که دارین منتشر میکنین، قرار بدین. CTA شما باید شکل دعوتی داشته باشه و مخاطبان رو وادار به کلیک کنه یعنی یه جورایی محرک اونها برای کلیک کردن باشه. این یعنی باعث میشه CTR محتوای شما بالا بره.
3. استفاده از محتوای بصری
استفاده از تصاویر و به صورت کلیتر محتوای بصری یک روش عالی برای افزایش CTR هست. بسته به نوع کانال بازاریابی، انواع مختلفی از محتوای بصری یا Visual Content ممکنه عملکرد بهتری نسبت به بقیه داشته باشن. تست های A/B رو با انواع مختلف تصاویر انجام بدید تا بفهمین چه نوع تصاویری برای کسب و کار شما بهترین کارایی رو دارن.
4. استفاده از هشتگ
هشتگ ها در چندین سیستم مختلف مثل فیسبوک، توییتر و لینکدین کار میکنن و اتفاقاً این روزها خیلی هم طرفدار دارن و همه دنبال این هستن که روشهای بهینه هشتگگذاری رو یاد بگیرن.
در صنعت و کسب و کار خودتون تحقیقات به خصوصی راجع به هشتگهای معروف یا پرطرفدار انجام بدین تا شانس دیده شدن توسط مخاطبان موردنظرتون رو افزایش بدین.
تفاوت نرخ CTR و نرخ کلیک
نرخ تبدیل یا Conversion و کلیک یا Click دو تا چیز یکسان نیستن. CTR یا نرخ کلیک درصد افرادی که روی صفحه شما کلیک میکنن رو به شما میگه ولی Conversion Rate یا نرخ تبدیل تعداد کل افرادی است که به مشتری واقعی تبدیل میشن مثلا خریدی انجام میدن یا برای خبرنامه شما ثبتنام میکنن.
به عبارت دیگر، یه آگهی آنلاین میتونه با نرخ کلیک بسیار بالا و نرخ تبدیل پایین، درآمد بالایی برای هر تبدیل به شما بده.
حالا چطوری میتونین اطمینان حاصل کنین که افرادی که روی تبلیغات شما کلیک میکنن، در سفر مشتری خود به تا نقطه تبدیل ادامه خواهند داد؟ راهحلش اینه که روی مشتریهای ایدهآل خودتون تمرکز کنین.
مشتریهای ایدهآل کسانی هستن که بیشترین ارزش رو از اون چه کسب و کار شما به مشتریها ارائه میده، دریافت میکنن. اگه با مشتریهای خودتون به خوبی رفتار کنین، دلشون میخواد بارها و بارها به صفحه شما برگردن و ازتون خرید کنن و حتی ممکنه تبلیغ شما رو هم بکنن که اصطلاحا اسمش بازاریابی دهان به دهان مشتری میگن.
پس با همه این تفاسیر مطمئناً هدف شما اینه که با تبلیغات درست و خوب اونها رو به سمت خودتون بکشین. به عبارت دیگه CTR راهیه که شما میفهمین مشتریهاتون کی هستن و چی از شرکت و کسب و کار شما میخوان. این کار هم با بررسی و آنالیز CTR و انجام برخی تحقیقات و ساختن پرسونا مشتری امکانپذیره.
ایجاد پرسونا مشتری
شخصیت مشتری یک شخصیت نیمه ساختگیه که مبتنی بر داده های جمعیتی و روانی افرادی است که محصولات شما رو خریداری میکنن. یک پرسونای مشتری به صورت ساده به سؤالات زیر پاسخ میده:
- مشتری های شما کی هستن؟
- هدف اصلی اونها چیه؟
- چه چیزی مانع از رسیدن اونها به اون چه میخوان میشه؟
ابزارهای زیر میتونن به شما در پاسخ دادن به این سؤالات کمک کنن. بنابراین میتونین پیام خودتون رو متناسب با نیازهای مشتریها تنظیم کنین و برای پاسخگویی به اعتراضات اونها و افزایش نرخ تبدیل کمک کنین.
- نظرسنجیهای صفحه میتونن به شما کمک کنن بفهمین مشتریهای شما چه کسانی هستن و چه مشکلی دارن که شما باید حلش کنین. شما به دنبال جزئیاتی مثل این باید باشین: مشتری ما یه سرپرست اداری است که برای خرید لوازم التحریر برای 100 نفر از همکاران خودش برنامهریزی میکنه. این در واقع همون پرسونا و شخصیت مشتری شماست و شما طبق این پرسونا از مشتری یه تصویری میسازین و حدس میزنین چه توقعات و انتظاراتی داره.
یه توصیه مهم: شما میتونین این وسط، اون مشتریهایی رو که تا حالا فقط یه بار تبدیل داشتن رو با کسانی که تقریباً هیچوقت تبدیل نداشتن، مقایسه کنین و ببینین چی باعث شده دسته دوم تا حالا برای شما Conversion نداشته باشن.
به این ترتیب ایراداتی رو که ممکنه مانع خرید مشتریان مشابه بشه، کشف خواهین کرد.
- مصاحبه با مشتری میتونین از طریق تماس تلفنی با مشتری مصاحبه کنین. از مشتریهای خودتون بخواهین که درباره اولین باری که تصمیم گرفتن از محصول شما استفاده کنن صحبت کنن. بپرسین چرا محصول شما رو انتخاب کردن و چه ضعفها و نقاط قوتی در محصولات شما میبینن. در مصاحبه با مشتری خیلی نمیشه روی چند تا محور داده تمرکز کرد، برعکس نظرسنجی که میتونین توش تعداد بیشتری سوال بپرسین و روی اونا متمرکز باشین. اما مصاحبهها در مورد نیازها و خواستههای مشتری که شما هیچی راجع بهشون نمیدونستین، و حتی اصلاً نمیدونستین وجود خارجی هم دارن، بکلی اطلاعات میدن.
خلاصه این که وقتی که درک روشنی از مشتریهای خودتون داشته باشین که کلاً چی میخوان و چی مانع اونها برای گرفتن اون چیز مشخص میشه، اون وقت میتونین آگهیهایی رو ایجاد کنین که در مشتریان ایدهآل شما تاثیر بگذاره و اونها رو ترغیب به تبدیل کنه.
دونستن این موضوع شما رو چند قدم میندازه جلو.
رابطه نرخ CTR و کمپینهای تبلیغاتی
CTR در مورد کمپین های PPC چیزهای زیادی به شما میگه. به عنوان مثال، یه نرخ کلیک بالا، نشانه خوبیه چون ثابت میکنه متن یا تصاویر تبلیغاتی شما با انتظارات و سلیقه مشتری هدفمند شما سازگاره.
به عبارت دیگر، یک CTR بالا به این معنیه که افراد صحیح رو مورد هدف قرار دادین، متن جالبی دارین و پیشنهادی داشتین که به اندازه کافی جذاب بوده که درصد زیادی از بینندگان تبلیغ رو کلیک میکنن.
برای بسیاری از کمپین های تبلیغاتی، یه CTR بالا نشانه عالی دونسته میشه. چون شما دارین به اهداف خودتون برای فروش بیشتر نزدیک و نزدیکتر میشین. بنابراین هر چه تعداد افراد بیشتری صفحه شما رو کلیک کنن، احتمال خرید مشتری از شما بیشتر میشه. برعکس، CTR پایین اغلب به این معنیه که تبلیغات شما برای مشتریهای هدفمند شما جذابیتی نداره.
بنابراین، اگه دارین تبلیغ جدیدی رو منتشر میکنین، انتظار اینو داشته باشین که در صورت مطلوب نبودن اون تبلیغ برای مشتری هدفمند، نرخ کلیک شما میاد پایین و متن تبلیغاتی شما احتمالاً به اون روشی که واسش برنامهریزی کرده بودین، موثر نیست.
آیا CTR بالا میتونه بد باشه؟
برای خیلی از کمپینها، داشتن یه نرخ CTR بالا یه علامت عالیه. با این حال، زمان های خاصی هم وجود دارن که CTR بالا میتونه ایدهآل نباشه.
به عنوان مثال، بیاین بگیم که شما یه نرخ CTR متوسط یا حتی نرخ CTR بالایی دارین، اما نرخ تبدیل خوبی ندارین. در این شرایط، احتمالاً در صفحه فرود شما یا جزئیات پیشنهادی که اونجا مشخص کردین مشکلی پیش اومده. یعنی در صورت گرفتن CTR بالا هم باز نتیجه مطلوبتون رو نمیگیرین.
وقتی که این اطلاعات رو داشته باشین، میتونین هر اون چه که در مورد تبلیغات و هزینه تبلیغات باید تغییر کنه رو شناسایی کنین تا کارآیی بیشتری پیدا کنین.