مقالات آموزشی

بررسی استدلال درست یا غلط بودن ادامه دادن نوشته بعد از شکست

مفید بود؟

چگونه پس از شکست به نوشتن ادامه دهیم؟

نوشتن یک محتوای خوب و یا یک داستان عالی کار آسانی نیست. هر نویسنده ی زبده و کار بلدی می داند که این یک تجربه ایی دردناک است و اگر قصد نوشتن و پیاده سازی طرحی ارزشمند را دارد، با شکست روبرو خواهید شد. اما به این معنا نیست، که شما یک نویسنده ناموفق و شکست خورده هستید.
به جای وسوسه برای ترک کردن یا فرار از دوباره نوشتن، شما باید به راهتان ادامه دهید. شما باید به نوشتن ادامه دهید. زیرا پاداشی که از ادامه ی کار نصیب شما خواهد شد، بسیار با ارزش است. نه فقط از آن، پاداش می تواند تنها با گذر از شکست ها بدست بیاید. و این ها عناصری است که داستان شما را به یک داستان خواندنی تبدیل می کند.

نویسنده ناموفق، تعریف دوباره ی شکست

طبیعی است که بعد از یک لحظه احساس ناامیدی بخواهید تسلیم شوید. بعد از اینکه دو سال پیش در مسابقات نویسندگی مقام دوم را کسب کردم بعد از آن دیگر نتوانستم در مسابقه دیگری برنده شوم. در حالی که بخشی از احساساتم مثل یک فرد شکست خورده، یا قربانی که طرد شده است، اما بخش دیگری از وجودم از اینکه درمسابقات شرکت کردم و همه احساساتی که با خود همراهش بود را تجربه کردم، خوشحال هستم.
بعد از همه این مسائل “شکست”، چشم اندازی بر اساس زمان است. همه ی ما در زمان حال حاضر مانده ایم و فقط اکنون را می بینیم، در این شرایط آسان است که آن را به عنوان یک شکست ببینیم. شاید خودتان کتاب تان را منتشر کنید، به جایی نرسید و شکست بخورید. شاید شما در حال پیشرفت هستید و به طور مداوم به بن بست می خورید. قطعا موانعی در راه شما وجود دارد، اما هیچ راه مشخصی برای شناخت راهی که به شکست ختم می شود، وجود ندارد.
درواقع شکست یک انتخاب است. تسلیم شدن است. نویسندگان بزرگ حتی زمانی که دوران به شدت مایوس کننده و سختی را در زندگی سپری می کردند، از تسلیم شدن اجتناب می کردند. بنابراین شما در آن لحظات ممکن است احساس شکست کنید و در آن زمان تصور کنید که یک نویسنده ناموفق هستید. در این اوقات بهتر است فکر کنید که یک چیزی بسیار مفید تر مثل لحظات آموزشی، تنها یک مانع  یا عنوان مورد علاقه ی من با یک چالش روبرو هستید.
وقتی به فرصت های پیشرو می نگرید، شکست ها ملایم تر و مهربان تر حتی محرک تر به نظر می رسند.
 

مقاله برای شکست خوردن چه کارهایی انجام دهیم (به عنوان نویسنده) را بخوانید.

صبور باشید

نویسنده داستان Grid شاون کوین (Shawn Coyne) می نویسد:” یکی از دشوارترین مهارت هایی که یک نویسنده باید در خود گسترش دهد، صبر است.”
اگر در تلاش ساختن جایگاهی حرفه ایی در نویسندگی هستید ولی هنوز به آن نرسیده اید، این ویژگی نیز برای شما درست است. اگر زندگی شما هم مثل من باشد؛ در هفته حدود  40 ساعت یا بیشتر صرف شغل روزانه یتان می کنید که کاری طاقت فرسا است، بعد از آن به خانه بر می گردید و زمانی را باید با اعضای خانواده تان که دوست شان دارید و به شما احتیاج دارند سپری کنید. پیدا کردن زمانی برای نوشتن، یک کشمکش بسیار بد و سرنوشت ساز است، بنابراین شما ترجیح می دهید در زمان نایابی که برای نوشتن پیدا می کنید در آن کلمات ارزشمند و بی نقص باشد.
من در آن ساعات کمیاب داستان ها و فصل های زیادی نوشتم و بعد از اتمام آن در قلبم امید داشتم که اکنون آماده ی انتشار است. اما بعد از رد شدن یا دریافت انتقادی از سوی ناشرین، من فرو ریختم و می خواستم همه ی پروژه های مشابه را رها کنم. این چرخه نیاز به صبر بسیاری دارد.
 

نوشتن یک عمل همراه با کاستی و نقض است. امید است که اصلاح و تجدید نظر عملی باشد که آن را به کمال برساند و در این بین باید با انتقاد و فروتنی روبرو شوید.

بنابراین اگر می خواهید صبر خود را رشد دهید، انتظارات خود را تغییر دهید. علی رغم زمان های محدود و کمی که ممکن است برای نوشتن داشته اید، بعد از چیزی که خلق کرده اید انتظار می رود که نیاز به اصلاح خواهید داشت. دقت کنید که کار شما به نحوی که معمولا نمی بینید ایراد و نقص دارد. ولی مطمئن باشید که وقتی زمان اصلاح برسد، از اینکه از اول شروع به نوشتن کردید خوشحال خواهید بود. اهمیت صبر در نویسندگی را نشان می دهد.

پاداش

کوین وقتی در داستان گرید (Grid) همان طوری که درباره ی یکی از قدرتمندترین عناصر داستان یک کتاب خواندنی ایده کنترل کننده و موضوع آموزش می دهد، درباره ی صبر می نویسد.

ایده کنترل کننده پیامی است که نویسنده می­خواهد بیننده/خواننده داستان او را از … کشف کند. این تمام دلیلی است که بیشتر ما به خاطر آن در گام اول می خواهیم نویسنده شویم.

هنوز عناصر داستانی مثل بقیه داستان هایی که در مورد آن مثل ژانر، هدف های رویایی و نقطه نظر ها نوشته ایم، نیستند. کوین می گوید: “بیشتر نویسندگان یک سررشته مشخص در مورد موضوع تا قبل از اینکه مراحل نوشتن و تولید یک محتوا را شروع کنند، ندارند.” هنوز داستانی بدون یک موضوع، یا ایده ی واحد ندارید؛ کارهای شما واقعا کارساز نیست!، و یا حتی نمی توان به آن یک داستان گفت. در واقع آن مجموعه ایی مخلوط از کلمات و نماد های درهم و برهم است.
داستان باید با یک هدف اصلی بهم وصل شود. ولی زیبایی این قضیه در آن است که نویسنده نیازی نیست درباره ی آن چیزی بداند. کوین درباره یکی از مراجع خود، نمایشنامه نویس دیوید مامت، می نویسد: سماجتی که او برای نوشتن داشت باعث شده بود بدون نگرانی درباره ی ایده اصلی به نوشتن بپردازد. پایداری و استقامت یک نویسنده به رشد و پیشرفت در نویسندگی او می انجامد. هنوز هم ایده های کاری مامت فراوان هستند و کارش را به همان شکل تحسین برانگیزی که هست می سازد.
این دلیلی است که صبر و استقامت برای نویسندگان بسیار مهم است. شما نمی توانید زمانی که شرایط خوشایند نیست، تسلیم شوید. نمی توانید در این شرایط افکار منفی را که در مسیر شما قرار گرفته اند را باور کنید. زیرا ایستادگی و پافشاری در راه داستان های قدرتمندی را ایجاد می کند.
 

این یکی از زیبایی های نوشتن است، یک پاداش بزرگ که بعد از ساعت ها خیره شدن به صفحه ی خالی با انرژی مضاعف و خلاقانه و سخت کوشی در نهایت به این جمله می رسید: آه… همین است! و آن لحظه می­رسد. و شاید نه تنها برای نویسنده بلکه برای خواننده!

بعد از شکست، اجتناب از تسلیم شدن فقط برای شما به عنوان یک نویسنده نیست… بلکه ادامه دادن برای داستان شما نیز ضروری است. پاداش شایسته صبر و انتظار شما رسیدن به ایده ی اصلی و مرکزی برای داستان تان است که از میان ساعت های بی شماری شخم زدن داستان تان بر پایه تخیل متولد می شود. داستان شما مملو از اصول جاودانی که با اساس بشریت گره خورده، خواهد بود.
این همان چیزی است که خوانندگان اشتیاق ان را خواهند داشت. و این همان ارزش والایی است که هر قدم اشتباهی در مسیر دارد.

پیشنهاد می کنیم مقاله بیش از 100 نوع ایده تولید محتو و استراتژی تولید محتوا را بخوانید.

شکست فرصتی برای سرافرازی

تسلیم نشو

چه در فکر شروع اولین رمان خود هستید، یا اینکه پنج نسخه خطی نیمه کاره در دفتر کار خود دارید، شما نمی توانید تسلیم شوید. شما یک نویسنده ناموفق نیستید. بعد از همه ی این کارهایی که انجام دادید، این مبارزه، این رنج هایی که ایجاد شده برای هدفی قدرتمند به کار گرفته می شود: این داستانی را روایت می کند که شما و خواننده خود عاشق آن خواهید شد.
یک تغییر در انتظارات ضروری است. شرایط فرهنگی “سربلندی فوری” ما انتظار بازخورد مثبت فوری را ایجاد می¬کند، نشان دادن انگشت شست و گرفتن لایک و تایید. ما هر چیز منفی را به عنوان یک حمله در نظر می گیریم یا ضعف عمیق و کمبود ها درونی خود می دانیم. نمی توانید آن را به اینگونه ببینید.

 

این روشی است که ما یاد می گیریم چطور رشد کنیم و در مهارت هایمان پیشرفت کنیم. از اینرو اهمیتی ندارد که اهداف شما در این هفته یا سال بعد چیست، متعهد شوید که در میان شکست هم پشت کار داشته باشید و آن را به عنوان فرصتی کوشیدن و رشد بدانید.
و زمانی که به عقب نگاه می کنید، شاید این همان لحظه ای باشد که شما به همان نویسنده ایی که می خواستید تبدیل شده اید.
آیا می توانید زمانهایی را به خاطر بیاورید که احساس می کردید یک نویسنده ناموفق هستید؟ چگونه بر آن احساسات خود غلبه کردید؟ احساس یک نویسنده ناموفق چگونه است؟ نظرات تان را با ما در میان بگذارید.

تمرین

داستان ها درباره ی مشکلات هستند و تماشای کشمکش شخصیت ها در میان شکست و آن ها بر شکست به ما امیدواری می دهد. امروز، هر احساسی که نسبت به شکست دارید ناامیدی، دلسردی را که نسبت به نوشته های خود دارید، را بیان کنید. آن ها را به شخصیت های داستان خود بدهید. ایجاد چالش در نویسندگی ضروری است.
در مورد یک شخصیت که در پایین ترین سطح خود قرار گرفته، بنویسید و با جزئیات بفهمید که چرا شکست خورده اند. هدف آنها چیست؟ چرا آنها اینقدر متقاعد شده اند که هرگز آن چیزی را که می خواسته اند نمی توانند بدست بیاورند؟
و آنها چه نکته ی امیدوار کننده ایی در انتهای صحنه کشف خواهند کرد که به خاطر آن پیش می روند تا در نهایت برایشان آشکار شود؟
برای نوشتن پانزده دقیقه وقت بگذارید. وقتی آن را انجام دادید، صحنه¬های خود را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید، و برای نویسندگان دیگر بازخورد بنویسید.

Author

مدیریت سایت

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.