مقالات آموزشی

بررسی ۵ راهکار برای بهبود بازاریابی محتوا توسط پرسوناها

مفید بود؟

در هنگام تولید محتوا دانستن اینکه برای چه کسی مینویسید، یک بخش حیاتی در هر استراتژی محتوا است. در اینجا یک چارچوب پنج مرحله ای ساده برای استفاده از پرسونای خریدار در بهبود بازاریابی محتوا  آورده شده است.

آیا شما می دانید پرسوناهای (تصویر ذهنی از شخصیت مخاطب ایده آل) مشتری یا برند شما چه کسانی هستند؟

شاید مشتری هیچ هزینه ای را برای شناسایی مخاطب  تخصیص ندهد، یا برنامه زمانی شما، مجال بررسی مخاطبان را  نداشته باشد، در این مواقع بهتر است، از در بیرون وارد عمل شوید. مثل الان.

یا شاید هم، تا الان طیف وسیعی از پرسوناها را برای برند خود ایجاد و مخاطبان خود را، بطور واضح معین کرده اید. شما زمانی را صرف بررسی مخاطبان خود میکند، اینکه چه چیزی باعث تحریک و سرخوردگی آنها میشود و اینکه در چه کانالهایی بیشتر آنلاین هستند.

امیدوارم که شما پرسوناهای خود را با نامهای واقعی و نه با یک اسم مستعار کلیشه ای مانند Digital Dave ، Snowflake Suki  یا  Millennial Max  نامگذاری کرده باشید.

احتمالا شما تمام پرسوناهای خود را به صورت اول شخص نوشته اید و داستانی کامل درباره زندگی آنها ساخته اید و ( اگر فعلا دست بکار نشده اید، اصلا نگران نباشید، میتوانید یک راهنمای جامع را در اینجا بخوانید.)

بنابراین، یک میز از پرسوناهای مختلف وجود دارد که از روی میز شما به شما خیره شده اند، اما فایده این کار چیست؟ چگونه میتوان از این پرسوناهای ساخته شده برای بهبود بازاریابی محتوا استفاده کرد؟

بهبود بازاریابی محتوا موضوع مهمی است. در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد :

  • بررسی مشکل، مشکل چیست؟
  • به زبان پرسوناها صحبت کنید
  • سوالات درست ….
  • …. در زمان مناسب
  • همان جایی باشید که پرسوناها هستند

1- بررسی مشکل در زمینه بهبود بازاریابی محتوا

اما بپردازیم به اینکه بررسی مشکل در زمینه بهبود بازاریابی محتوا چگونه انجام می شود؟

اگر شما بتوانید دلیل آنچه که، مردم را تا ساعت 3 صبح بیدار نگه می دارد را، تعریف کنید و سپس راه حلی برای آن ارائه دهید، شما توجه آنها را به خود جلب کرده اید.

 اگر شما بتوانید محتوای خود را بر اساس نقاط درد پرسوناها بسازید و راه حلهای منطقی برای چالشهای آنها ارائه دهید، اکنون یک چشم انداز عالی برای حرکت در طول قیف فروش دارید.

انسانها موجوداتی احساسی هستند و آمیگدالای ( قسمتی از کرتکس مخ ) آنها که احساسات را تنظیم میکند و معروف به “مغز مارمولک ” است، یک تصمیم عجولانه به اقتضای طبیعت خود میگیرد. یک ثانیه بعد، وقتیکه احساسات کم کم کنار میرود، کرتکس پیش پیشانی، انگیزه به ظاهر غیر منطقی ما را، بصورت منطقی تنظیم میکند.

اغلب، کرتکس پیشانی با یافتن یک دلیل منطقی برای حمایت از انگیزه ها، انگیزه های ما را توجیه میکند. بیشتر اوقات خارج از چیزیکه قابل تصور است، ما در حال انتخابهایی هستیم که کاملا از روی احساسات صورت میگیرد و کنترل چندانی هم بر این احساسات نداریم.

بهبود بازاریابی محتوا چه کمکی به کسب و کار ما میکند؟ برای روشنتر شدن موضوع، با مثالی به این سوال پاسخ می دهیم، فرض کنید دانشجویی با درآمد پایین، یک آیفون جدید می بیند و مغز مارمولک او فورا می گوید ” همین حالا آن را بخر” در حالیکه قسمت منطقی مغز این دانشجو به سرعت به دنبال دلیل میرود تا دلیل خرید او را توجیه کند و امروزه  بیشتر کمپینهای تبلیغاتی با نشانه گرفتن جنبه احساسی انسانها، تجارت می کنند.

بیاید به پرسونای خود برگردیم، تصور کنید که ما هلن ماتیوس، مدیر ارشد، که مسئول 12 تیم در یک شرکت مدیریت املاک است را تعریف کرده ایم.

هلن از شدت نگرانی، شب نمیتواند بخوابد و نگران است که مدیرعاملش فکر کند او در مشکلات تیم خود غرق شده  و صلاحیتهای لازم برای رهبری را ندارد، از سوی دیگر قرار است او سال آینده تا سطح مدیر عامل ارتقا شغلی یابد و حالا نگران است که توسط مدیرش نادیده گرفته شود، مگر اینکه بتواند عملکرد بهتری از تیم خود ارائه دهد.

حال تصور کنید که هلن در حال خواندن Businessweek است و چشمش به دو تیتر اصلی در روزنامه می خورد :

  • چگونه تیم خود را بهتر مدیریت کنیم
  • چارچوبی که توسط مدیران ارشد برای افزایش کارایی تیم و غلبه بر شکست استفاده میشود

این فرض محتملی است که هلن مقاله موجود در روزنامه را در حین خواندن ترسیم کند تا بتواند نگرانیهای خود را کاهش داده و شروع به دنبال کردن هدف خود، یعنی مدیریت کند.
اگر در این مقاله، ما یک ایده جامع برای عمل (اقدام) داشته باشیم که با ارائه ابزاری بتواند به او در اجرای چارچوب  و حل مشکلش کمک کند، یک دانه کاشته ایم. او اکنون یک راهنما (دوست) دارد که میتواند به او کمک کند.

مردم نمی خواهند کالایی را فقط برای داشتن یک محصول خریداری کنند. آنها می خواهند محصولی را برای حل مشکلات خود داشته باشند یا میخواهند احساس خود را  با آن محصول تغییر دهند.

به گفته تونی رابینز : “مردم کالاها را  نمیخرند، بلکه احساسات را میخرند.

مردم به خاطر بیمه، خود را بیمه  نمیکنند، آنها احساس امنیت و اطمینان را میخرند. آنها قهوه سفارش میدهند تا احساس سرزندگی و انرژی کنند. و آنها یک ماشین گران قیمت جدید میخرند تا احساس مهم بودن خود را  ( و برتری نسبت به همسایگان خود) ارضا کنند.

اگر شما بتوانید پرسونای خود را در جهت پی بردن به نیازها و محرکهای آنها، بخوبی درک کنید، پس میتوانید احساسی را که بر نیازهای آنها تأکید میکند به آنها بدهید. و سپس شما از طریق محتوای خود ارتباط قدرتمندی برقرار خواهید کرد. همانطور که تئودور لویت گفته ، “مردم نمیخواهند یک مته یک چهارم اینچی بخرند، آنها میخواهند یک حفره یک چهارم اینچی ایجاد کنند.”

 اما، چرا آنها میخواهند حفره  ایجاد کنند؟ برای آویختن عکسی از خانواده خود تا همواره احساس خوشبختی و عشق را به همراه داشته باشند.

مایا آنجلو میگوید : “من آموخته ام که مردم آنچه را که شما گفته اید و انجام داده اید را، فراموش خواهند کرد، اما مردم هرگز احساس شما را فراموش نخواهند کرد. “

2- به زبان پرسوناها صحبت کنید

آیا تا به حال به این موضوع اندیشیده اید که پرسوناها چه تاثیری در بهبود بازاریابی محتوا دارند؟

هنگامیکه نسبت به پرسونای خود آگاهی و اطلاعات کافی پیدا کردید، برای برقراری ارتباط  و درگیر کردن آنها لازم است که به زبان آنها صحبت کنید. این دو دلیل دارد :

  • ایجاد اعتماد
  • گذر کردن ( دور زدن) از میان شلوغی

لحن صداهای گوناگونی را که در طول روز استفاده میکنید، نحوه صحبت با خانواده، نحوه گفتگو با دوستان خود، نحوه صحبت با افرادی که با آنها سر و کار دارید را در نظر بگیرید. شما با رئیس خود به همان راحتی و گرمی که با شریک زندگی خود صحبت می کنید، صحبت نمی کنید.

 رسیدن به سطح بیان مناسب در محتوای شما، تفاوتی بین تعامل خواننده با چیزیکه شما می نویسید و فکر میکنید ، “ای بدک نیست” ، و رفتن به صفحه دیگر، است.

دستیابی به چشم انداز صفحه، یک موضوع است، اما موضوع مهمتر این است که شما بتوانید هر کدام از خوانندگان خود را، به یک خواننده درگیر تبدیل کنید تا محتواهای  ایجاد شده توسط شما را، بیشتر استفاده کنند.

مردم به طور طبیعی جذب گروه میشوند تا بتوانند در کمپینهای همفکر دور هم جمع شده و گفتگو کنند. با درک درست پرسونای خود و چیزیکه آنها را تحریک میکند با آنها به روشی صحبت کنید که بتوانند با شما ارتباط برقرار کرده و آنها هم زیر مجموعه ای از برند شما شوند.اگر شما بتوانید دلیل آنچه که، مردم را تا ساعت 3 صبح بیدار نگه می دارد را، تعریف کنید و سپس راه حلی برای آن ارائه دهید، شما توجه آنها را به خود جلب کرده اید.

 اگر شما بتوانید محتوای خود را بر اساس نقاط درد پرسوناها بسازید و راه حلهای منطقی برای چالشهای آنها ارائه دهید، اکنون یک چشم انداز عالی برای حرکت در طول قیف فروش دارید.

انسانها موجوداتی احساسی هستند و آمیگدالای ( قسمتی از کرتکس مخ ) آنها که احساسات را تنظیم میکند و معروف به “مغز مارمولک ” است، یک تصمیم عجولانه به اقتضای طبیعت خود میگیرد. یک ثانیه بعد، وقتیکه احساسات کم کم کنار میرود، کرتکس پیش پیشانی، انگیزه به ظاهر غیر منطقی ما را، بصورت منطقی تنظیم میکند.

اغلب، کرتکس پیشانی با یافتن یک دلیل منطقی برای حمایت از انگیزه ها، انگیزه های ما را توجیه میکند. بیشتر اوقات خارج از چیزیکه قابل تصور است، ما در حال انتخابهایی هستیم که کاملا از روی احساسات صورت میگیرد و کنترل چندانی هم بر این احساسات نداریم.

بهبود بازاریابی محتوا چه کمکی به کسب و کار ما میکند؟ برای روشنتر شدن موضوع، با مثالی به این سوال پاسخ می دهیم، فرض کنید دانشجویی با درآمد پایین، یک آیفون جدید می بیند و مغز مارمولک او فورا می گوید ” همین حالا آن را بخر” در حالیکه قسمت منطقی مغز این دانشجو به سرعت به دنبال دلیل میرود تا دلیل خرید او را توجیه کند و امروزه  بیشتر کمپینهای تبلیغاتی با نشانه گرفتن جنبه احساسی انسانها، تجارت می کنند.

بیاید به پرسونای خود برگردیم، تصور کنید که ما هلن ماتیوس، مدیر ارشد، که مسئول 12 تیم در یک شرکت مدیریت املاک است را تعریف کرده ایم.

هلن از شدت نگرانی، شب نمیتواند بخوابد و نگران است که مدیرعاملش فکر کند او در مشکلات تیم خود غرق شده  و صلاحیتهای لازم برای رهبری را ندارد، از سوی دیگر قرار است او سال آینده تا سطح مدیر عامل ارتقا شغلی یابد و حالا نگران است که توسط مدیرش نادیده گرفته شود، مگر اینکه بتواند عملکرد بهتری از تیم خود ارائه دهد.

حال تصور کنید که هلن در حال خواندن Businessweek است و چشمش به دو تیتر اصلی در روزنامه می خورد :

  • چگونه تیم خود را بهتر مدیریت کنیم
  • چارچوبی که توسط مدیران ارشد برای افزایش کارایی تیم و غلبه بر شکست استفاده میشود

این فرض محتملی است که هلن مقاله موجود در روزنامه را در حین خواندن ترسیم کند تا بتواند نگرانیهای خود را کاهش داده و شروع به دنبال کردن هدف خود، یعنی مدیریت کند.

اگر در این مقاله، ما یک ایده جامع برای عمل (اقدام) داشته باشیم که با ارائه ابزاری بتواند به او در اجرای چارچوب  و حل مشکلش کمک کند، یک دانه کاشته ایم. او اکنون یک راهنما (دوست) دارد که میتواند به او کمک کند.

مردم نمی خواهند کالایی را فقط برای داشتن یک محصول خریداری کنند. آنها می خواهند محصولی را برای حل مشکلات خود داشته باشند یا میخواهند احساس خود را  با آن محصول تغییر دهند.

به گفته تونی رابینز : “مردم کالاها را  نمیخرند، بلکه احساسات را میخرند.

مردم به خاطر بیمه، خود را بیمه  نمیکنند، آنها احساس امنیت و اطمینان را میخرند. آنها قهوه سفارش میدهند تا احساس سرزندگی و انرژی کنند. و آنها یک ماشین گران قیمت جدید میخرند تا احساس مهم بودن خود را  ( و برتری نسبت به همسایگان خود) ارضا کنند.

اگر شما بتوانید پرسونای خود را در جهت پی بردن به نیازها و محرکهای آنها، بخوبی درک کنید، پس میتوانید احساسی را که بر نیازهای آنها تأکید میکند به آنها بدهید. و سپس شما از طریق محتوای خود ارتباط قدرتمندی برقرار خواهید کرد. همانطور که تئودور لویت گفته ، “مردم نمیخواهند یک مته یک چهارم اینچی بخرند، آنها میخواهند یک حفره یک چهارم اینچی ایجاد کنند.”

 اما، چرا آنها میخواهند حفره  ایجاد کنند؟ برای آویختن عکسی از خانواده خود تا همواره احساس خوشبختی و عشق را به همراه داشته باشند.

مایا آنجلو میگوید : “من آموخته ام که مردم آنچه را که شما گفته اید و انجام داده اید را، فراموش خواهند کرد، اما مردم هرگز احساس شما را فراموش نخواهند کرد. “

2- به زبان پرسوناها صحبت کنید

آیا تا به حال به این موضوع اندیشیده اید که پرسوناها چه تاثیری در بهبود بازاریابی محتوا دارند؟

هنگامیکه نسبت به پرسونای خود آگاهی و اطلاعات کافی پیدا کردید، برای برقراری ارتباط  و درگیر کردن آنها لازم است که به زبان آنها صحبت کنید. این دو دلیل دارد :

  • ایجاد اعتماد
  • گذر کردن ( دور زدن) از میان شلوغی

لحن صداهای گوناگونی را که در طول روز استفاده میکنید، نحوه صحبت با خانواده، نحوه گفتگو با دوستان خود، نحوه صحبت با افرادی که با آنها سر و کار دارید را در نظر بگیرید. شما با رئیس خود به همان راحتی و گرمی که با شریک زندگی خود صحبت می کنید، صحبت نمی کنید.

 رسیدن به سطح بیان مناسب در محتوای شما، تفاوتی بین تعامل خواننده با چیزیکه شما می نویسید و فکر میکنید ، “ای بدک نیست” ، و رفتن به صفحه دیگر، است.

دستیابی به چشم انداز صفحه، یک موضوع است، اما موضوع مهمتر این است که شما بتوانید هر کدام از خوانندگان خود را، به یک خواننده درگیر تبدیل کنید تا محتواهای  ایجاد شده توسط شما را، بیشتر استفاده کنند.

مردم به طور طبیعی جذب گروه میشوند تا بتوانند در کمپینهای همفکر دور هم جمع شده و گفتگو کنند. با درک درست پرسونای خود و چیزیکه آنها را تحریک میکند با آنها به روشی صحبت کنید که بتوانند با شما ارتباط برقرار کرده و آنها هم زیر مجموعه ای از برند شما شوند.

برندهای موفقی مانند Mr Porter ، Patagonia  و School of Life  بر اساس موقعیت اقوام دور افتاده ساخته شده اند و این برندها در محتوای خود بصورت عمیقی به زندگی این  اقوام پرداخته و تمام مبادی و احساسات آنها را در مورد بررسی قرار داده اند.

یک ترفند مفیدی که ما برای اعمال پرسونا در محتوا به کار میبریم این است که آنها را به عنوان یک بازیگر تصور میکنیم. چه کسی نقش هلن ماتیوس را بازی می کند؟ آنا کندریک؟

تصور کنید که او چگونه صحبت میکند (لهجه)، چگونه مکالمه را انجام میدهد و سطح گویش و هوش او در چه سطحی است.

برایان آیزنبرگ میگوید : با زبان سگ، با او صحبت کنید و در مورد آنچه که میتواند دل سگ را بدست آورد. “

کورت ونگوت میگوید : “برای خوشحال کردن فقط یک نفر بنویسید. اگر پنجره ای باز کنید و به دنیا عشق بورزید، داستان شما فراگیر خواهد شد. “

3- سوالات درست به منظور بهبود بازاریابی محتوا

سوالات درست در بهبود بازاریابی محتوا یعنی چه؟

بازاریابی محتوا مبتنی بر پاسخ  به سوالات درست در زمان مناسب است و این سوالات  توسط خوانندگان شما پیش می آید، که بر گرفته از افکار، خواسته ها و نگرانیهای آنها است. همه چیز در مورد آنها است، نه شما.

وقتی یک برند فقط در مورد آرمانها و اهداف خودش، یکطرفه صحبت میکند، بدون در نظر گرفتن اینکه مخاطبانشان واقعا چه چیزهایی دوست دارند بشنوند، مانند این است که یک فرد بی نزاکت در یک مهمانی شام بی وقفه درباره خود صحبت کند. هیچکس دوست ندارد کنار این شخص بنشیند.

فقط به صحبتهای خود، شاخ و برگ ندهید، به آنچه مخاطب شما میخواهد و نیاز به شنیدن دارد، خوب گوش دهید. با انجام بررسی و درک پرسونای خود، میتوانید یک ترسیم محتوا، بر اساس  سوالاتی که در هر مرحله از خرید پرسیده میشود، داشته باشید.

4- بهبود بازاریابی محتوا در زمان مناسب

پروژه ای که ما سال گذشته انجام دادیم برای یک کارگاه آموزشی توسعه شخصی، بنام “Weekend” بود. به عنوان بخشی از برنامه آخر هفته، یک شرکت کننده، برای تکمیل فرم در مورد سوالات کاملا شخصی و احساسی، لازم بود.

بهبود بازاریابی محتوا در زمان مناسب، برای برخی از افراد، مانند گرفتن تخم مرغ و شکستن آن با قاشق بود، کاملا شکننده. جای تعجب نیست، که آنها در این قسمت از پروسه ثبت نام، افت بالایی داشتند.

از طریق بررسی روند خرید آنها و پرسوناها، ما ترکیبی از نمودار جریان انتقال کاربر ( فراخوانی User Flow ) را، ترسیم کردیم، در قسمتی که کلیدهای اصلی محتوا میتوانند پاسخ دهند “سوال مناسب، در زمان مناسب.”  هایلایت شده بود. این تنها از طریق درک عمیق سه پرسونای متمایز امکان پذیر بود.

ما یک سری ایمیل خودکار هم ترسیم کردیم تا پس از دانلود یک بروشور معرفی، اجرا شود. و مجموعه ای که به فرد بعد از Weekend کمک میکند تا از یک سفر کاملا شخصی به “زندگی واقعی” برگردد و آنها را ترغیب به پیوستن به جامعه در حال فعالیت (برای اشتغال توسعه یافته) کند.

و بعد ما یکسری محتوا برای ارسال در مراحل اصلی فرآیند خرید، ایجاد کردیم که روند Weekend و دلیل گرفتن اطلاعات خاص از مخاطب را، توضیح میداد.

از آنجا که بزرگترین محرک ثبت نام در این برنامه، بازاریابی کلامی بود، ما محتوایی را ایجاد کردیم که به فارغ التحصیلان دوره Weekend آموخت، چگونه این برنامه را تبلیغ کنند و از کاربران بپرسند که، چه کسی میخواهد از تجربه این برنامه سود ببرد و چه کسی نمیخواهد، سود ببرد. این کار برای کاهش سوالات از افرادی است که برای دوره مناسب نبودند و همین طور برای گسترش شرکت کنندگانی که مبلغ  تجربیات خود از تغییر زندگی بودند.

بعد از جمع آوری اطلاعات، ما یک طرح برای محتوای خود، بر اساس سوالات، احساسات و نگرانیهای شرکت کنندگان احتمالی ایجاد کردیم و طیف کاملی از مطالب را برای آگاهی و ارتباط از داخل و خارج از سایت ترسیم کردیم.

همه این موارد مقاومت کاربران در برابر پذیرش را کاهش داده و باعث شد شرکت کنندگان ارتباط بهتری با برند داشته باشند. از طریق درک اینکه با چه کسی صحبت میکنیم و در زمان مناسب به سوالات، پاسخ میدهیم.

5- همان جایی حضور داشته باشید که پرسوناها هستند

مرحله آخر در بهبود بازاریابی محتوا، باز کردن این قفل است که بدانید مخاطبان شما در کدام کانالها بیشتر وقت سپری میکنند تا بدانید شما در کجاها باید حضور داشته باشید.

با تلاش برای قرار گرفتن در مکانهای مختلف، خطر بیشتری شما را تهدید خواهد کرد، یا ممکن است در مکان اشتباهی قرار بگیرید که امکان تعامل با کسی برای شما وجود ندارد.

دقیقاً مانند یک هوادار Dungeons and  Dragons  که با شرکت کردن در یک نمایش مد در حال نگاه کردن به تی شرت Gary Gygax  آنها است، آنها تلاش خواهند کرد تا با هر کس که لباس Helmut Lang  را پوشیده است در مورد چگونگی شکست دادن Goblin با پرتاب بعدی تاس صحبت کنند.

بخشی از تحقیق درباره پرسونای شما، شامل شبکه های اجتماعی است که کاربران مرتبا در حال بازدید از این شبکه ها هستند و شما باید بدانید آنها، به چه سایتهای پر مخاطبی مراجعه میکنند و حفره ها و مکانهای آبیاری آفلاین را که پرسونای شما هنگام جستجوی اطلاعات به آنجا مراجعه میکند را، قرار دهید.

استفاده از یک محتوای تنها و پخش کردن آن در تمام شبکه های اجتماعی از طریق یک ابزار برنامه ریزی شده، بازاریابی تنبل نامیده میشود و نمیتواند یک استراتژی برای ارائه بهترین بازده باشد (بسیاری از افراد هنوز این کار را می کنند.) هر شبکه تفاوتهای ظریف و قوانین نانوشته خود را دارد. محتوای شما باید متناسب با هر شبکه باشد.

یک محتوای منفرد را میتوان در شبکه های مختلف مورد استفاده مجدد قرار داد اما اطمینان حاصل کنید که پیام محتوا، از لحن و زبان مناسب هر شبکه یا رسانه استفاده میکند.

همچنین درک این موضوع که با چه نوع محتوایی، پرسونای شما بهتر ارتباط برقرار خواهد کرد، مهم است. با وبینار، ویدئو، پادکست، وبلاگ، ارزهای مجازی، پرسش و آزمون ، ابزار / ماشین حساب ؟ اگر تحقیق خود را انجام داده اید میتوانید به همه این سوالات پاسخ دهید و محتوای بسیار بهتری ایجاد کنید.

خلاصه

تعریف پرسوناها و درک واقعی انگیزه ها و چالشهای آنها، برای تعیین استراتژی و روند تولید محتوا ضروری است.

 اما، شما باید پرسونای خود را به روش صحیح اعمال کنید تا تحقیقات و سخت کوشی شما بی نتیجه نماند. برای بهبود بازاریابی محتوا، باید در این پنج مرحله پرسوناها را به بازاریابی محتوای خود اعمال کنید :

  • مشکل چیست ؟ : برای جلب توجه مخاطب، از نقاط درد آنها در محتوای خود استفاده کنید.
  • به زبان پرسوناها صحبت کنید : گویش و لحن صحیحی را بدست آورید تا کاربر خود را درگیر محتوای خود کنید.
  • سوالات صحیح … : بدانید پرسونای شما چه  سوالاتی را در ذهن دارد.
  • … در زمان مناسب : بدانید در چه مرحله ای از سفر کاربر این سوالات را بپرسید تا قادر به پاسخگویی به سوالات آنها باشید.
  • در جایی که پرسوناها هستند، حضور داشته باشید : به طور آنلاین (یا به صورت آفلاین) در کانالهای پرمخاطب وقت بگذارانید تا بتوانید با محتوای خود، توجه کاربران متعددی را به خود جلب کنید.

Author

مدیریت سایت

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.