اگر بخواهیم به محتوا مثل یک انسان نگاه کنیم که دیگران با آن ارتباط برقرار می کنند، حقیقتی را لمس می کنند، سخن می گویند، نظر رد و بد می کنند یا با تعریف های وی ترغیب به خرید یا نفی یک خدمت یا محصول می شوند و الی آخر می توانیم او را تاثیر گذار ترین انسان موجود بدانیم. اما همواره انسان های تاثیر گذار چه کسانی بوده اند؟
در واقع می توانیم اینگونه اظهار کنیم: افرادی که از زبان بیان بهتر، قلم ساده اما رسا تر و گام های حساب شده تر بر می دارند تا به هدف خود نزدیک شوند. همیشه افرادی که مفاهیم را به شیوایی هرچه تمام بیان می کنند پس در انتقال فکر و ایده ها موفق ترند و بستر کاملتری را برای جذب دیگر انسان ها به سمت خود جذب می کنند. این ویژگی ها فارغ از جذابیت بصری (مانند طراحی سایت) یا زبانی است که محتوا با آن با دیگران ارتباط برقرار می کند. با نگاهی این چنین به تولید محتوا، بهتر می توانیم رسالت یک انسان کامل و کاربلد را درک کنیم.
نباید کیفیت محتوا را فدای سئو کنیم!
بسیاری از سایت ها و برند های معروف امروزی، در گذشته ناشناخته بوده اند. بسیاری از همین کسب و کارها توانسته اند در مدت زمان کوتاهی به محبوبیت عظیمی برسند؛ اما واقعا دلیل این محبوبیت چه بوده است؟ کیفیت کارشان؟ این را می توان یک گزینه اصلی دانست ولی 50 درصد دیگر کار، به محتوا وابسته است؛ یعنی کسی که چهره ای مشخص دارد و براساس شناخت شما از مخاطب با وی سخن می گوید و احساساتش را در دست می گیرد. اگر به نگاه گوگل بیشتر از این چهره اهمیت می دهید، چندان موفق نخواهید بود.
الگوریتم های گوگل دائما در حال تغییر هستند. گوگل با ارتش 1600 نفری که دارد در طی جستجو و بازخورد دریافتی از سوی کاربران متوجه می شود که چه محتوایی مفید و چه محتوایی غیر مفید است. در حقیقت، قوانین سئو گوگل هرگز ثابت نیستند؛ پس چه بهتر که ما عمده سرمایه گذاری خود را بر روی محتوایی قرار دهیم که قرار است به واسطه آن مخاطب ما را ببیند و دوستمان داشته یا اینکه از نزدیک شدن به ما صرف نظر کند. این موضوع عامل موفقیتی است که اکثر کسب و کارهای ناشناخته آن را دست کم نگرفته اند.
تصور کنید که سئو برای شما از درجه اعتبار بالاتری نسبت به کیفیت محتوا برخوردار باشد. مخاطب چه دریافت می کند؟ آیا پرسش او پاسخ داده شده است؟ یا سفارش تولید محتوا مورد نظرتان، مملو از کلمات کلیدی و استراتژی هایی است که فقط بتوانند او را به سمت شما بکشانند؟ نرخ باقی ماندن کاربر در سایت یا پیچ کسب و کارتان و همچنین اشتیاق او برای جابجایی بین دیگر محتواها نشان دهنده این اولویت است. اما چه چیزی کیفیت محتوا را تعیین می کند؟ بله، مخاطب.
محتوا دام پهن می کند اما مخاطب تصمیم می گیرد که در آن باقی بماند یا خیر!
طبق آمار منتشر شده: ۹۰ درصد جستجو کنندگان، پیش از شروع درباره یک برند تصمیم نگرفته اند!
اما این حقیقت، چه مزیتی برای یک کسب و کار جهت خلق محتوا دارد؟ اگر محتوای با کیفیت تولید کنید، برنده ای در این آمار 90 درصدی هستید. یعنی، اولین برندی هستید که نام خود را به واسطه این چهره پیش مخاطب قرار می دهید و به او اجازه می دهید که خود به صورت فعالانه تصمیم بگیرد.
پس همه چیز به کیفیت محتوای شما بستگی دارد. با اینکه گوگل مانند یک شخص عادی و تفکر انسان ها نمی تواند کیفیت پست شما را شناسایی کند، اما با درک زمینه فعالیت سایت و توانایی نویسندگان یک سایت روی یک حوزه خاص می تواند تشخیص دهد، که این پست روی مخاطب تاثیر گذاشته است؟ یا اینکه مخاطب به نتیجه دلخواه خود دست پیدا کرده است؟ یا برعکس.
در صورتیکه شما بتوانید محتوای تان را مانند یک انسان حرفه ای در زمینه فروش و تاثیر گذاری تحت قضاوت مخاطب قرار دهید، جزء برند هایی می شوید که این آمار را دستخوش تغییر خواهد کرد. کاربلد بودن سایت و پیچ شما از سابقه محتوا، تولید محتوا به انگلیسی و دیگر زبان ها (بسته به وسعت مخاطبانتان) و فعالیت های مرتبط با آن تعیین می شود.
بسیاری از کسب و کارهایی که در یک زمینه خاص فعالیت می کنند و رقبای مشخصی دارند، همواره مورد مقایسه قرار می گیرند. به شرطیکه آنها بتوانند محتوا خود را مانند سخنرانی حرفه ای در فروش و جذب مخاطب به کُرسی بنشانند نیازی به هم سطح شدن و خلاقیت مضاعف برای به اثبات رساندن حرف خود در مقابل مخاطب ندارند. آن ها تلاش خود را برای ارائه چهره ای اصطلاحاً به درد بخور به کاربر، نشان داده اند؛ پس اکنون باید محتوا قدم بزند و تنها مشتریان و مخاطبان بیشتری را جذب کند. مثلا مانند یک فروشگاه لباس که در صورت فروش و محبوبیت کافی اقدام به توسعه و احداث شعبه های بیشتر می کند.
محتوا باید چهره ای مثبت داشته باشد، نه خشک، رسمی و یا تقلیدی
خیلی وقت ها ما برای انتقال مفاهیم مختلف به مخاطب و جذب او از یک لحن تحکم آمیز، دستوری یا نگاه بالا به پایین استفاده می کنیم. این لحن هرگز نباید در محتوای مفید تکرار شود. محتوا غیر از کیفیت بالا، باید نوشتاری نسبتا صمیمانه و در جهت حل دغدغه مخاطب داشته باشد؛ انتقال ارزش به مخاطب همه چیز است.
چهره ای که محتوا از خود به کاربر نشان می دهد گاهی باید دارای جملات صمیمانه، گاهی با داستان سرایی با یک خط مشی قوی و گاهی هم باید انرژی بالایی داشته باشد. بسیاری از محتواها به قدری تخصصی یا به قدری خشک نوشته می شوند که عملاً کمتر کسی می تواند با آن ارتباط برقرار کرده یا راهکاری که به دنبال آن است را به راحتی بین خطوط یا عکس یا فیلم پیدا کند. این موضوع مخاطب را دلزده خواهد کرد.
محتوای شما در چنین حالتی یا مانند یک شخص عصا قورت داده سخن خواهد گفت یا با زیاده گویی حوصله سر بر خواهد شد. پس پایتان را از این چالش های پیش پا افتاده بیرون بکشید. سعی نکنید بیش از حد با مخاطب صمیمی باشید یا بسیار عامیانه بنویسید. اما رعایت اصول ساده و نوشتاری دلنشین که فقط برای صحبت بی واسطه با مخاطب نوشته شده باشد، بهترین انتخاب ممکن است.
نحوه برقراری ارتباط با تولید محتوای تصویری و متنی
یکی از مهم ترین مقوله هایی که با یک بررسی کوتاه از مطالب موجود در سایت ها و شبکه های اجتماعی مرتبط با کسب و کارها به دست می آید، نحوه برقراری ارتباط موثر با مخاطب است. خیلی از کسب و کارها به جای پیدا کردن نیاز مشتریان، یک کالا یا خدمت را انتخاب میکنند و برای فروش بیشتر به سراغ تبلیغ آن به واسطه تولید محتوا می روند. شاید این کار در نگاه اول موثر باشد، اما در حقیقت هیچ گونه شناختی از نیاز مشتریان به دست نیامده است. پس تولید کننده محتوا عملا به خود زحمتی نداده و تنها با استراتژی تبلیغات بیلبوردی تکلیف را از سر باز کرده است.
این موضوع در دنیای خارجی ما هم صدق می کند. ما هرگز به مشتریانی که در یک فروشگاه مواد غذایی به دنبال خرید محصولات پروتئینی هستند اصرار نمی کنیم تا از بخش خشکبار دیدن کنند و یک کالا در آنجا تهیه نمایند! با اینکه هر مشتری هدف و دلیل مشخصی از ارضا کردن نیاز خود از طریق محتوا یک کسب و کار دارد، بنابراین ما باید به عنوان یک چهره ی دوستانه به واسطه محتوا و دیگر شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام، لینکدین و دیگر موارد در دسترس نیاز آنها را شناسایی کنیم و از تبلیغی که عملاً عمر کوتاهی دارد، عبور نماییم.
هدف از تولید محتوا از حجیم بودن آن، مهم تر است.
جان مولر (مدیر وبمسترهای گوگل) نظرات مختلفی در مورد تعداد کلمات محتوای متنی، تاثیر تولید محتوای تصویری، هدف از تولید محتوا و تاثیر گذاری آن روی مخاطب دارد. یکی از نظرات جالب توجه وی این است که، بیش از حد بودن تعداد کلمات یک مقاله در تولید محتوای متنی موضوع اصلی را از دید مخاطب پنهان کرده و عملاً محتوا مفید تلقی نخواهد شد. در اصل، با اینکه مقاله هایی با بیشتر از هزار کلمه برای گوگل ارزشمند هستند اما این یک معیار ثابت نیست و چهره ای که شما به واسطه تولید محتوا به مخاطب نشان می دهید باید از تعداد کلمات لازم و کافی برخوردار باشد. پس فوکوس روی کلمات بیش از حد زیاد و غیر مفید موضوع را کش داده و عملاً شلوغ خواهد کرد.
طبق آماری که منتشر شده است، ۹۴ % از افرادی که پست های مختلف را به اشتراک میگذارند به این دلیل این کار را انجام میدهند که فکر میکنند ممکن است برای دیگران مفید باشد. این آمار نشاندهنده اهمیت ایجاد محتوای وبلاگی و مفید است؛ نه محتوای طویل. اگر همان چهره انسان کاربلد و حرفه ای در سخنوری را برای تولید محتوا در نظر بگیرید، تناسب چشم ها، ابرو، دهان و بینی وی در جای مناسب باعث جذب دیگران شده و اینکه این متن بارها و بارها توسط افراد مختلف پسندیده شود بسیار بالاتر است. پس پست های خود را با تعداد کلمات مختلف، محتوای گوناگون و مفید برای کاربر پر کنید. طبق آمار دیگری میانگین تعداد لغات بالا (در گوگل) بین کلمات ۱۱۴۰ الی ۱۲۸۵ است. اما بازهم تاکید بر این است که خودتان را به تعداد کلمات بیان شده محدود نکنید و بسته به کشش موضوع و نیاز مخاطب این تعداد را برآورد نمایید.
اصلا چرا محتوا تولید می کنیم؟
انسانی که از ابتدا در موردش سخن می گوییم باید به موقع، دقیق و کامل سخن بگوید. تعداد کلماتش بیش از حد خسته کننده نباشد و لحنی صمیمانه داشته باشد. پس ویژگی به موقع محتوا تولید کردن به معنای این است که قصد داشته باشیم حرفی جدید برای گفتن داشته باشیم. وقتی محتوا به جای شما قدم میزند، صحبت می کند و می فروشد، قطعا در پشت پرده سخن گفتنش حرف جدیدی برای گفتن دارد و می خواهد پرده از قابلیت هایی بردارد که مخاطب بدان محتاج است.
وقتی نویسنده ای تصمیم به نوشتن می گیرد باید حرف ها و جزئیات جدیدی برای بیان داشته باشد، وگرنه تنها چند جلد از کتابش به فروش خواهد رفت. بسیاری از محتواهایی که در بستر اینترنت تولید می شوند تا سالهای سال مرجع و منبع مهمی برای بسیاری از کاربران و مخاطبان به شمار می روند. یکی از مهم ترین ویژگی های این دست محتواها را می توان تازگی آنها دانست که حتی پس از زمان تولید حرفی برای گفتن دارند.
چگونه محتوای حرفه و تخصصی تولید کنیم؟
ارائه ی یک چهره ی متخصص و حرفه ای به ردیف کردن کلمات تخصصی یا موضوعات غیرکاربردی که صد سال یکبار برای مخاطب اهمیت پیدا می کنند، نیست. شما باید بتوانید از متخصصان و کسانی که در رشته و موضوع مورد نظر صاحب نظر هستند کمک بگیرید. همانطور که اشاره کردیم یکی از معیار های مهم گوگل برای قرار دادن مطلب مورد نظر در صدر نتایج جستجو این است که محتوا از اعتبار و صحت کافی برخوردار باشد. کمک گرفتن از متخصصان در این زمینه یا انتخاب نویسنده محتوایی که در این رابطه تحصیلات و تخصص کافی را دارد به شما کمک خواهد کرد. البته درج منابع معتبر و استفاده از آنها برای تولید محتوا امتیاز و جایگاه شما را از نظر گوگل ارتقا خواهد داد. پس بهتر این است که همواره برای سخنی که از طریق محتوای تولیدی به واسطه این چهره بیان می کنید، سند و دلیل داشته باشید.
جایگاه تولید محتوای متنی، تصویری و صوتی
محتوا معنی و جایگاه مشخصی برای کاربران و گوگل دارد و این معنی بسته به قالب ارائهی آن متفاوت است. گوگل در صدد است تا در نتایج جستجو به جز محتوای تصویری و متنی، تولید محتوای صوتی را نیز هدف قرار دهد. افزایش تعداد مخاطبانی که به پادکست های مختلف گوش می دهند، مهم ترین دلیل تصمیم گیری گوگل در این رابطه است.
بسیاری از پست های متنی برای جذب مخاطب دارای یک خلاصه و سپس یک لینک به منبع اصلی (سایت) هستند. این در حالیست که اگر محتوای ویدیویی تولید کنید می توانید مخاطب بیشتری جذب کنید. جایگاه تولید محتوای ویدئویی در نگاه مخاطبان بسیار بالاتر از اینفوگرافی ها و پست های متنی است.
جمع بندی نهایی
شما تنها نیستید؛ تصمیم گیری بر مبنای اینکه بخواهیم چهره ای کامل و بی نقص از این انسان متخصص برای جذب مخاطبان ارائه دهیم، تقریبا هدف هر کسب و کاری است. اما قطعا موفقیت در دست کسب و کار هایی است که بتوانند نیازها، نحوه سخنرانی و ارتباط پویاتری به واسطه این چهره، با کاربران برقرار کنند؛ توجه به نیاز های مخاطب، توجه گوگل را نیز به دنبال خود خواهد آورد.