نیچ مارکتینگ یا Niche Marketing یه استراتژی بازاریابی هست که روی یه تجارت خاص و منحصر به فرد تمرکز میکنه. به بیان ساده اگه شما قصد راه اندازی یه کسب و کار موفق رو دارید باید بتونین دست روی محصول یا خدماتی بذارین که مورد نیاز و سودمنده ولی تا حالا کسی به اونها توجهی نکرده.
از طریق بازاریابی نیچ میتونین برند خودتون رو نسبت به سایر برندهای معروف و پرفروش در یه بازار شلوغ کسب و کار متمایز کنین. در واقع به جای بازاریابی برای فروش محصولی که همه افراد میتونن از اون استفاده کنن و بهره ببرن، منحصراً تمرکز روی یه گروه یا یه جمعیتی از مشتریان بالقوه هست که بیشترین منفعت رو از کالا یا خدمات شما میبرن. برای مثال، در بازار کفشهای زنانه زیرمجموعهها و بخشهای مختلف زیادی هستن. کفش برای خانمهای گیاهخوار میتونه یه محصول نیچ به حساب بیاد. همچنین کفش برای زنان سایز بزرگ یا کفش برای خانمهای مسن یا حتی کفش برای پرستاران.
همگی این موارد نیچ مارکت ها یا Niche Markets در بازار بزرگ کفش زنانه هستن.
محصول نیچ (niche product) محصولیه که بخشی خاص از یه صنعت و بازار بزرگ رو هدف قرار میده. این محصولات اغلب اوقات (نه همیشه) گرونتر از محصولات رایج هستن. محصولات نیج ممکنه توسط شرکتهای چندملیتی تولید بشن. همچنین این محصولات فرصت بهتری برای شرکتهای خصوصی و کوچک فراهم میکنن تا بتونن توی بازار رقابت کنن.
چه چیزی باعث ایجاد Niche میشه؟
تقریباً هر بازاری رو میتونیم با توجه به نیازها و اولویتهای خاص اجزای اون به بخشها و قسمتهای کوچیکتری تقسیم کنیم. تعدادی از مواردی که باعث شکل گیری یه niche میشه:
- قیمت (زیاد،متوسط،کم)
- مقیاس جمعیتی (جنسیت،سن،سطح درآمد،سطح تحصیلی)
- سطح کیفیت محصول (عالی،خوب،متوسط،کم،ضعیف)
- روانشناختی (ارزش ها،علایق،نگرش ها)
- جغرافیایی (موقعیت مکانی خریدار)
مثالهایی از Niche Marketing
در اینجا ما سه برند موفقی رو که تونستن از طریق نیچ مارکتینگ به بازار پر رقابت تجارت راه پیدا کنن رو برای شما آوردیم:
1. Divvies Vegan and Nut Free
صدها برند وجود داره که غذاهای شیرین و میان وعدههایی مثل کوکی، براونی، پاپ کورن و کاپ کیک رو به فروش میرسونن. در حالی که اکثر افراد از بین برندهای زیاد، مواردی رو پیدا میکنن که مطابق سلیقه و اشتهای اونهاست، گروهی از افراد نمیتونن از هر محصولی استفاده کنن، چون این افراد آلرژی یا محدودیتهای خوراکی دارن که مربوط به محصولات حیوانی و آجیله. شرکت Divvies تمرکز خودش رو روی این دسته از افراد میذاره و در صنعت شیرینی برندی رو ایجاد میکنه که فقط تولید محصول برای این گروه رو هدف خودش قرار میده. در واقع فروش کوکی و کاپ کیک ایده و فکر منحصر به فردی نیست، اما فروش اونها به عنوان گزینههای گیاهی و بدون آجیل باعث شده Divvies در بازار اشباع شده موجود در صنعت شیرینی متفاوت بشه و این تفاوت باعث میشه این برند برجسته بشه و مشتریهای وفادار و همیشگی خودش رو داشته باشه.
2. Lefty’s: The Left Hand Store
راهی هوشمندانه برای دستیابی به نیچ مارکتینگ ، شناسایی و تشخیص بخشی از یه بازار بزرگه که کمتر مورد توجه قرار گرفته. شرکت Lefty’s: The Left Hand Store همانند Divvies یه گروه گسترده از افراد که کمتر مورد توجه قرار گرفتن رو کشف میکنه. این افراد، افراد چپ دست هستن. از اونجایی که 90 درصد جمعیت جهان راست دست هستن، چپ دستها در بسیاری از موارد مجبورن از محصولاتی استفاده کنن که برای راست دستها طراحی شدن. Lefty’s این رو یه فرصت میبینه و فروشگاهی رو ایجاد میکنه که کالاهایی منحصراً طراحی شده برای 10 درصد دیگه رو میفروشه. این شرکت موفقیت خودش رو در این گروه کوچکتر که اغلب نادیده گرفته میشن به دست میاره.
3. UNTUCKit
صنعت پوشاک تجارتیه که گمون میشه همه چیز در اون خوب و به طور کامل انجام شده، اما UNTUCKit ثابت میکنه که هنوز روشهای خلاقانهای برای ایجاد یه فرصت جدید در یه بخش قدیمی از بازار وجود داره. با ایجاد حتی یه تغییر کوچیک میتونین یه بخش کاملاً جدید رو در یه فضای سنتی ایجاد کنین. دقیقاً کاری که UNTUCKit کرده. این شرکت به دنبال ایجاد نوع جدیدی از پیراهن نبوده، بلکه اونها روی خدمت به جامعه خاصی از افراد تمرکز کردن. افرادی که دوس ندارن وقتی پیرهنی میپوشن اون رو تا کنن! در واقع با تا زدن آستینهای پیراهن خودشون یا قدبلند اون مشکل دارن. پیراهنهایی رو میپسندن که دقیقاً چیزی باشه که اون میخوان و نیاز به تا زدن نداشته باشه، بنابراین UNTUCKit مجموعه جدیدی از محصولات رو تولید کرد و مشکلی رو که این افراد نمیدونستن چجوری حل کنند رو حل کرد.
چجوری نیچ مارکتینگ خودمون رو داشته باشیم؟
کمتر کسی هست که از نیچ مارکتینگ بدش بیاد و دوس نداشته باشه خودش از طریق این استراتژی بازاریابی یه کسب و کار راه بندازه. پیدا کردن یه نیچ مارکت با پذیرفتن این واقعیت شروع میشه که هیچ شرکت یا کارخونهای نمیتونه همه چیز رو برای همه افراد فراهم کنه. در این بازار هر چه افرادی که مدنظر شما هستن رو با محدودیت بیشتری در نظر بگیرین، راحتتر میتونین یه مشتری وفادار از مشتریان خاصتون پیدا کنین.
از اونجایی که شما یه راه حل خاص برای یه مشکل ارائه میدین، مشتریان شما هم احتمالاً شما رو به دوستانشون معرفی میکنن و این امر مهمی هست چون ما در دنیایی زندگی میکنیم که 89 درصد مردم بیش از ادعاهای برند و مارک به توصیههای خانواده و دوستان خودشون اعتماد دارن. شما باید بتونین یه نیچ مارکتی رو راه اندازی کنین که به اندازه کافی کوچیک باشه و رقابت اضافی رو از بین ببره اما نه انقدر کوچیک که به صرفه نباشه.
4 نکته مهم برای نیچ مارکتینگ :
1. بررسی مهارتها و تجربیات خودتون
فرصتهای نیچ برای شما در واقع همون مشکلاتی هستن که هر روز با اونها مواجه میشین و براشون راه حل واضحی ندارین. بهترین راه برای شروع کردن اینه که بازاریابی Niche خودتون رو با توجه به علایق و تجربیات خودتون ایجاد کنین. اگه در یه زمینه یا دانش خاصی اطلاعات و توانمندی بیشتری دارین، بهتر آماده هستین که در همون بخش خدمت رسانی کنین. بهتره قبل از شروع کار از خودتون بپرسین:
- در چه کاری مهارت دارین، از انجام چه کاری لذت می برین؟
- از کدوم صنایع بیشتر اطلاعات دارین؟
- در کمپانیهای مورد علاقه خودتون بیشتر به چه چیزی اهمیت میدین؟
- روندهای تاثیرگذار بر صنایع مورد ترجیح شما امروزه چی هستن؟
خوب چشماتون رو باز کنین و ببینین خدمات و محصولاتی که مورد نیاز مردم هستن اما توسط شرکتهای بزرگتر ارائه نمیشن چه چیزهایی هستن. چیزی رو که مردم در بخشهای خاصی از اون صحبت میکنن رو پیگیری کنین و خلأهای موجود در ارائههای رقیب خودتون رو جستجو کنین. فرصتهای نیچ مارکتینگ در همهجا پنهان هستن. شما فقط باید مشتاق باشین و به دنبال اونها بگردین.
2. ارزیابی کردن رقبا و مشتریان خود
اگه قصد دارین مزایای واقعی نیچ مارکتینگ رو برای خودتون به دست بیارین، باید بتونین بفهمین که در حال حاضر در بازار انتخابی خودتون چه موقعیتی دارین. مانند هر بازار دیگهای، وقتی بازارتون رو پیدا کنین همچنان رقابت خواهید داشت (سطح رقابت کمتره). رقابت خودتون رو با تمرکز بر این که چگونه میتونین محصولات یا خدمات بهتری رو نسبت به چیزی که رقبا ارائه میدن ارائه بدین، ارزیابی کنین. در عین حال که رقبای خودتون رو آنالیز میکنین، مطمئن باشین که خودتون هم زیر ذره بین اونها هستین.
به یاد داشته باشین زمانی که نیچ مارک خودتون رو طراحی و تعریف میکنین، باید خاص باشین. به فرض اگه مشتریان مورد نظر شما مردان جوان علاقهمند به ورزش هستن از خودتون بپرسین که آیا اونها بچه دارن، کجا کار میکنن، چقدر درآمد کسب میکنن، کجا زندگی میکنن، با چه نوع مشکلاتی مواجه هستن و … . هر چه سوالات بیشتری درباره مشتریهای خودتون بپرسین و بهشون پاسخ بدین بهتره. در واقع ارزیابی که انجام میدین باید دقیق و با در نظر گرفتن همه جوانب باشه.
3. تعریف کردن نیچ مارکتینگ خودتون (و این که چقدر سودآوره)
با یه توصیف کلی از مهارتها، صنعت، رقبا و مشتریان خود، میتونین شروع به تعریف کردن نیچ خودتون کنین. افرادی رو که میخواین در نظر بگیرین و راه حلی رو که برای ارائه برنامه ریزی کردین، بنویسین. با این دو مورد و با ارزیابی موارد زیر میتونین شروع به بررسی سودآوری برنامه بالقوه تجاری خود کنین.
- ارزشها و منافع مشتری
- موقعیت مکانی مشتری
- تقاضای محصول
- راهکارهای قیمت گذاری
اگه تعداد قابل توجهی از محصولات مشابه رو در بازار پیدا میکنین که چیزی شبیه به محصول شما ارائه میدن، پس احتمال خوبی وجود داره که ایده سودآوری دارین. از طرفی اگه نتونین هیچ مدرکی مبنی بر این که افراد در جستجوی محصول یا خدمات شما هستن پیدا کنین، این ممکنه نشونه این باشه که مردم برای چیزی که ارائه میدین آماده نیستنن و در واقع به دنبال اون نیستن. اگه در نهایت شرکتهای زیادی رو پیدا کنین که همون چیزی رو که قصد دارید ارائه بدین ارائه میدن، احتمالاً به اندازه کافی نیچ خودتون رو محدود نکردین.
4. تست کردن نیچ مارکتینگ خودتون
در نهایت شما باید برنامهای برای راه اندازی بازار خودتون ایجاد کرده و پتانسیل اون رو بسنجید. اگرچه با طراحی یه نیچ مارکت رقابت کمتری خواهید داشت اما باید توجه داشته باشین که دستیابی به افراد محدود مورد نظر شما میتونه دشوار باشه. در واقع اگه میخواین پیامی ارسال کنین که برای افراد مناسبی مهم به نظر برسه، باید یاد بگیرین به یه زبان خاص صحبت کنین. وقتی که برای گروه مورد نظر خودتون بازاریابی میکنین، باید سختتر کار کنین تا مشتریان مناسب پیدا کنین. علاوه بر این، اگه در طول فعالیتهای تبلیغاتی خود تصادفاً حرف اشتباهی بزنین باعث میشه اعتبار خودتون رو از بین ببرین.
زمانی که یه نیچ مارکت رو پیدا کردین که میتونه سودآوری داشته باشه، شروع به برنامه ریزی طراحی کنین که چجوری به گروه مورد نظرتون در این بازار دست یابید و سپس اونها رو امتحان کنین. با تماس با اینفلوئنسرها، ارائه نمونه یا حتی فروش نسخه اصلی کالای شاخص خود به مردم فرصت بدین به محصول یا خدمات شما واکنش نشون بدن. با این کار میتونین مطمئین بشین که بازار هدف مورد نظر شما به اندازه کافی سودآوری داره یا نه!
مزایا و معایب نیچ مارکتینگ
با ایجاد یه بازار نیچ شما از سایر شرکتهای معمولی در صنعت خودتون فاصله میگیرید و با تمام قدرت تلاش میکنین از تخصص و مهارت خودتون استفاده کنید. هر چه تخصص شما بیشتر باشه، اعتبار برند شما قویتر میشه و توانایی ایجاد ارتباط با مشتریان هم زیادتر میشه.
مزایای نیچ مارکت
این بازار در واقع راهی عالی برای دستیابی به موفقیت در بازار شلوغ و اشباع تجارت است. با پیدا کردن و سرویس دادن به بخشی که نادیده گرفته شده یا کم ارزشه، میتونیk منافع زیر رو ببرید:
1. فرصت هایی برای مطالبه قیمت بالاتر
زمانی که محصول یا خدمات خاصی رو ارئه میدین، میتونید پول بیشتری از مشتریان بخواین. اونها به احتمال خیلی کم میتونن چیزی رو که میخوان جایی دیگه پیدا کنن.
2. تمایز سریع
اگه شرکتی فروش منحصر به فرد قدرتمندی داشته باشه، به مرور زمان تمایز و برجسته بودن برندهای مدرن در بازار فعلی دچار مشکل میشه. یه گروه از مشتریان خاص و منحصر به فرد یا همان نیچ مارکت این فرصت رو به شما میده تا خودتون رو از سایر کمپانی ها جدا کنید و خیلی سریع متمایز و متفاوت از اونا باشید.
3. مشتریان و پشتیبانان وفادار و همیشگی
انتخاب کردن یه نیچ مارکت در واقع به این معنیه که شما بخشی از بازار رو که کمتر به اون خدمات ارائه شده رو جستجو کنین و راه حل مورد نظرتون رو به اونها بدین. اگه استراتژی خودتون رو به درستی انتخاب کرده باشین در نهایت یه گروه مخصوص از مشتریان تکراری و حامیانی وفادار خواهید داشت.
4. کاهش رقابت
همونطور که گفتیم، هر چی بازار شما کوچیک تر و محدودتر به افراد خاصی باشه، در مقابله با برندهای معروف و عام رقابت کمتری خواهید داشت و صدای شما بهتر شنیده میشه.
به طور کلی مزیت بازاریابی نیچ اینه که به برندها اجازه میده خودشون رو از همدیگه متمایز کنن، به عنوان مرجعی منحصر به فرد ظاهر بشن و با مجموعه ای متفاوت از مشتریان بیشتر به چشم بیان. به جای شبیه بودن به برندهای دیگه که یه نوع مشابه از کالا یا خدمات رو ارائه میدن، یه برند با نیچ مارکتینگ میتونه ارتقا پیدا کنه، اعتبار و ارزش بیشتری به دست بیاره، به پتانسیل رشد خودش برسه و ارتباط قویتر و طولانی مدتی با مشتریان ایده آل خودش ایجاد کنه.
معایب نیچ مارکت
نیچ مارکتینگ در عین حال که ارزشمند و سودمنده، نکات منفی و ضررهایی هم داره (به ویژه برای کمپانی های کوچیک تری که بودجه و قدرت رقابت با شرکت های بزرگتر رو ندارن). زمانی که شما در یه بازار کوچیکتر تبلیغ میکنین، ممکنه با موارد زیر مواجه بشید:
1. دستیابی به مارک تجاری کمتر شناخته شده
داشتن مشتریان کمتر و محدودتر به این معنیه که شما با تعداد کمتری از افراد ارتباط خواهید داشت، پس نباید انتظار داشته باشین برند و شرکت شما معروف و نامدار باشه.
2. دشواری در شناسایی گزینه های سودآور
بعضی اوقات تشخیص این که نیچ شما تا چه اندازه میتونه در فروش منحصر به فرد باشه دشواره. اگه بازاری که انتخاب میکنین به شدت کوچیک باشه، درآمدتون هم به شدت محدود میشه.
3. محدود در رشد
گاهی اوقات برای جلوگیری از لغزش در رشد لازمه برای ادامه توسعه و رشد شرکت خودتون، بازار خودتون رو به سایر محصولات و تولیدات دیگه گسترش بدین.
انتخاب نیچ مارکتینگ همیشه آسون نیست، اما میتونه راهی قدرتمند برای راه اندازی کسب و کار شما و ایجاد فرصت هایی برای موفقیت بلند مدت باشه. به طور کلی، این یه پیشرفت مثبته که تعداد زیادی از بازارهای محصولات مصرفی شاهد افزایش برندهای نیچ هستن که قادر به جذب کردن بخشی از بازارن، ولی به اندازه کافی تحت پوشش شرکتهای چندملیتی نیستن.