حکم دادگاه در سال 2018 در مورد یک نمونه شکایت از قانون کپی رایت توجهها را به یک شکاف شناخته شده در حمایت کپی رایت جلب کرد. حکم دادگاه این بود که متخلف بیگناه است زیرا بنا بر دلایلی که ارائه شد، محتوا به گونهای متفاوت از محتوای اصلی استفاده شده بود.
4 عامل تعیینکننده برای قانون استفاده منصفانه
دادگاه با استفاده از آزمونی تشخیص داد که آیا کپی عکس از قانون استفاده منصفانه پیروی کرده است یا خیر. در سند ارائه شده توسط دادگاه به چهار عامل زیر اشاره شد:
- (1) هدف و مشخصه استفاده، از جمله اینکه آیا چنین استفادهای ماهیت تجاری دارد یا خیر…
- (2) ماهیت آثار تحت کپی رایت؛
- (3) میزان و اهمیت بخش مورد استفاده نسبت به اثر تحت کپی رایت؛
- (4) تاثیر استفاده بر بازار احتمالی یا ارزش اثر تحت کپی رایت؛
تبلیغات
در وهله اول، دادگاه بررسی کرد که آیا تصویر جدیدی که از تصویر اول ایجاد شده ذاتاً تغییر کرده یا خیر. چیزی که ممکن است برای اکثر مردم جالب باشد این است که در سال 2009 یک باوری وجود داشته مبنی بر اینکه یک اثر “میتواند بدون تغییر دادن اثر اصلی یا افزودن به آن، از نظر عملکرد یا هدف استفاده متغیر باشد.”
کاری که دادگاه انجام داد این بود که ابتدا هدف و عملکرد اثر را بررسی کرد. در این مورد مشخص شد که هدف اصلی “تبلیغات” است.
محتوای شخص دیگر
سپس تشخیص دادگاه این بود که هدف تصویر کپی شده اطلاعاتی است، بنابراین هدف متفاوت بود. معمولاً یکی از راههای تشخیص قانون استفاده منصفانه، هدف محتوای کپی شده است، مانند استفاده یک اثر انتقادی.
استفاده با ایجاد تغییرات
اما یک مفهوم کمتر شناخته شدهای به نام “تغییرپذیری” وجود دارد که در این مورد مربوط به نحوه استفاده از تصویر بصورت غیرتجاری در مقابل اثر اصلی با هدف تجاری، نیز میتواند متغیر تلقی شود.
در این مورد، کافی بود که متهم با استفاده از محتوای شخص دیگری فرار کند.
ویکی پدیا در رابطه با استفاده منصفانه اظهار میکند که:
“با توجه به برتری لفظی مفهوم “تغیرپذیری” در تصمیمات اخیر قانون استفاده منصفانه، میتوان گفت که به طور کلی تغییرپذیری به مهمترین بخش استفاده منصفانه تبدیل شده است.”
برای شفافسازی، اصل مطلب بالا به این صورت است:
“میتوان گفت که…به طور کلی تغییرپذیری به مهمترین قسمت قانون استفاده منصفانه تبدیل شده است.”
ماهیت مفهوم “تغییرپذیری” برای محتوای تحت کپی رایت در صنعت جستجو و بازاریابی محتوا چندان شناخته شده نیست.
درآمدزایی
توضیح مختصری در اینجا درباره نحوه تشخیص دادگاه در مورد تغییرات ایجاد شده توسط متخلف در محتوای اصلی ارائه شده است:”در حالی که هدف Brammer … تبلیغاتی بود، هدف Violent Hues … اطلاعرسانی بود: برای ارائه اطلاعات شرکتکنندگان در جشنواره در یک منطقه محلی. بعلاوه، این استفاده غیرتجاری بود، زیرا از عکس برای تبلیغ یک محصول یا درآمدزایی استفاده نشده است.”
دادگاه غیرتجاری بودن هدف متخلف را مشخص کرد تا تفاوت آن با استفاده تجاری و تبلیغاتی اثر اصلی را نشان دهد.
رد ادعاهای نقض قانون
هدف اثر اصلی اطلاعرسانی نبود، اما هدف محتوای کپی شده اطلاعرسانی بود. ظاهراً دادگاه این را دلیلی بر متفاوت بودن اثر دانست.سایر دلایل برای رد ادعاهای نقض قانون
دادگاه همچنین دریافت که کپی محتوا با حسن نیت انجام شده است، زیرا متهم ادعا میکند که از داشتن حق کپی محتوا اطلاعی نداشته است. ادعای آنها با این واقعیت که متخلف پس از تماس محتواساز با آنها، محتوا را حذف کرده است، تایید میشود.
قانون استفاده منصفانه – کپی رایت
مورد بعدی درباره ماهیت اثر تحت کپی رایت، دادگاه دریافت که از فقط از خود محتوا استفاده شده است نه برای ماهیت خلاقانه یا ویژگیهای آن.
علاوه بر این، مشخص شد مواردی وجود دارد که تولیدکننده تصویر را بدون اطلاع از حق کپی منتشر کرده است، که به نظر دادگاه:
“… وقتی یک اثر تحت کپی رایت قبلاً منتشر شود، دامنه استفاده منصفانه افزایش مییابد.در مورد Brammer که قبلاً در اوایل سال 2012 عکس را در چند وب سایت منتشر کرده است، تردیدی نیست، و حتی یکی از این نشریات عمومی هیچ نشانهای مبنی بر حق کپی این اثر دربرنداشت.”
میزان محتوای استفاده شده
اکثر تولیدکنندگان محتوا با این بخش آشنا هستند. اگر متخلف ادعا شده تنها از بخشی از محتوا استفاده کند، میتوان آن را استفاده منصفانه دانست.در این مورد متخلف تقریباً از نیمی از تصویر اصلی استفاده کرده است. اما این میزان آنقدر مهم نبود. دادگاه دریافت که فرد متخلف:
“…بیش از آنچه لازم بود برای انتقال محتوای واقعی عکس و عملی کردن هدف اطلاعرسانی Violent Hues، استفاده نکرد.”
عامل چهارم این بود که شاکی نتوانست شواهدی را مبنی بر تاثیرگذاری متخلفان بر بازار احتمالی محتوا، ارائه دهد.دادگاه به نقل از دیوان عالی اظهار داشت که چهارمین عامل “بدون شک مهمترین مولفه استفاده منصفانه” است.شهادت دادگاه علیه تولیدکننده محتوا تایید کرد که شاکی از زمان ادعای نقض قانون دوبار تصویر را فروخته است.
نتیجه: چه معنایی برای شما دارد
در مسائل حقوقی، همیشه باید با وکیل مشورت کنید. بسیاری از مقالات و سخنرانان کنفرانسها دیگران را تشویق میکنند تا شدیداً با متخلفان کپی رایت برخورد کنند و شکایت DMCA را ثبت کنند.
اما تا وقتی که با وکیل مشورت نکنید و از وضعیت حقوقی خود مطلع نشوید، این روش میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
ایجاد تغییرات
به عنوان مثال، DMCA این فرصت را به متخلفان میدهد تا به شکایت DMCA پاسخ دهند و جلسه استماع دادگاه را دریافت کنند. این میتواند خسارت دادرسی و احتمالاً هزینه سفر را به همراه داشته باشد.
اگر دادگاه تشخیص داد که محتوای سرقت شده مورد ادعا با ایجاد تغییرات همراه بوده است، ممکن است شانسی نداشته باشید و احتمالاً هزینههای دادرسی از جیب شما خواهد رفت.
نتیجه 2: با هوشیاری گام بردارید
نقض قانون کپی رایت
توصیه متداولی که در فرومها، گروههای فیس بوک و کنفرانسهای بازاریابی در مورد نقض قانون کپی رایت گفته میشود این است که “شدیداً” با متخلفان برخورد کنید.
اما همانطور که در پرونده بالا مشاهده کردید، نقض قانون کپی رایت یک موضوع ظریف است.
به همین دلیل است که وقتی صحبت از مسائل مربوط به کپی رایت میشود، همیشه بهتر است با یک وکیل مشورت کنید تا از حقوق خود و راهحلهای موجود آگاه شوید.