مقالات آموزشی

بررسی هدف جستجو: «فاکتور رتبه‌بندی» نادیده‌گرفته‌شده که شما باید آن را بهینه‌سازی کنید.

مفید بود؟

به دنبال رتبه بالا در گوگل هستید؟ باید محتوایی بسازید که هم‌تراز هدف جستجو باشد.

به سختی می‌توان بر اهمیت بالای هدف جستجو در SEO تاکید کرد. اگر بگوییم که این روزها اگر می‌خواهید رتبه‌تان در گوگل بالا برود، فهمیدن و ساختن محتوایی با در نظر داشتن هدف جستجو حیاتی است، اغراق نکرده‌ایم.

باور نمی‌کنید؟ نگاهی به این تصویر بیندازید:

 

این نمودار نشان‌دهنده رشد 677 درصدی ترافیک طبیعی یکی از صفحات هدف اصلی ما، تنها در شش ماه است!

چطور این کار را انجام دادیم؟ صفحه را کمی تغییر دادیم، به طوری که در راستای هدف جستجو قرار گیرد.

در این مقاله یاد می‌گیرید که:

• هدف جستجو چیست؟

• چرا هدف جستجو در سئو اهمیت دارد؟

• چهار نوع هدف جستجو

• چطور هدف کلمات کلیدی را حدس بزنیم؟

• چگونه هدف جستجو را بهبود ببخشیم؟

• ما چطور ترافیک صفحه‌مان را از طریق بهینه‌سازی هدف جستجو، به رشد 677 درصدی رساندیم.

هدف جستجو چیست؟

هدف جستجو، چرایی نهفته در پشت یک جستار جستجو است. به بیانی دیگر، چرا کاربر چنین چیزی را جستجو کرد؟ می‌خواهد چیزی یاد بگیرد؟ می‌خواهد خرید کند؟ یا به دنبال وبسایت خاصی می‌گردد؟

برای این‌که مفهوم را با جزییات بیشتری شرح دهیم، من تاریخچه سرچ خودم را گشتم و چندتایی از سرچ‌های اخیرم را بیرون کشیدم.

شما باید بگویید که «هدف» من موقع جستجوی هر کدام از این عبارت‌ها چه چیزی بود؟

(نگران نباشید، تمرین آسانی است!)

1. عبارت مورد جستجوی من “camel camel” بود.

2. عبارت مورد جستجوی من “buy yubikey 5” بود.

3. عبارت مورد جستجوی من “protein powder” بود.

آخری کمی سخت بود، نه؟ بعدا دوباره به آن برمی‌گردیم.

چرا هدف جستجو در سئو اهمیت دارد؟

تلاش گوگل این است که کاربران، مرتبط‌ترین نتایج را برای جستجوهایشان دریافت کنند.

از کجا می‌دانیم؟ برای شروع، بهتر است بگوییم که موفقیت گوگل به عنوان یک بیزینس به درست انجام دادن همین امر وابسته است. کافی است نگاهی به Bing بیندازید تا متوجه شوید که وقتی نتایج یک موتور جستجو بی‌ربط و کم ارزش اند، چه اتفاقی می‌افتد. تقریبا هیچ کس از آن استفاده نمی‌کند، که این به معنی سود کمتر از آگهی‌های تبلیغاتی است.

گوگل همچنین وظیفه خود را به صورت «سازماندهی اطلاعات سراسر دنیا و قابل دسترس و کاربردی کردن آن به صورت جهانی» بیان می‌کند. بله، یک جورایی بذل و بخشش حساب می‌شود.

 

توضیح تصویر: «وظیفه ما سازماندهی اطلاعات سراسر دنیا و قابل دسترس و کاربردی کردن آن به صورت جهانی است.»

اما کار ما با سئو است. این‌ها چه اهمیتی دارد؟

اگر می‌خواهید رتبه گوگلتان در سال 2021 بالا برود، باید مرتبط‌ترین نتایج با عبارت مورد جستجو باشید. در وهله اول، این به معنای تولید محتوا در راستای هدف جستجو است.

پس اگر می‌خواهید رتبه‌تان به عنوان «بهترین کارت اعتباری» بالا برود، سعی نکنید صفحه هدفتان را به زور در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERPs) جا کنید. کمکی نمی‌کند. گوگل می‌داند که کاربر وقتی چنین عبارتی را جستجو می‌کند، چه چیزی می‌خواهد. اطلاعات می‌خواهد، پست‌های وبلاگی، نمودارهای مقایسه‌ای و… .

مرتبط بودن، کلید موفقیت در سئو است.

چهار نوع هدف جستجو

چهار نوع مقدماتی هدف جستجو به شرح زیر اند:

• اطلاعاتی

کاربر به دنبال اطلاعات است. این اطلاعات می‌تواند پاسخی ساده به سوال «چه کسی رییس جمهور ایالات متحده است؟»، باشد. یا سوالی نظیر «سیستم بلاک‌چین چگونه کار می‌کند؟» باشد، که نیازمند پاسخ بلندتر و عمیق‌تری است. گرچه تمام جستجوهای اطلاعاتی به شکل سوال مطرح می‌شوند.

مثال‌هایی از جستجوهای اطلاعاتی

o جولین آسانژ کیست؟

o آدرس فرودگاه منچستر

o دونالد ترامپ

o نتایج فوتبال

o HTML 5

• ناوبری

کاربر به دنبال سایت مشخصی است. آن‌ها می‌دانند که به دنبال چه چیزی هستند. احتمالا برایشان آسان‌تر است اگر اسم وبسایت را در گوگل سرچ کنند، تا اینکه کل لینک را در بخش سرچ، تایپ کنند. همچنین ممکن است آدرس کامل سایت را ندانند.

مثال‌هایی از جستجوهای ناوبری

o فیسبوک

o جستجوگر محتوای ahrefs

o راهنمای مبتدی SEO moz

o ورود به حساب توییتر

• تبادلاتی

کاربر به دنبال تکمیل یک سفارش است، یا در حال خرید است. بیشتر اوقات، می‌دانند دقیقا چه چیزی می‌خواهند بخرند. دنبال وبسایتی هستند که آن را تهیه کنند.

مثال‌هایی از جستجوهای تبادلاتی

o خرید مک‌بوک پرو

o کد nordvpn

o سامسونگ گلکسی s10 ارزان

o قیمت اکانت ویژه lastpass

• تحقیقات تجاری

کاربر به دنبال محصول یا خدمات مشخصی است، اما هنوز تصمیم نهایی را نگرفته که کدام محصول برایش بهتر است. احتمالا به دنبال نقد و بررسی و مقایسه محصولات می‌گردد. هنوز در حال سبک و سنگین کردن گزینه‌هایش است.

مثال‌هایی از جستجوهای تحقیقات تجاری

o بهترین پودر پروتئینی

o Mailchimp بهتر است یا convertkit

o نقد و بررسی ahrefs

o بهترین رستوران‌های لندن

آخرین مثال، نکته مهمی دارد. نشان می‌دهد که جستجوهای محلی هدف تحقیقات تجاری دارند. مثال‌های دیگر: «لوله کش نزدیک،» «ارزان‌ترین هتل در سنگاپور،» و… .

چطور هدف کلمات کلیدی را حدس بزنیم؟

هدف جستجو معمولا از روی کلمات جستار، به راحتی قابل تشخیص است.

برای مثال، کلمه کلیدی «خرید بیت‌کوین» را در نظر بگیرید. واضح است که جستجوگر به دنبال خرید رمزارز است(تبادلاتی). از سوی دیگر، کسب که عبارت «نحوه بستن کراوات» را سرچ می‌کند، به دنبال پاسخ است(اطلاعاتی).

در عکس زیر، برخی «تعدیل کننده»های کلمات کلیدی که معمولا به یک نوعی از هدف جستجو اشاره می‌کنند، آورده شده اند:

 

اگر از ابزار جستجوی کلمات کلیدی مثل جستجوگر کلمات کلیدی Ahrefs می‌کنید، می‌توانید این تعدیل کننده‌ها را به کار ببرید تا هنگام تحقیق درباره کلمات کلیدی، برخی کلیدواژه‌ها را با هدف مشخص، فیلتر کنید.

فرض کنیم که شما به دنبال کلمات کلیدی اطلاعاتی مرتبطی برای پست‌های وبلاگی می‌گردید. ابتدا، کلمات کلیدی کوتاهی را در جستجوگر کلمات کلیدیAhrefs  وارد کنید، دکمه سرچ را بزنید، سپس یکی از گزارشات را از منوی سمت چپ انتخاب کنید تا کمی ایده کلیدواژه‌ای بگیرید. من گزارش “Having same terms” را به عنوان نقطه شروع پیشنهاد می‌کنم.

در مرحله بعد، کلمات تعدیل کننده را در بخش “Include”، جایگذاری و گزینه “Any word” را فعال کنید.

 

حالا کلمات کلیدی‌ای را می‌بینید که تنها شامل یک یا دو تعدیل کننده هستند.

می‌توانید همین کار را هنگامی که به دنبال کلمات کلیدی تبادلاتی، تحقیقات تجاری، یا ناوبری هستید، نیز انجام دهید. تنها کلمات تعدیل کننده را در بخش “Include”، جایگذاری کنید.

ترفند

به دنبال راهی سریع برای کلمات کلیدی اطلاعاتی می‌گردید؟ گزارش Questions را انتخاب کنید. این گزینه، کلمات کلیدی سوالی را که اغلب هدف اطلاعاتی دارند را فیلتر می‌کند.

 

از آن‌جا می‌توانید فیلترهای بیشتری را برای تمرکز بر روی کلمات کلیدی مد نظر خودتان، اضافه کنید. به عنوان مثال، اگر به دنبال موضوعات با عرض و کم رقیب هستید، می‌توانید فیلتر Keyword Difficulty (KD) و volume را اضافه کنید.

 

اما مشکلی وجود دارد:

تعدیل کننده‌ها آنقدر هم بدون خطا نیستند، چرا که همه کلمات کلیدی شامل یک تعدیل کننده نیستند.

به این دلیل، نباید برای حدس زدن هدف جستجو آنها بر کلمات تعدیل کننده تکیه کنید. اگر چنین کاری کنید، بسیاری از ایده‌های خوب کلیدواژه‌ای را از دست می‌دهید.

اما خوشبختانه…

پاسخ در گرو SERP است.

آیا تا به حال شده جستجویی در گوگل کنید و به چنین نتیجه‌ای بربخورید؟

 

این ویژگی به عنوان پاسخ برجسته (featured snippet) شناخته می‌شود. یکی از ویژگی‌های متعدد SERP است، که گوگل برخی اوقات آن را نشان می‌دهد. باقی ویژگی‌ها بدین ترتیب اند:

• نتایج خرید

• کارت دانش (Knowledge card)

• آگهی‌های AdWords

• سوالات مرتبط

• نتایج ویدیویی

از چه جهت اهمیت دارد:

گوگل بر اساس هدف جستجو، تمایل دارد تا گاه و بی‌گاه ویژگی‌های SERP را نشان دهد. این بدین معنا است که ما می‌توانیم از حضور (یا عدم حضور) ویژگی‌های SERP به هدف جستجوی یک جستار پی ببریم.

برای مثال، پاسخ‌های برجسته نشان‌دهنده جستارهای اطلاعاتی هستند، در حالی که نتایج خرید و چرخ و فلک‌ها (carousel) معمولا فقط جستارهایی با هدف تبادلاتی را نشان می‌دهند.

 

عکس زیر راهنمای (خیلی) ساده‌ای است:

 

برای یافتن کلمات کلیدی با ویژگی‌های SERP مشخص، کلمات کلیدی‌ای با ویژگی SERP مشخص را از بخش گزارش‌های جستجوگر کلمات کلیدی Ahrefs از عبارت مورد جستجو حذف یا به آن اضافه کنید.

به عنوان مثال، اگر من به دنبال کلیدواژه‌هایی با هدف تبادلاتی یا ناوبری تجاری باشم، تنها کلمات کلیدی‌ای با ویژگی SERP را استفاده می‌کنم:

 

اگر به دنبال کلمات کلیدی‌ای با هدف اطلاعاتی باشم، روی SERPهایی با پاسخ برجسته، پنل‌های دانش، «سوالات متداول» و… تمرکز می‌کنم:

 

معقولانه است، نه؟

گرچه، آگاه باشید که توجه به حضور ویژگی‌های SERP به طور صد در صدی محفوظ از خطا نیست. بسیاری کلمات کلیدی اطلاعاتی بدون پاسخ برجسته، پنل دانش و… وجود دارد. و بسیاری هم جستارهای تبادلاتی بدون چرخ و فلک یا آگهی‌های AdWords موجود است.

برای نمونه، به حضور ویژگی‌های SERP برای «هدفون‌های Bose» دقت کنید:

 

این واضحا یک جستار تبادلاتی است، در حالی که هیچ آگهی خرید یا ویژگی SERPای وجود ندارد که این نکته را تایید کند.

نکته مهم دیگر:

هدف جستجو همه اوقات دوگانه نیست. بسیاری از SERPها هدف جستجو را ترکیبی کرده‌اند. برای توضیح بیشتر، به رتبه‌های بالای نتایج برای “grainfather” نگاهی بیندازید:

 

Grainfather یکی از تجهیزات تخمیر آبجو است. پس اکثر کسانی که این جستار را سرچ می‌کنند، به دنبال خرید کردن هستند. به همین دلیل بیشتر نتایج جستجو، صفحات فروش محصول هستند.

اما نتیجه شماره 4، بررسی یک محصول است، که نشان می‌دهد این جستار اهداف ترکیبی دارد.

به بیانی دیگر، در حالی که اکثر جستجوکننده‌ها به دنبال خرید هستند، بعضی‌ها مایل اند تا بیشتر درباره محصولی که می‌خواهند براش هزینه کنند، اطلاعات کسب کنند.

چگونه در جهت هدف جستجو، بهینه‌سازی کنیم؟(در سه مرحله)

هدف جستجو باید نوع محتوایی که تولید می‌کنید را مشخص کند.

اگر کلمه کلیدی هدف اطلاعاتی دارد، یک پست وبلاگی بنویسید. اگر هدف تبادلاتی دارد، یک صفحه فروش محصول بسازید. مخلص کلام همین است.

اما آیا واقعا مسائل به همین سادگی اند؟ هم بله و هم خیر.

در حالی که آشکارا معقول می‌نماید که محتوایتان را با هدف جستجو در یک راستا قرار دهید، مشکلی هم وجود دارد:

چهار گروه هدف جستجو، آنقدر پراکنده هستند که بخواهند در عمل به کار آیند.

برای مثال، ما می‌دانیم که “HTML 5” یک جستار اطلاعاتی است. اما دانستن این به تنهایی روشن نمی‌سازد که کاربر دقیقا به دنبال چه نوع محتوایی است. یا دقیقا چه چیزی می‌خواهد بداند. یا اطلاعاتمان را باید در چه فرمتی به آن‌ها عرضه کنیم.

برای اینکه هدف جستجو را کاملا بهینه‌سازی کنیم، باید در ابعاد عمیق‌تری کنکاش کنیم و SERPها را با جزییات بیشتری تحلیل کنیم.

در ادامه، مرحله به مرحله این عمل توضیح داده شده:

مرحله 1. «قابل اطمینان بودن SERP» را کنترل کنید.

رتبه‌بندی‌های گوگل ثابت نیستند. در طی زمان تغییر می‌کنند و در نوسان اند.

تکیه بر ماهیت صفحات با رتبه بالا برای حدس زدن هدف جستجو، خود یک معضل است. به این دلیل که این کار صرفا قضاوت هدف جستجو بر اساس یک دلیل منفرد است.

اگر صفحات با رتبه بالا را یک ماه بعد تحلیل می‌کردید، یا دو ماه بعد، استنتاج شما از هدف جستجو کاملا متفاوت می‌بود.

به همین دلیل، واجب است که تاریخچه رتبه‌بندی کلمه کلیدی مورد هدف خودتان را نیز چک کنید.

بدین منظور، کلمه کلیدی‌تان را در جستجوگر کلمات کلیدیAhrefs  قرار دهید، سپس به بخش گراف تاریخچه جایگاه SERP رجوع کنید.

 

بیایید نگاهی به نحوه خواندن این گراف بیاندازیم.

عدم وجود نوسان یا نوسان بسیار کم رتبه‌بندی در طی زمان

این نکته روشن می‌سازد که صفحات با رتبه بالا، منابع خوبی برای هدف جستجو هستند.

برای مثال، نگاهی به گراف برای کلمه کلیدی “how to write a resume” بیندازید:

 

تقریبا هیچ تغییری در رتبه‌بندی صفحات با رتبه بالای حال حاضر طی شش ماه گذشته رخ نداده است.

نقطه نظر: این‌ها کلمات کلیدی خوبی برای هدف‌گیری هستند، چرا که هدف جستجوی آن‌ها واضح است.

نوسان برخی از صفحات، ولی نه همه

این نشان می‌دهد که برخی از صفحات با رتبه بالا منابع خوبی برای هدف جستجو هستند.

بیایید نگاهی به جستار “notre dame” بیندازیم.

 

اگر بر روی سه نتیجه اول تمرکز کنیم، می‌بینیم که رتبه‌بندی برای دوتای آن‌ها(خطوط سبز و بنفش) در طی زمان ثابت بوده است. هر دوی این صفحات، صفحات رسمی هستند. یکی از آن‌ها صفحه دانشگاهی است و دیگری صفحه Notre Dame Athletics.

این نکته به ما می‌گوید که مخاطب ثابت برای هر دوی این موارد وجود دارد و بیشتر جستجوگرها به دنبال یکی از این دو سایت بوده‌اند… با حداقل اطلاعاتی که مرتبط به این دو اند.

اما در جایگاه سوم، ما صفحه‌ای از Wikipedia داریم(خط آبی) که دیوانه‌وار در نوسان است.

این صفحه، مقاله‌ای ساده درباره کلیسای نوتردام است.

گوگل به طرز سورپرایزکننده‌ای مطمئن نیست که این صفحه با هدف جستجو هم‌راستا باشد یا خیر. هیچکدام از دیگر صفحات بالارتبه درباره کلیسای نوتردام نیستند، بلکه درباره دانشگاه اند. پس واضح است که بیشتر جستجوگران به دنبال صفحه‌ای این چنینی نیستند.

نقطه نظر: این‌ها می‌توانند کلیدواژه‌های خوبی برای هدف‌گیری باشند. فقط اطمینان حاصل کنید که محتوایتان با هدف غالب پشت جستار، به خوبی در یک راستا قرار می‌گیرد.

ماجرا در آوریل 2019 تغییر کرد…

این پست قبل از ماجراهای هولناک آوریل 2019 نوشته شد، یعنی قبل از اینکه آتش سوزی‌ای کلیسای نوتردام را ویران کرده باشد. اگر به گراف تاریخچه SERP مربوط به این کلیدواژه نگاهی بیندازید، می‌بینید که نتایج تازه‌ای وارد SERP شده‌اند که همه‌شان به واقعه اخیر مربوط اند.

 

الگوریتم گوگل این نتایج جدید را به این دلیل که می‌داند جستجوگرها به دنبال چنین اطلاعاتی هستند، حالا مورد توجه قرار می‌دهد.

نوسانات بسیار در رتبه‌بندی

این نکته یکی از این دو مورد را روشن می‌سازد:

1. هدف جستجو مرتبا در حال تغییر است.

2. گوگل برای فهمیدن هدف واقعی پشت هر جستجو، تلاش بسیاری می‌کند.

حتی می‌تواند بیانگر هر دو نکته باشد.

برای مثال، نگاهی به جستار «mercury» بیندازید.

 

گوگل نمی‌داند که مردم به دنبال اطلاعاتی درباره سیاره عطارد، یا عنصر جیوه هستند(که هر دو در زبان انگلیسی با عنوان mercury شناخته می‌شوند).

نقطه نظر: این‌ها کلمات کلیدی مناسبی برای هدف‌گیری نیستند، چرا که هدف جستجو مشخص نیست.

پیشنهاد می کنیم مقاله شناسایی کلمات کلیدی هدف خریدار را مطالعه نمایید

یک نقطه نظر جایگزین

همانطور که در پست Keyword Difficulty به آن اشاره کردم، بعضی از کارشناسان سئو، موقعیت‌های پر هرج و مرج SERP را به عنوان فرصتی برای رتبه‌بندی بالا در نظر می‌گیرند:

این وضعیت SERP پر از فرصت است pic.twitter.com/dZ5nj5rQ06

– نیک اوبانکس (@nick_eubanks) 20 آوریل 2019

از آنجایی که گوگل از نتایج موجود راضی نیست، ترجیح می‌دهد که هیچکدام را بیشتر از چند روز در بالاترین رتبه قرار ندهد. پس اگر بتوانید به هدف جستجو رخنه کنید، رتبه اول برای شما است.

اما، با وجود اینکه ماجرا از این قرار است، همچنین می‌تواند این نکته را روشن سازد که نفوذ به SERP دشوار است.

به این دلیل که اگر گوگل نداند کاربرها به دنبال چه چیزی هستند، احتمالا شما هم نمی‌دانید. همچنین می‌تواند از این قرار باشد که هدف جستجو مرتبا در حال تغییر است، که در این صورت رتبه‌بندی در جایگاه اول به صورت دراز مدت، تقریبا غیرممکن است.

مرحله 2. اطمینان حاصل کنید که محتوایتان با «3 C هدف جستجو» هم‌راستا است.

حالا که می‌دانید کلمه کلیدی منتخبتان، مطمئن است (بدین معنا که هدف جستجوی واضحی دارد)، قدم بعدی این است که نتایج جستجو را از جهت «3 C هدف جستجو» تحلیل کنید.

1. نوع محتوا – Content type

2. فرمت محتوا – Content format

3. زاویه محتوا – Content angle

بیایید وارد جزییات این پروسه شویم.

1. نوع محتوا

این به «نوع» کلی محتوا در نتایج جستجو، که یکی از انواع زیر است، مربوط می‌شود:

• پست وبلاگی

• صفحه خرید محصول

• صفحه دسته‌بندی

• صفحه هدف

برای مثال، بیایید نگاهی به نتایج اولیه جستجوی برای “how to make pancakes” بیندازیم:

 

می‌توانید به تنهایی از روی عناوین بگویید که همه‌شان پست‌های وبلاگی هستند.

حال نگاهی به نتایج برای “buy pink dress” بیندازیم:

 

می‌توانید از روی عناوین و آدرس سایت‌ها بگویید که همه نتایج مربوط به صفحات دسته‌بندی خرید آنلاین هستند، مانند این یکی:

 

اگر به نتایج جستجوی “buy roomba 980” نگاهی بیندازیم، می‌بینیم که نتایج مربوط به صفحات خرید محصول اند:

 

به این دلیل که ما به دنبال خرید یک محصول مشخص، و نه انواعی از محصولات هستیم.

وظیفه شما این است که به دنبال غالب‌ترین نوع محتوا در نتایج جستجو بگردید، سپس اطمینان حاصل کنید که محدودیت‌ محتوایتان با آن هم‌راستا است.

2.  فرمت محتوا

این به «فرمت» صفحات با رتبه بالا اشاره دارد. بعضی از فرمت‌های رایج این‌ها هستند:

• راهنماهای “How-to”

• آموزش‌های مرحله به مرحله

• پست‌های لیستی

• نظرات و اعتقادات

• نقد و بررسی‌ها

• مقایسه‌ها

انواع مختلفی از فرمت‌ها وجود دارند، اما این چندتا به شما ایده کلی درباره آن‌ها می‌دهند.

برای مثال، اگر به نتایج جستجوی عبارت “how to make pancakes” نگاه کنیم، می‌بینیم که بیشترشان راهنماهای “How-to” هستند:

 

از سوی دیگر، بیشتر نتایج “best places to travel in italy” پست‌های لیستی هستند:

 

برای جستارهایی نظیر “how to write a resume” اکثرا راهنماهای مرحله به مرحله نظیر این یکی را می‌بینیم:

 

موقع تولید محتوا، معقولانه است که همرنگ جماعت شویم.

اگر بیشتر صفحات با رتبه بالا راهنماهای “How-to” هستند، یک راهنمای “How-to” بسازید. اگر پست‌های لیستی هستند، یک پست لیستی بسازید. می‌دانید منظورم چیست.

نکته مهم

فرمت محتوا اغلب در اشکال جستارهای اطلاعاتی و تحقیقات تجاری نمایان می‌شود. به این دلیل که این‌ها انواع جستارهایی هستند که پست‌‌های وبلاگی از طریق آن‌ها رتبه‌شان بالا می‌رود.

وقتی نوبت به جستارهای تبادلاتی می‌رسد، نمی‌توان خیلی صحبتی از فرمت محتوا کرد. در نود درصد مواقع، یا صفحه مربوط به یک محصول است، یا صفحه دسته‌بندی است. پس فرمت محتوا عموما در راستای نوع محتوا قرار می‌گیرد.

3. زاویه محتوا

این مورد به نکته بی همتای فروش صفحات و پست‌های بالارتبه مربوط است و نگرش‌هایی را هنگامی که کاربران هنگام جستجوی به خصوصی برای آن ارزش قائل اند، فراهم می‌کند.

برای مثال، اگر به نتایج جستجوی “how to make pancakes” نگاه کنیم، نتایجی کمی متفاوت اما در کل شبیه به هم را در نتایج می‌بینیم.

 

برای هایلایت کردن برخی از آن‌ها:

• “Perfect pancakes”

• “Good old-fashioned pancakes”

• “Fluffy pancakes”

اگر یک جستار تبادلاتی نظیر “buy glasses online” را سرچ کنیم، می‌بینیم که بسیاری از خرده فروش‌ها قیمت‌های پایین و تخفیفاتشان را در نتایج جستجو به نمایش گذاشته اند.

 

این خود نشانه‌ای است که قیمت، نکته بسیار مهمی است برای آن‌هایی که می‌خواهند عینک را اینترنتی بخرند.

بسیاری از خرده فروش‌ها همچنین از کلمه “prescription” استفاده می‌کنند، که بدین معنا است که کاربران به دنبال عینک‌های طبی هستند، نه عینک‌های آفتابی و یا هر نوع عینک دیگری.

ترفند بهینه‌سازی زاویه محتوا، باز هم، همرنگی با جماعت است.

این بدین معنا نیست که باید از روی آن‌ها کپی کنید، ولی اگر همه‌شان قیمت را در محتوا،  title tags و meta descriptions خود آورده اند، و شما بر روی کیفیت تمرکز کرده‌اید، این کار ممکن است خیلی به نفعتان نباشد.

مرحله 3. از نتایج جستجو و صفحاتی با رتبه بالا، درس بگیرید.

همه چیزهایی که تا اینجا درباره‌شان حرف زدیم، به خوبی برای به دست آوردن نگرشی کلی درباره هدف جستجو و تصمیم‌گیری در جهت نوع محتوای تولیدی به کار می‌آیند. اما اگر واقعا مصمم اید که کلمه کلیدی‌ای را مورد هدف‌گیری قرار دهید، باید هم SERPها و هم صفحات با رتبه بالا را با جزییات بیشتری تحلیل کنید.

این تنها راهی است که از طریق آن می‌توان فهمید که مردم واقعا چه می‌خواهند و محتوای شما باید درباره چه چیزی باشد.

در ادامه سه راه انجام این کار، آورده شده است:

1. به بخش “People also ask” در SERPها نگاه کنید.

بخش “People also ask” گوگل به شما می‌گوید که کاربران بیشتر چه سوالاتی می‌پرسند.

برای مثال، نگاهی به نتایج “best protein powder” بیندازید:

 

این‌ها سوالاتی هستند که ممکن است شما بخواهید پاسخشان را در محتوایتان فراهم کنید.

ترفند

برای اینکه سوالات بیشتری را از این بخش ببینید، روی یکی از سوالات کلیک کنید. گوگل سوالات مرتبط دیگری را برایتان نشان می‌دهد.

نکته جانبی: همه SERPها بخش “People also ask” را ندارند. این بخش بیشتر برای جستارهای اطلاعاتی، کاربردی است.

2. برای Page-levelتان یک تحلیل content gap راه اندازی کنید.

تحلیل content gap برای پیدا کردن‌ شکاف‌های محتوایی در سطح دامنه به کار می‌رود.

اما همچنین شما می‌توانید یک تحلیل content gap را در Page-levelتان راه اندازی کنید. این به شما نگرشی می‌دهد من باب اینکه کاربر می‌خواهد چه زیرعنوان‌هایی را در صفحه شما ببیند.

برای روشن‌سازی، بیایید چندتایی از صفحات بالارتبه جستار “best protein powder” را در ابزار Ahrefs Content Gap جایگذاری کنیم. بخش پایین صفحه را خالی می‌گذاریم و روی دکمه سرچ کلیک می‌کنیم.

 

یک سری عبارات واضحی مثل  “best whey protein” یا “best protein shakes” در بین آن‌ها وجود دارد. اما این‌ها در واقع مترادف‌ها و راه‌های دیگری هستند برای جستجوی همان عبارت.

گرچه ما جستارهای این چنینی هم می‌بینیم:

• best protein for building muscle

• best post workout protein

• best lean protein powder

• types of protein powders

از روی این‌ها می‌توانیم بگوییم که کاربران عموما به دنبال عضله سازی اند و به دنبال یک ترکیب پروتئینی برای بعد از تمرین هستند. همچنین علاقه‌ای به انواع مختلف پودرهای پروتئینی دارند که به نظرم به معنای برخی محصولات(whey, casein, hemp) است.

3. از صفحات با رتبه بالا دیدن کنید.

هیچ چیز به شما بیشتر از بازدید از صفحات با رتبه بالا، ایده برای هدف جستجو نمی‌دهد.

در واقع، راه دیگری وجود ندارد که واقعا بفهمیم کاربران به دنبال چه چیزی هستند.

یک نکته: اگر این کار را برای نتایج برتر جستجوی عبارت “best protein powder” انجام دهیم، می‌بینیم که بعضی از صفحات درباره انواع پودرهای پروتئینی(whey, casein, egg protein, hemp) صحبت می‌کنند.

 

و باقی صفحات درباره پودرهای پروتئینی برای فروش صحبت می‌کنند:

 

پس این طور به نظر می‌آید که دو تعبیر متفاوت از عبارت “best protein powder” به دست می‌آید.

(از طریق SERP هیچ جوره به چنین چیزی پی نمی‌بریم.)

اگر شما می‌بایست محتوایی در این باره تولید می‌کردید، باید تصمیم می‌گرفتید که کدام زاویه دید، برای محتوای شما مناسب است. همچنین می‌شود هر دو زاویه دید را در محتوای خود پوشش داد.

در ادامه چند نکته درباره هدف جستجو آورده شده که من پس از بازدید از صفحات با رتبه بالا فهمیده‌ام:

• تصاویر و جلوه‌های بصری بسیار مهم اند: کاربران می‌خواهند ببینند که کدام پودر پروتئینی بهترین است.

• لینک صفحات خرید کمک کننده اند: بیشتر صفحات با رتبه بالای حال حاضر، لینک‌های کوتاه خرید از Amazon یا جاهای دیگر را دارند. معقول است، و بسیار هم حائز اهمیت؛ از آنجایی که این یک کلمه کلیدی تحقیقات تجاری است.

• تقسیم‌بندی بر اساس رژیم غذایی حائز اهمیت است: مردم نمی‌خواهند لیستی عمومی از بهترین پودرهای پروتئینی در اختیار داشته باشند. می‌خواهند بدانند کدام برای رژیم غذایی مخصوص خودشان، بهترین است. پس اضافه کردن‌ اطلاعاتی مخصوص گیاهخواران، وگان‌ها و رژیم‌های بدون-قند الزامی است.

کیس مورد مطالعه شماره 1: افزایش 677 درصدی ترافیک صفحه، با بهینه‌سازی هدف جستجو

در سال 2017، ما صفحه هدفی ایجاد کردیم که برای کلمه کلیدی “backlink checker” رتبه کسب کند(14000 سرچ ماهانه).

بدین شکل بود:

 

می‌توانید صفحه کامل را از اینجا و از طریق Wayback Machine مشاهده کنید.

به مدت دو سال، این صفحه عملکرد خوبی داشت و چندین هزار بازدید کننده را ماهانه به سمت ما می‌کشاند، اما هیچ موقع جزو پنج صفحه اول، برای کلمه کلیدی هدف‌گیری شده نبود.

به نظر می‌رسید که بین جایگاه 6 تا 10 گیر کرده است.

 

اما در 13 سپتامبر 2018 ما تغییر کوچکی در صفحه ایجاد کردیم…و ناگهان ترافیک صفحه به شکل سرسام آوری زیاد شد!

 

این صفحه الان ماهانه بیشتر از 53000 بازدید از طریق سرچ خام دارد!

یعنی رشد 677 درصدی… در کمتر از شش ماه!

همچنین برای کلمه کلیدی مورد هدف خود، در جایگاه اول هم قرار گرفت.

 

و از آن زمان هم جایگاهش تغییری نکرده.

نکته جانبی: این صفحه همچنین کلی نقد منفی از طرف کارشناسان سئو گرفته است. کسی گفته بود که هزاران لینک کم کیفیت و اسپم در صفحه وجود دارد، اما صفحه همچنان با قدرت ادامه می‌دهد. و ما حتی لینک‌ها را تغییر هم نداده‌ایم.

پس چه چیزی تغییر کرد؟

خیلی ساده، ما به صفحات با رتبه بالا نگاهی کردیم و یک چیز خیلی مهم را راجع به هدف جستجو فهمیدیم:

کاربران به دنبال یک ابزار backlink checking رایگان هستند، نه یک صفحه هدف خسته کننده.

 

پس ما همان چیزی را بهشان دادیم که می‌خواستند:

 

صفحه هدف ما حالا به عقیده خودمان بهترین backlink checker رایگان در اینترنت است.

و این اتفاق تنها همین یک بار نیفتاد.

کیس مورد مطالعه شماره 2: افزایش 3100 درصدی ترافیک صفحه، با بهینه‌سازی هدف جستجو

در سال 2016، ما فاکتورهای رتبه‌بندی سئوی داخلی سایت(on-page SEO) را به واسطه 2 میلیون کلمه کلیدی مطالعه کردیم.

آن پست، به وسیله  Wayback Machine  بدین شکل بود:

 

نکته جانبی: پست کامل را از اینجا ببینید.

پست خوبی بود، اما هیچوقت رتبه‌اش افزایش پیدا نکرد یا ترافیک زیادی کسب نکرد.

پس ما سری به صفحات با رتبه بالا زدیم و سعی کردیم بفهمیم مشکل از کجاست، و زود فهمیدیم که مشکل از هدف جستجو است.

اساسا، کاربران به دنبال یک تحقیق نبودند، بلکه یک راهنمای عملی می‌خواستند.

نتیجه کارمان این شد.

حالا آن پست جزو پنج رتبه برتر است…

 

و ترافیکش 3100 درصد افزایش یافته است!

 

نتیجه گیری

هدف جستجو احتمالا مهم‌ترین “فاکتور رتبه‌بندی” در سال 2019 است.

اگر موفق نشوید آنچه را که کاربران می‌خواهند به آن‌ها بدهید، شانس رتبه‌بندی‌تان عملا صفر است. ما این مسئله را بارها و بارها در محتوای پست‌هایی که در وبلاگ Ahrefs منتشر می‌کنیم، دیده‌ایم.

حتی اگر موفق شوید که گوگل را برای مدت کوتاهی گول بزنید و با صفحه‌ای کم کیفیت، رتبه بالا کسب کنید، مطمئن باشید که آن‌ها بلاخره متوجه قضیه می‌شوند. ممکن است فردا بفهمند، یا ماه دیگر، یا سال دیگر، اما هر موقع که بفهمند، رتبه‌بندی‌تان از عرش به فرش سقوط می‌کند.

اگر می‌خواهید به صورت درازمدت رتبه بالا داشته باشد، وظیفه خود بدانید که هر آنچه که کاربر می‌خواهد را به او عرضه کنید. گوگل مطمئنا این کار شما را بدون پاداش نمی‌گذارد.

 

Author

مدیریت سایت

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.