استراتژی بازاریابی محتوا یک روند ناعادلانه است. اگر قصد دارید برنده باشید باید روش تکراری را کنار بگذارید
به سیستم هایی فکر کنید که محتوای شما را در معرض دید قرار داده و برای آن کلیک ایجاد میکنند. خوراکهای خبری شبکههای اجتماعی، موتورهای جستجو، تبلیغات. این سیستمها به طور فزایندهای از الگوریتمهای یادگیری ماشین یا هوش مصنوعی استفاده میکنند که به نرخ کلیک خوردن یک محتوا امتیاز میدهند.
محتواهای موجود خود را بر اساس نرخ درگیر شدن کاربر نظیر نرخ کلیک، نرخ تبدیل، یا ترافیک مورد بررسی قرار دهید. به دنبال دادههای خارج از محدوده نرمال بگردید – یعنی استراتژی محتوای شما فقط به اندازه کمی بهتر نباشد، بلکه سه یا چهار برابر بهتر باشد. اینها در کمپین محتواهای با کیفیت شما قرار میگیرند که نرخ بالایی از درگیری کاربر دارند. چنین محتواهایی احتمالاً ویژگیهای زیر را دارند:
- رتبه خوبی در جستجوی گوگل دارند
- به طور قابل توجهی نرخ تبدیل آنها نسبت به سایر محتواها بهتر است
- هزاران کاربر از طریق رسانههای اجتماعی آنها را می بینند
- به شدت در جستجوی پولی (مثل تبلیغ گوگلی) خوب عمل میکنند
- به شدت در تبلیغات شبکه های اجتماعی خوب عمل می کنند
مجدداً عرض می کنم که این رابطه تصادفی نیست. زیرا الگوریتم خوراک خبری فیسبوک، الگوریتم تبلیغات فیسبوک، الگوریتم تبلیغات گوگل ادوردز و الگوریتم جستجوی طبیعی گوگل همگی از الگوریتمهای یادگیری ماشین استفاده میکنند. این الگوریتمها به شدت به استراتژی محتوایی که منجر به درگیری بالای کاربر شده و کلیکها و مشاهده پذیری بالایی را در بستر آنها ایجاد میکنند پاداش میدهند.
استراتژی محتوا پیدا شد: اکنون چه کنیم؟
با تبلیغ الاغ آن را نمیتوانید تبدیل به یک اسب تک شاخ کنید. فقط زمان و پول خود را هدر خواهید داد. در عوض تمام تلاشهای خود را بر روی تبلیغ اسب های تک شاخ با ارزش و قدرتمند خود متمرکز کنید. وقتی محتوای با کیفیت را پیدا کردید، آن را بر روی تمام کانالها تبلیغ نمایید تا تأثیر آن را 100 یا حتی 1000 برابر بیشتر کنید و بدین ترتیب ترافیک بیشتر و نرخ تبدیل بیشتری را کسب نمایید.
وقتی محتوایی پیدا کردید که تمام این خصوصیات را داشت، اکنون زمان پیاده سازی استراتژی تبلیغ است. تاکتیکهای زیر به شما کمک خواهند نمود تا حداکثر ارزش را از محتواهای با کیفیت خود به دست آورید:
- از آن در انواع دیگر محتوا نظیر وبینار و اینفوگرافیک استفاده کنید.
- آن را بازنویسی نموده و دوباره منتشر کنید.
- از یک فرد سرشناس بخواهید تا یک نقد و بررسی در مورد آن بنویسد
- تبلیغات شبکه های اجتماعی برای آن بخرید
- آن را تبدیل به یک کتاب الکترونیک یا ایبوک نمایید.
- بازاریابی محتوا درباره خروجی است، نه ورودی
استراتژی بازاریابی محتوا یک بازی ناعادلانه است. اگر میخواهید برنده باشید باید اتکاء بر بینش خود را متوقف نمایید. بینش شما در واقع نظر شماست و طبیعتاً متعصبانه است. برای اینکه واقعاً به موفقیت برسید باید نگاهی به آمارهای غیر متعصبانه بیاندازید.
توجه بیش از حد به ویژگیهای محتوا را متوقف کنید. به دادهها نگاه کنید تا محتوای واقعاً با کیفیت خود را پیدا کنید. شروع به بهینه سازی آن کنید تا شاهد موفقیتهای چشمگیری باشید.
وقتی آن استراتژی محتوای فوق العاده را کشف نمودید، بر روی آن سرمایه گذاری کنید. برای به حداکثر رساندن بازگشت سرمایه یا ROI بازاریابی خود این نوع محتواها را بر روی همه کانال ها تبلیغ نمایید.
و برای اینکه بتوانید استراتژی محتوای مخصوص به خود را داشته باشید یکبار دیگر برگردید و مجموعه مقالات بازاریابی محتوای رایا مارکتینگ را دوباره مطالعه کنید.
کمپین بازاریابی خود و چگونگی اندازه گیری موفقیت را مشخص کنید
شما در حال راه اندازی یک کمپین بازاریابی در چندین سیستم عامل دیجیتالی هستید تا محصول جدیدی را به بازار عرضه کنید. شما از بازاریابی ایمیلی، بازاریابی محتوا، رسانه های اجتماعی و تبلیغات دیجیتال استفاده می کنید تا چشم اندازهای جدیدی را به یک صفحه فرود خاص در وب سایت خود هدایت کنید. شما یک صفحه فرود خوب طراحی شده و یک فرم ضبط سرب ساده دارید که مطمئناً تبدیل ها را افزایش می دهد. با این حال می دانید که فقط تبدیل کافی نیست و بیشتر نیاز دارید.
اثربخشی بازاریابی برای این کمپین با افزایش کوتاه مدت و بلند مدت درآمد و هزینه های جذب مشتری توسط شرکت شما اندازه گیری می شود. افزایش درآمد کوتاه مدت به راحتی قابل تشخیص است. با این حال، این تأثیر بلند مدت بر درآمد است که کمی بیشتر دخیل خواهد بود. خبر خوب این است که شما قبلاً پاسخ هایی دارید. داده های بازاریابی موجود شما به شما می گوید زمان سفارش مجدد معمولی با مشتریان جدید در یک ماه، سه ماهه و سال معین چقدر است. غنی سازی مداوم آن داده ها دقت آن را بهبود می بخشد و مرتبط تر می سازد.
در حقیقت، هرچه اطلاعات بازاریابی شما به روزتر باشد، تجزیه و تحلیل شما دقیق تر خواهد بود. شما همچنین می دانید که استراتژی های حفظ مشتری شما چقدر م andثر است و ارزش عمر مشتری (CLV) شما برای مشتریان خاص چقدر است. هر یک از این موارد در تعریف اثربخشی بازاریابی نقش دارند، زیرا به شما کمک می کند تا تاثیر کوتاه مدت و بلند مدت کسب و کاری را که در کمپین بازاریابی خود به دست آورده اید تعیین کنید.
کانال های بازاریابی خود را مشخص کنید
اگر بتوانید این تجزیه و تحلیل را فقط بر روی یک کانال بازار متمرکز کنید ، آسان خواهد بود. با این حال این به سادگی امکان پذیر نیست. این تضمین است که مشتریان فعلی به آسانی این محصول را مانند سایر سربهای تازه خریداری شده خریداری خواهند کرد. بنابراین ، شما باید کانال های بازاریابی این کمپین را مشخص کنید تا بتوانید واقعاً اثربخشی بازاریابی را تعریف کنید.
مشتریان فعلی/مشتریان مستقیم
خوشبختانه شما مجبور نخواهید بود با هزینه های مشتریان و هزینه های جذب مشتری دغدغه داشته باشید. در واقع بستن مشتریان موجود فقط ممکن است شامل یک کمپین ایمیل یا یک قطعه بازاریابی محتوا باشد.
جستجوی پولی
هدایت ترافیک هدفمند به صفحه فرود از طریق تبلیغات دیجیتالی برای خارج کردن محصول از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در هر ماه چقدر برای تبلیغات دیجیتالی هزینه کردید و چه تعداد تبدیل ایجاد شد؟ در مرحله بعد، می خواهید بدانید چند مشتری از این تبدیل ها به دست آمده است. باز هم، این فقط مربوط به هزینه سرنخ های شما نیست و تبدیل. این در نهایت به این معناست که هزینه جذب مشتری چقدر است.
بازاریابی ایمیلی
این یک استراتژی دیجیتالی است که می تواند بر اساس بخش بازار، بخش مشتری یا شخصیت خریدار تقسیم شود. با مقایسه نرخ کلیک (CTR)، نرخ پرش و تبدیل می توانید موفقیت یک کمپین ایمیل را تعیین کنید. بر نحوه عملکرد دعوت به عمل در کمپین ایمیل خود تمرکز کنید.
بازاریابی محتوا
اگر محتوای شما از ساختار خوب، جذاب و جالبی برخوردار است پس فراخوان اقدام شما (CTA) باید به راحتی تبدیل شود. اگر نه، پس تغییرات مناسب را اعمال کنید.
رسانه های اجتماعی
به راحتی می توانید تعیین کنید که چه تعداد پرس و جو از رسانه های اجتماعی به دست آمده است و چه تعداد سرنخ از محتوای بسته در رسانه های اجتماعی به دست آمده است. اکنون باید تعیین کنید که چه تعداد سرنخ تبدیل شده و چه تعداد تبدیل مشتری شده است.